Zarry
40 historias
beyond expectation [zarry] por ellannosaurus
beyond expectation [zarry]
ellannosaurus
  • LECTURAS 4,293
  • Votos 470
  • Partes 6
همه چیز از اون روز شروع شد... روزی که زندگی خیلیامونو تغییر داد... روزی که همه ی صداها خاموش شدن و دنیا،توی سکوت فرو رفت... روزی که چهرشو از پشت دود سیگار نیم سوخته ی توی دستش برای اولین بار دیدم... Zarry stylik au [ completed ] Book 2
Love At First Sight-(Zarry & Nouis) por obsessedwithzarry
Love At First Sight-(Zarry & Nouis)
obsessedwithzarry
  • LECTURAS 8,133
  • Votos 135
  • Partes 12
Spring dreamer. |zarry| por Ya_sa_Mmin
Spring dreamer. |zarry|
Ya_sa_Mmin
  • LECTURAS 3,430
  • Votos 880
  • Partes 20
اینا رو برای تو می نویسم. چون این قصه، قصه ی من و توئه... قصه ی رویاهایی که گم شده بودن...
Instagram (zarry) por build13
Instagram (zarry)
build13
  • LECTURAS 383,717
  • Votos 11,660
  • Partes 109
Harry styles and Zayn Malik, this is their story of how they came back together after one direction... Told through instagram
FORGET  por zaymooo
FORGET
zaymooo
  • LECTURAS 4,894
  • Votos 1,288
  • Partes 30
به راستی فراموشی چیست... گرفتن یک انسان از خاطرات یا متلاشی کردن لحظات تعفن آمیز و درد منشانه در حیات همان انسان ؟ آیا فراموشی از دست دادن مرور شگفتی بال های پروانه یا عطش سقوط در اتمسفر عشق است؟ حقیقت فراموشی چیست؟ غیر از این است که حقارت زمان را در بند میپیچد و در فریاد ناپیدای روح خویشن را دفن میدهد؟ فراموشی ... مگر به یاری شیطان آمد روزی که به فرار از تمام داشته هایش راضی شد و سلطنتی زمینی برای خودش مفهوم داد؟ اما من میدانم فراموشی به راحتی فراموش شدن نیست! میدانم کابوس هایم باید تمام شوند، میدانم زخمهای عمیق باید در واپسین لحظات مرگ مانند باد کوهستان رها شوند، میدانم نهایت دست وپا زدن جز غرق شدن نیست،میدانم روزها باید بگذرند، میدانم که نباید تورا دوست داشته باشم، اما من با این مغز وارونه که تمام نشدن ها را به عینیت تبدیل میکند چه کنم؟ چاره ی فراموشی مگر با پاک کردن و پاک شدن از هر آنچه که رویش سایه افکنده ای ممکن نخواهد بود. پس تو نیز با من به درون من سقوط کن که ته مانده ای فراموشی از خاکستر ما باقی بماند.
•THE LOST WORLD• por hos9a_reyhani
•THE LOST WORLD•
hos9a_reyhani
  • LECTURAS 7,357
  • Votos 1,367
  • Partes 23
هرچیزی در این جهان امکان گم‌شدن دارد، حتی خودش! جهان‌گمشده با جنگ، مرگ، خون، نفرت و کینه توام است. جهانی که در آن خبری از صلح نیست! اما، پیش‌بینی تمام جهان‌گمشده را دگرگون می‌کند. کسی پا به این جهان می‌گذارد که تمام قوانین را نقض می‌کند، یک استثناء. کسی که به ارمغان آورنده‌ی صلح است. وارث جهان‌گمشده. حال، همه با پا خاستند، برای نابود کردن مستثنی. و این داستان جهان‌گمشده است. به جهان گمشده، مهد نبرد خوش‌آمدید! •الهام گرفته از: نبرد با شیاطین و سرزمین اشباح-دارن شان• -HOSNA^__^ 💛ZARRY STYLIK💚
Shsh!  por Nrgs_A
Shsh!
Nrgs_A
  • LECTURAS 55,064
  • Votos 7,351
  • Partes 48
هری فهمید اگر میخواد زنده بمونه باید بین لبای زین نفس بکشه! شکار معصومیت یک پرنس زیبا واقعا ستودنی بود! دست زین پایین رفت و هری لبشو محکم گاز گرفت ؛ کمربند اون حوله ی مزاحم رو از جاش کند.. دست مرد لای رونش حرکت کرد. حس میکرد ملافه های زیرش الانه که آتیش بگیرن! طولی نکشید که وجود ناگهانی زین رو تو خودش حس کرد! چنگ دردناکی به ملافه ها زد و پایین تنش از درد کمی بالا اومد! برای اینکه وارد پسر شه عمیق تر فشار اورد و جیغ هری ندا از موفق شدنش رو داد! لذتی اشتباهانه از پلکای خیسش تا بند بند انگشتاش رو به سر رفتن بود! قرار بود بعد از این چی بشه؟ صدای سرد مرد به پوست صافش شلاق زد " با طلوع آفتاب ویلا رو ترک میکنی! " نه...نه اون نمیتونست انقدر بی رحم باشه...
Online Fun (Zarry) por -KingH
Online Fun (Zarry)
-KingH
  • LECTURAS 243,795
  • Votos 8,370
  • Partes 35
Zarry social media posts.
Sour Kiwi [Z.S] por hazz_stylik
Sour Kiwi [Z.S]
hazz_stylik
  • LECTURAS 7,350
  • Votos 1,186
  • Partes 9
هری: این داستان آدم بد و آدم خوب نداره مالیک؛ تنها چیزی که داره، بد و بدتره! پس فکر نکن چون تو آدم بده ای، پس منم آدم خوبه ام؛ یا حتی برعکس تو فقط میتونی تو بد بودن با من رقابت کنی تا وقتی که برنده مشخص بشه! - هشـدار⚠ ° داستان شامل صحنه های نسبتا خشن، و تا حدودی صحنه داره پس اگه طاقتشو ندارین و دنبال یه داستان لطیف و کیوت میگردین که به خوبی و خوشی تموم میشه، لطفا بوک رو باز نکنین! ° • سومین بوک •
Basorexia‌ [stylik †] por tinstylik
Basorexia‌ [stylik †]
tinstylik
  • LECTURAS 6,862
  • Votos 746
  • Partes 7
زین بعضی وقتا فراموش میکنه که دوست پسر هری نیست. {short story} " ترجمه "