در حال خواندن...
3 stories
Between Me and You❤️‍🩹 by Saghar_Stories
Saghar_Stories
  • WpView
    Reads 82,630
  • WpVote
    Votes 11,795
  • WpPart
    Parts 35
تیمارستان جایی نیست که هرکسی بتونه توش کار کنه ... اما بیون بکهیون ، روانپزشک ارشد و رئیس بیمارستان روانی "خانه سبز" هرروز صبح با عشق به محل کارش میره و معتقده هیچکاری تو دنیا لذت بخش تر از برگردوندن یک انسان به زندگی نرمالش نیست 🌸 □■□■□■□ -به نظر من تنها کسی که میتونه به بیمار جدیدمون کمک کنه شمایین آقای دکتر -بیماریش تشخیص داده شده ؟ -بله .. اختلال کنترل خشم ! -اسمش چیه ؟ -پارک چانیول ! □■□■□■□ -ماشین من اندازه تانکه ! واقعا چجوری ندیدیش ؟ -عجله داشتم و یه لحظه نگاهمم از جاده برداشتم برای همین ندیدم ... ولی مطمعن باش خسارتش هرچقدر باشه پرداخت میکنم ... فقط کافیه بهم بگی -نمیدونم ... مثلا به اندازه اینکه باهام بیای سر قرار -من گی نیستم ! -باشه مشکلی نیست ... همین که من هستم کافیه ! □■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,Psychology,smut❤️‍🩹 Couple: Vkook,Chanbaek,Secret😏💏🏻 "Complete"🏞
Coshay / نامیرا by rominaromina396
rominaromina396
  • WpView
    Reads 330,934
  • WpVote
    Votes 30,310
  • WpPart
    Parts 128
فصل 1 احساس تنهایی خیلی خوبه ولی نه وقتی ۱۶ سال طول بکشه بلاخره یه جایی کم میاری ، کنجکاوی قلقلکت میده و دلو میزنی ب دریا و ...فرار میکنی ... ولی همیشه قرار نیست نتیجه ی یک اشتباه بد باشه شاید بشه شروع ی زندگی دوست‌داشتنی و پر ماجرا و شاید عجیب .... بخشی از داستان : پس من چی ؟ پسر کوچیک تر ب صورت مثل برف شوگا نگاه کرد هول شد .." .آلفا ! شوگا بیحرف همون دست جیمین رو سمت لباش برد و خورد . انگشتای عسلی جیمینم همراهش وارد دهنش شد و موج الکتریسیته ای وارد بدن امگا کرد. جیمین مسخ شده به چشمایی ک اگه اشتباه نمی‌کرد برق شیطنت از توش پیدا بود خیره شد.... کوک مثل بچه ها اعتراض کرد " هئونگگگگگ اون مال من بود ‌..من هنوز گشنمه ..!!! تهیونگ ک سیر شده بود به دیوار پشت سرش تکیه دادو دستی ب شکمش کشید ... " آخيش... چه خوب که من سیر شدم ! " کوک با غیض نیم خیز شد " میام میزنمتا ... تهیونگ با تخسی نگاهش کرد " جرئت داری بیا... فصل اول تمام شده😍🖖🏻 . . . فصل دوم در همین صفحه گذاشته میشه 😈🙈 داستان یه خانوادست ....اما ...آیا یه خانواده عادی ؟ ... . . . +میتونی تصور کنی از پدرت دو سال کوچیک تر باشی ؟! _ مطمئنی پدرته ؟! + اره ..... _ پس دیوونه شدی .. + نمیدونم ....شاید ... . . . زندگی مخفیانه یه خانواده ....و داستان های بینشون ... . . . هیجانی کمدی معمایی کاپل :
𝑱𝒖𝒏𝒈𝒌𝒐𝒐𝒌'𝒔 𝒔𝒊𝒄𝒌 𝒎𝒊𝒏𝒅 by sarasnow00
sarasnow00
  • WpView
    Reads 73,448
  • WpVote
    Votes 7,748
  • WpPart
    Parts 10
𝗰𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱 یه جونگکوک بیمار (یه ذهن شلوغ و خسته و مریض) یه تهیونگ عاشق (یه قلب منتظر و مهربون و با وفا) یه زندگی در ظاهر پر زرق و برق ولی در باطن ... •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• _ آهه...ااییی ته..تهیونگ ب..بچمون...ییواشششترررر •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• _بابا ولش کن روانیه تعادل نداره _ بچم و بارداره هیچ جوره بیخیالش نمیشم حتی اگه دیوونه باشه الان دیگ بچمو حاملس °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° ∆ ذهن بیمار کوک ∆ ویکوک ∆ امپرگ رومنس اسمات #korea 🥇 #kpop 🥇 #fic 🥇 #mperg🥇