CAFEVKOOK
- Reads 4,566
- Votes 683
- Parts 3
❮ ☎️🚨 ❯
❣⓽⓵⓵❣
یه هکر حرفه ای که به طرز بیمارگونه ای شیفته اپراتور مرکز اورژانس شده.
- 911، چه مشکلی پیش اومده؟
- اگر جرأت داری یه بار دیگه جلوی وب کمت رو بپوشون. اطلاعات خانوادتو دارم. فکر نمی کنم دلت بخواد یه روز پیک بیاد و یه بسته محتوی اعضای بدن یکی از اعضای خانوادتو تحویلت بده. دلت میخواد خرگوش کوچولو؟
صدای بم و عمیقش لرزه ای به بدن اپراتور انداخت:
- وی؟
- درسته.
- چرا برگشتی؟
بدن بی جونش رو روی میز خم کرد و دست هاش رو روی صورتش گذاشت.
صدای آرومش و نزدیکش از توی هدفون باعث می شد جونگ کوک حس کنه اون دقیقا کنارش ایستاده، کنار گوشش خم شده و داره توی گوشش زمزمه می کنه:
- من جایی نرفته بودم بانی.
☙Gᴇɴʀᴇ ⨟ Psychology, Mystery, Crime, Harsh, Romance, Smut
☙Cᴏᴜᴘʟᴇ ⨟ VKook
┈─┈─┈─┈─┈─┈─┈─┈─┈─┈─┈
♨ @CAFEVKOOK ♨