𝐕'𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 |🤍| 𝑗𝑖𝑛𝑡𝑎𝑒^^
࿐ 𝐕'𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 راز وی🌼 ~| کامل شده |~ 𝐽𝑖𝑛𝑡𝑎𝑒 𝐴𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑎𝑡 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 , 𝑅𝑒𝑎𝑙 𝑙𝑖𝑓𝑒 -همهی ما به ادم های اشتباهی اعتماد میکنیم!این راز منه :) ... -1 # 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 -1 #𝑡𝑎𝑒𝑗𝑖𝑛 -2 #𝑎𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 -2 #𝑡𝑎𝑒𝑗𝑖𝑛 -2 #𝑡𝑎𝑒𝑗𝑖𝑛 -2 #𝑏𝑜𝑦'𝑠
࿐ 𝐕'𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 راز وی🌼 ~| کامل شده |~ 𝐽𝑖𝑛𝑡𝑎𝑒 𝐴𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 , 𝑆𝑚𝑎𝑡 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 , 𝑅𝑒𝑎𝑙 𝑙𝑖𝑓𝑒 -همهی ما به ادم های اشتباهی اعتماد میکنیم!این راز منه :) ... -1 # 𝑎𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 -1 #𝑡𝑎𝑒𝑗𝑖𝑛 -2 #𝑎𝑛𝑔𝑒𝑠𝑡 -2 #𝑡𝑎𝑒𝑗𝑖𝑛 -2 #𝑡𝑎𝑒𝑗𝑖𝑛 -2 #𝑏𝑜𝑦'𝑠
در اتاق نامجون زده شد **بیا تو** *عصربخیر قربان* **سلام،اینجا چیکار میکنی؟و اون چیه توی دستت؟** *ای دیمه،دارم برش میگردونم چون دارم استعفا میدم.* **نمیتونی اینکارو بکنی،من بهت حقوق خوبی میدم.** *درسته اما من نمیتونم 6 روز هفته کار کنم،من یه زندگیم دارم.* دستیار قدیمیه نامجون دفترشو ترک کرد.آه کشید،اون واقعا به یه دستی...
࿐ 𝑀𝑦 𝑀𝑜𝑜𝑛 ♡ 𝑽𝒎𝒊𝒏♡ 𝑓𝑎𝑛𝑡𝑎𝑠𝑖 , 𝑙𝑜𝑣𝑙𝑒 , 𝑠𝑚𝑎𝑡𝑒 , 𝑟𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 -"از ماه متنفرم.." -"اما تو ماه منی...به همون اندازه عاشقتم =)" پ.ن:این فن فکیشن بر اساس سریال هتلدللونا نوشته شده است🤍
نه نه اون نباید زیره قولش بزنه... نباید عاشق بشه، اونا یه قراری گذاشتن و اون وظیفشه بهش عمل کنه. ولی چطوری؟ وقتی الفاش برای داشتن اون اومگا داره دیوونش میکنه. کاپل: کوکمین ژانر: اومگاورس، اسمات، انگست زمان اپ: نامعلوم ❗️اسمات❗️
-Persian Translation- -زمانی که خانوادهی فقیری مثل خانوادهی پارک این قصد رو دارند که دخترشون رو در ازای گرفتنِ پول، با پسر آلفای بزرگ قبیله معامله کنند، تصورش رو نمیکنن که فرار اون دختر همهی برنامه هاشون رو نقشه بر آب کنه! اون ها در برابر آلفای خشمگین قبیله، کیم نامجون، چه پاسخی برای دفاع خواهند داشت؟! Couple : Nam...
همه چیز ازاونجایی شروع شدکه من تصمیم گرفتم خدا بشم... قلم رو دستم گرفتم کشیدم،نوشتم،خط خطی کردم. ولی با اون دنیای ناقصی که خلق کرده بودم گند زدم،و الان فقط به عنوان یه نظاره گر به خراب کاریام نگاه میکردم. Genere: +18 \fantasy\ angest \romance Couples: yoonmin\ teakook \ hyundawn\namjin\.....
دژاوو چیه؟ میتونه یه حس باشه؟ میتونه یه الهام باشه؟ یا شاید یه خاطره؟ دژاوو داستان زندگی منه... تئوری عشقی که به عجیب ترین شکل ممکن به وجود اومد. تصادفی که من و به کما برد، اما وقتی برگشتم دیگه اون ادم سابق نبودم! خاطراتی داشتم که متعلق به همزادم از جهان دیگه ای بود... و مرکز تمام اون خاطرات تو بودی...کیم نامجون... ن...
چطور میتونم به عقب برگردم؟ چطور میتونم همه چیز رو از اول بسازم؟ "گذر از محدوده قدرت" چیزیه که زیاد بهش فکر میکنم. شاید بتونم زمان بیشتری از همیشه به گذشته برگردم. شاید بتونم تغییرش بدم. شاید بتونم از کشته شدن اون کسی که عاملش بودم جلوگیری کنم. -Yoonseok story✔ Started: 2020, 19 Jan. Finished: 2020, 30 Jun.
- دوست داشتنت،دومین کار خوبی بود که تاحالا انجام دادم. + اولیش چی بود؟ - پیدا کردنت...
بیاید سفر کنیم به خاطرات جانگ هوسوک ، پسر ۱۷ سالهای که گناهکار بود!
همهمه بالا گرفت. نامجون دوباره شروع کرد:«۴۰۰ یک، ۴۰۰ دو...» صدای دودلی به گوش رسید:«۴۱۰» جیهوپ پوزخند زد. عاشق این قسمت از مزایده بود. زمانی که اون مردها با درموندگی مبلغ رو ۱۰ وون ۱۰ وون و یا حتی ۵ وون بالا میکشیدند، به امید اینکه کسی روی دستشون نزنه. -«۴۱۰یک...» -«یک میلیون.» پوزخند روی لب پسر رقاص خشکید و با چشم...
•کامل شده• میگن اگه کسی ارزویی داره حتما بهش میرسه! تهیونگ مطمئن بود که هردوشون به ارزو ها و رویاهاشون میرسن و از این رو هردوشون ارزوی همدیگه رو براورده کردن... اما قرار نبود اینطور بشه! قرار نبود ارزوهاشون جا به جا براورده بشه! قرار نبود این کلمه ی سه حرفی با رویاهاشون بازی کنه! توی لیست ارزو هاشون عاشق هم شدن جایی...
she is a he 2 . . فصل دوم . . خلاصه: من یه پسرم...یه پسر گیج...مهربون...سر به هوا...به قول تاتا پاستیل... دلم برات تنگ شده اقای رییس...تو چی؟ من یه پسرم... . . ژانر: کمدی.فلاف.رومنس.اسمات . کاپل: کوکمین.تهگی . . ❤mini stories❤
(فصل اول فول شده💜) . _هی پارک جیمین این دیگه چه کوفتیه؟ موهای کلاه گیسشو با یه حرکت پشت گوشش داد و به گوله جورابی خیره شد که تو دست جانگکوک.. رئیس بداخلاقش بود...با چشمای گشاد شده سرشو پایین گرفت و به قفسه سینه اش خیره شده سمت چپش صاف شده بود و سمت راستش برآمده بود هینی کشید و دستشو رو سینه اش گذاشت __اون...اون... ...
+ التماست میکنم _ باید درس خوبی برای بقیه بشی ملکه من یونگی روبه جونگ کوک کرد و با لحن خنثی ایی گفت _ برو ازش لذت ببر جونگ کوک فهمیده بود یونگی از همه ماجرا خبردار شده و اگه جلوی اهالی قصر به عشقش تجاوز نمیکرد مساوی بود با مرگ هردوشون (کپی ممنوع) Couple:boyxgirl(yoongi) Genre: Romance,Historical,Angest,smut
تهیونگ به جیمین قول میده. شبها میگذرن، روزها از راه میرسن. باد میوزه، قولها شکسته میشن و فصلها عوض میشن؛ تابستون، پاییز، زمستون، زمستون، زمستون. و برف همیشه موندگاره. تهیونگِ من، تو میتونی قولی بدی که شکسته نشه، آفتابی که خاموش نشه، شبی که از راه نرسه؟ میتونی برفها رو آب کنی؟ میتونی بهار رو صدا کنی؟ ...
وقتی ته هیونگ بالاخره تمامش شجاعتش رو جمع می کنه تا یه نامه ی اعتراف بندازه توی کمد جونگ کوک بدبختانه اشتباه می کنه و در نهایت به جاش نامه رو توی کمد جیمین میذاره. عنوان: این نامه ی اعتراف برای تو نبود ژانر: عاشقانه، دبیرستانی، انگست کاپل: MinV - TaeKook - Sope آپ روزهای زوج نویسنده این فیک من نیستم، من فقط کار ترجمه...