SepidehTaheri2's Reading List
5 stories
🩸red embrace🩸 by nehanexoll
nehanexoll
  • WpView
    Reads 224,090
  • WpVote
    Votes 54,332
  • WpPart
    Parts 89
آغوش سرخ_red embrace کاپل ها:چانبک_سهبک_ کريسهو _کایسو ژانر: مافیا_ رمنس_ اسمات_ انگست نویسنده:nehan وضعیت: تکمیل شده خلاصه: عشق حتی اگه زیر خاکستر نفرت باشه باز هم جوانه میزنه. بکهیون زیرمجموعه ی باند خطرناک اوه و جزو امواله شخصی سهون، رئیس خشن باند، حساب میشد اما خط قرمز های سهون رو زیرپا گذاشت و دلبسته ی اون مرد قد بلند مرموز شد. چی میشه اگه بکهیون بفهمه تمام این مدت رو بازیچه بوده؟ پارک چانیول پلیس نفوذی بود که کل زندگیش رو از بکهیون، نفرت داشت؟
38th parallel  by realwoona
realwoona
  • WpView
    Reads 14,481
  • WpVote
    Votes 3,077
  • WpPart
    Parts 29
⌊⚔ 38th parallel ⚔️⌉ ❌کامل شده❌ ↳⛓️Genres໑ ↲رمنس ~ درام~انگست(هپی‌اند) ↳⛓️Couples໑ ↲#کایسـو ~ #هونهان #چانبک #kaisoo #hunhan #chanbaek برشی از داستان: +مادرم بهم گفته بود،به ازای هر گل ماگنولیا که از درختش جدا میشه، یک زن میمیره آه عمیقی کشید و ادامه داد: +اما اگه این درست باشه...رو زمینِ اردوگاه باید فرشی از گل های ماگنولیا بوجود بیاد...زن های زیادی هرروز،بار ها و بار ها ،تو این اردوگاه میمیرن.من با جسد های متحرکشون رو به رو میشم .. میتونم صدای گریه و شیونِ روحشونو بشنوم.
" For your eyes " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 43,363
  • WpVote
    Votes 10,303
  • WpPart
    Parts 50
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: انگست | عاشقانه | امپرگ | اسمات •¬‌خلاصه: کیونگسو بعد از اتفاقات تلخی که براش رخ میده، تصمیم میگیره درسش رو ول کنه و دنبال کار بگرده ... چی میشه اگه اتفاقی متوجه بشه به عنوان یک اف.دی حامله اس ؟ اونم نه بچه ی نامزد یا حتی دوست پسرش رو! بچه ی یکی از مشهورترین آیدل های کره که فقط باهاش وان نایت داشته و عشقی در کار نبوده!!! کیونگسویی که باور داشت اگه سعی خودشو بکنه، همه چی درست میشه اما زندگی خیلی زیادی بهش سخت گرفته بود... جونگینی که بخاطر غرورش رو همه چی پا میذاشت در حالیکه وجودش رو چیز دیگه ای تلخ کرده بود ... چانیولی که با جدا شدن از دوست پسرش، تازه فهمید چقدر میتونه عشق گرفتار کننده باشه... بکهیونی که با خیانت از طرف عشقش رو به رو شده بود... این داستان ، داستان این افراد و آدمای زندگیشونه ..‌. شما رو به خوندن این فیک با حضور تمام احساساتتون دعوت میکنیم...❤️ ═ ∘♡༉∘ ═ #DarkChocolate
NEVER DON'T CRY  by Nematy
Nematy
  • WpView
    Reads 8,308
  • WpVote
    Votes 1,375
  • WpPart
    Parts 18
سوهو وارث قبیله‌ی اب مجبور به ازدواج با کریس میشه زندگیش پر از فراز و نشیب خوشحالی و ناراحتی و رنج و سختی میشه ولی اون باید از پس همه‌ی اینا بربیاد . این تقدیر اونه
Kim Sehun by FictionaryNotes
FictionaryNotes
  • WpView
    Reads 20,594
  • WpVote
    Votes 4,095
  • WpPart
    Parts 8
نام⸙ ͎.: کیم سهون •ژانر⸙ : غمگین / انگست / ددی کینک / درام •کاپل⸙ ͎.: کایهون •نویسنده⸙ ͎.: erwin •روزهای آپ⸙ ͎.: جمعه •رده سنی⸙ ͎.: ... خلاصه⸙ ͎.: شش سالش بیشتر نبود که وسط دعوا محکم پهلوی مادرش رو بغل کرده بود و میخواست ازش دفاع کنه اما تنها چیزی که از اون به بعد تو ذهنش پر رنگ موند ضرباتی بود که بدن کوچیکش رو به لرزه در میاورد و گاهی جاشون انقدر درد میگرفت که شبا خوابش نمیبرد ، یه چیز تو مغزش تکرار میشد" بابایی مگ من چیکار کردم؟" این اتفاق تا جوونی سهون ادامه پیدا کرد زخم های که رو بدنش جا خوش کرده بودن! وقتی نوزده سالش شد مادرش بعد از کلی بگیر و ببند طلاق گرفت حالا فقط اون دوتا بودن. زیادی واسه مرد خونه شدن جوون و بی تجربه بود علاوه بر دانشگاهش پاره وقت کار میکرد و نایی براش باقی نمیموند. یه شب که از سرکارش برمیگشت در اتاقش نیمه باز بود و سرو صدا میومد ، اخم کمرنگی بین ابرو هاش نشست و وارد اتاق شد . اوه کاملا فراموش کرده بود که سیستم گرمایشی خونشون نیاز به تعمیر داشته. تو صدم ثانیه اخماش از بین رفت و به مرد رو به روش خیره شد. قد بلند ، پوسته برنزه و موهای شلخته! کای سمت هون برگشت و سکوتی که بینشون شکل گرفت به طرز عجیبی ادامه پیدا کرد. تو نگاه هم چی پیدا کردن؟