Lisakayak's Reading List
3 stories
" UNTOLD " [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 88,461
  • WpVote
    Votes 16,004
  • WpPart
    Parts 33
•¬‌کاپل: چانبک | ویکوک •¬‌ژانر: امگاورس | فلاف | اسمات | عاشقانه •¬‌خلاصه: فارغ از تمام پیچیدگی‌ها و سختی‌های زندگی، اون بیون بکهیون بود؛ امگای زیبایی که مدت‌های طولانی در روزمرگی‌های پر از آشفتگی‌اش، به دنبال آلفایی می‌گشت که با تمام وجود بهش عشق بورزه و بپذیرتش و از مخمصه‌هایی که دچارشه نجاتش بده. بکهیون آرزو داشت تا آلفای جذاب و پولداری نصیبش بشه و اون رو از قرض و بدبختی‌هایی که تمامی نداشتن، نجات بده... و روزِ بعدی، اون پارک بکهیونی بود که برهنه، در بازوان همسر سکسی‌اش حبس شده و برقِ حلقه‌ای که چشم هر بیننده‌ای رو خیره می‌کرد، سندِ واقعی بودن این ازدواج بود؛ در حالی که بکهیون هیچ چیزی از چانیول به یاد نمیاورد و تنها خاطره‌ای که به یاد داشت، خوابیدنِ شب قبل و آرزو‌ش بود! -من باید باور کنم که تو همسرمی پارک چانیول؟! باورم شه که ازدواج کردیم؟ ═ ∘♡༉∘ ═ #Asteria
𝒍𝒆𝒈𝒆𝒏𝒅 𝒐𝒇 𝒕𝒉𝒆_𝐃𝐄𝐌𝐎𝐍_ by golabaton
golabaton
  • WpView
    Reads 14,969
  • WpVote
    Votes 3,140
  • WpPart
    Parts 22
🔻عنوان: مُهر اهریمن ♦️کاپل‌ها: چانبک، هونهان ♦️ژانر: تریلر، دارک رمنس، انگست، اسمات 🔺نویسنده: golabaton برشی از داستان: _بازم اهریمنم میشی؟ تا جایی که مثل قبل حتی برام آدمم بکشی؟ پسری که انگشتاش رو با کنجکاوی و لذت توی لاشه‌ی سگی حرکت می‌داد و جز به جز اعضای حیوان مرده رو چک می‌کرد در جواب سوال بی احساسش لبخند بامزه‌ای تحویلش داد. جوری که انگار ازش یه شیشه نوتلا خواسته بود دستش رو از جسد حیوان بخت‌برگشته بیرون کشید و خیره به صورت جدیش خیلی غلیظ و پشت سرهم گفت. _البته... با کمال میل... با لذت... پسر ایستاده بعد تایید سه بخشیش لحظه‌ای سکوت کرد و شیطنت وار یکی از انگشتای کثیف وخونیش رو به دهن گذاشت و مکید. وقتی خوب تمیزش کرد با چشمهای درخشان و ترسناکش جلو اومد و زیر نگاه سردش سرخوش پلکی بهم کوبید. _مثلا میتونم چشمای ریز و درشت هر کسی رو که بخوای برات در بیارم و به عنوان مزه توی گیلاست بندازم... روانی مو مشکی با زدن لبخند دندون نمایی بقیه‌ی انگشتای خونی و کثیفش رو روی قلب کوبنده اش گذاشت و چنگی به سینه‌ی فشرده‌اش انداخت. _به شرطی که آخرش به عنوان هدیه این قلب کوچولو و نازت رو از سینه ات بیرون بکشم و به یه عروسک بی جون و بغلی تبدیلت کنم...قبوله؟...
Blue Orchid_PersianTranslate{kookv} by Lin_world
Lin_world
  • WpView
    Reads 78,796
  • WpVote
    Votes 10,934
  • WpPart
    Parts 13
⚠️ Warning ⚠️ امگا زیر نگاه خیره آلفا که مثل طعمه ای بهش نگاه میکرد لرزید. اون نشسته روی تخت و پوشیده شده تو لباس حریر سفید رنگ دعوتی برای آلفا بود تا بدون توجه به هر مخالفتی تصاحبش کنه. آلفا غرشی کرد، امگا لرزید و با چشم های اشکی بهش چشم دوخت. "تو مال من متعلق به منی، مال منی برای درست کردن توله هام، مال منی تا از خود بیخودم کنی و تا آخرین نفست تصاحبت کنم!" *** "ازت خواستم اون چیزو بندازی...نخواستم؟!" آلفا غرشی کرد همونطور که به شکم برآمده امگایی که به شدت میلرزید و با قرار دادن دست هاش مقابل شکمش سعی در محافظت از توله به دنیا نیومدش داشت، اشاره کرد. کی فکرش رو میکرد عاشق ترین و مراقب ترین آلفا اینطور تغیر کنه و دستور انداختن بچه های خودش رو بده؟! *** آلفا با صدای خشن و آزرده ای به حرف اومد: "پشیمونم که چرا قبلا و درست همون زمان نکشتمت! اینطوری خیلی بهتر بود!" امگا همونطور که نگاه تیزی بهش انداخت فریاد زد: "حرفامو خوب گوش کن آلفا، اگه از این در رفتی بیرون، دیگه هیچ وقت حق نداری برگردی!" ────────── 𝐍𝐚𝐦𝐞 : ارکیده آبی 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : KookV, namjin, sope 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : Omegaverse, werewolf, Mpreg, force Writer: @rabisword02 Translators: @lin_world & @Twilisha @MprJiny