SaharMusawi's Reading List
9 stories
➤𝑨𝒕𝒍𝒂𝒏𝒕𝒊𝒔 𝑴𝒐𝒐𝒏 by VIIWIX
VIIWIX
  • WpView
    Reads 14,122
  • WpVote
    Votes 2,640
  • WpPart
    Parts 35
〄☾ نِیم : Atlantis Moon ✘کاپل : ʸᶤᶻʰᴬᶰ 【ژانر : [𝓢𝓵𝓲𝓬𝓮 𝓸𝓯 𝓵𝓲𝓯𝓮 ] - [𝓡𝓸𝓶𝓪𝓷𝓬𝓮] -[𝓓𝓻𝓪𝓶𝓪] 】 ◀هپی اند. ⏱پایان یافته. . . ★ [تریلر] . . محض رضای خدا، آخه اون هرکسی نبود که ییبو بخواد با تفکر بچگانه اش سر ندیدنش بجنگه! اون شیائو ژان بود، الهه زیبایی و نور شب خیره کننده ای که هر نگاهی رو مجذوب و فریفته خودش میکرد و وانگ ییبو... بله... وانگ ییبو همون مرد قسم خورده ای بود که ادعا میکرد نور شب، فقط ماهه و الان ماهش رو مقابل هلال چشمای معصومانه این قدیسه سیاه پوش ، گم کرده بود. _ آقای وانگ، حرفای منو شنیدید؟ نیاز به این سوال نبود، چون نگاه ییبو قرار نبود به این زودی حواس روحش رو از این همه درخشندگی آسمانی پرت کنه!
The Lycan King's Omega Mate  by InfinityLM44
InfinityLM44
  • WpView
    Reads 1,072,314
  • WpVote
    Votes 43,579
  • WpPart
    Parts 22
He is a Lycan King. He is 1086 years old. His name is Wang Yibo. He is a half Vampire and half Wolf that's make him biggest fearing Lycan in the world. Currently he is looking at his mate while sitting in couch. His name is Xiao Zhan. He is an Omega. The lowest rank in Werewolf. He was looking down all the time while sitting in his knees. He didn't have the courage to look up. His biggest mistake is coming to Lycan King's personal mansion for cleaning it. "So... A BOY??" Lycan King said in disgust. "Then.. An Omega.. Huh?" Lycan King said in deep voice. His voice is making that lowest ranking Omega feels shivering. He don't know how to reply. He don't know what to say. "I.. I..." He didn't complete his sentence but Lycan King's growled make him stop talking. "I never wanted a mate. I have been alive for 1086 years. Now I am getting a Mate.. Who is a Boy..." Wang Yibo said in disgust while losing his tie. "And the worst part is an Omega? Never... Ever show me your face again... Mate or not.. I will kill you in second if I see you again...." Wang Yibo said in Lycan voice. Xiao Zhan was still sitting in his knees. He was all shivering. That Omega's fear making the King feel more disgust. "GET OUT..." Wang Yibo scream. Xiao Zhan get up slowly. And leave from there immediately with his teary eyes.
im not a traitor by parnian_tkp
parnian_tkp
  • WpView
    Reads 52,088
  • WpVote
    Votes 8,607
  • WpPart
    Parts 44
بعد از اینکه خاندان جیانگ به خیانت محکوم و رئیس خاندان و همسرش اعدام شدند...ووشیان ، یانلی و چنگ به عنوان برده ی دولتی شناخته شدند... اما... سرنوشت اونها قرار است چطور تغییر کند؟
Unwanted Husband/kookjin by Littlebirdy00
Littlebirdy00
  • WpView
    Reads 191,063
  • WpVote
    Votes 29,614
  • WpPart
    Parts 103
سوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زندگيش هميشه طبق ميلش بوده. چه سرنوشتي براي اين دو كه چيزي جز تنفر براي همديگه ندارن رقم ميخوره؟
My Guide | TaeJin by imCalic_o
imCalic_o
  • WpView
    Reads 77,257
  • WpVote
    Votes 11,062
  • WpPart
    Parts 40
سوکجین و برادرش جیمین، برای پخش نشدن ماجرای تصادف گروه معروف بنگتن اجبارا برای معالجه وارد خوابگاه شون میشن. - +"دنیای من تاریک بود. انقدر پر پیچ و خم که حتی نمیدونستم باید برای نجات خودم از باتلاقی که هر لحظه بیشتر داخلش کشیده می‌شدم، به کجا قدم بزارم. تا وقتی که تو اومدی، دستم رو گرفتی و شدی راهنمای من.." ... کاپل اصلی: تهجین کاپل فرعی: کوکمین ژانر: رمنس، انگست، پزشکی 1 #Taejin 1 #Jin "پایان یافته" - در حال ادیت شدن -
SLOWLY |YoonJin FanFic|Completed| by MinJee_JNFF
MinJee_JNFF
  • WpView
    Reads 19,026
  • WpVote
    Votes 4,467
  • WpPart
    Parts 35
- تو رنگین کمون بودی و من فقط بارونی که گونه‌هات رو خیس کرد. ~به آرامی...~ کاپل اصلی: یونجین کاپل فرعی: ناممین، نامجین ژانر: برشی از زندگی، غمگین، عاشقانه برگرفته از فیلم Then came you 1 in #NamJin 1 in #SeokJin 1 in #بی‌تی‌اس 2 in #سئوک‌جین 2 in #Nammin 3 in #sad 3 in #نامجون 5 in #یونگی
Mr.Sunflower by sin_say
sin_say
  • WpView
    Reads 20,157
  • WpVote
    Votes 3,506
  • WpPart
    Parts 19
⊱Mr.Sunflower࿐ •کاپل: جینمین°تهجین •شخصیت های اصلی: جین~جیمین~تهیونگ •شخصیت های فرعی:جونگ کوک°یونگی°هوسوک°نامجون •اپ:نامشخص [ نوشته بود آدما به‍ کسی که‍ دوستش دارن دروغ نمیگن بعد خوندنش تو به‍ ذهنم اومدی دروغ هایی که بهم گفتی و منی که میدونستم داری دروغ میگی و بازم دوست داشتم ]
Daddy | n.j by badgguki
badgguki
  • WpView
    Reads 3,784,474
  • WpVote
    Votes 187,318
  • WpPart
    Parts 34
In which Jin receives some not so innocent DMs on Instagram.
Aeipathy [Yoonmin] by Ilove1D1237
Ilove1D1237
  • WpView
    Reads 721,691
  • WpVote
    Votes 53,474
  • WpPart
    Parts 50
"because being wild and free and dressing colorful is dangerous for boys in this society." in which jimin falls in love with a boy in a homophobic society.