mah___diSS's Reading List
118 stories
Diplomat ~ by : Atusa20 by atusa20
atusa20
  • WpView
    Reads 198,065
  • WpVote
    Votes 33,531
  • WpPart
    Parts 63
-من نخست وزیرم لیام...این مسخره بازیو تمومش کن +تو نخست وزیری منم همسر نخست وزیرم...این بحثم همینجا تمومه a story by : Atusa20 No. 1 in fanfiction 😎
The Devil's Soul by KKKKafi
KKKKafi
  • WpView
    Reads 5,152
  • WpVote
    Votes 830
  • WpPart
    Parts 19
کاپل اصلی : نامجین کاپل فرعی : سپ ( یونگی و جیهوپ)، ویکوک ژانر : جنایی، اکشن، ماورالطبیعی، اسمات خلاصه: کیم نامجون یه افسر ارشد در سازمان اف بی آی هست که به دلیل اینکه در یکی از عملیات هاش در برابر کیم تهیونگ شکست خورده از مقامش کناره گیری میکنه کیم تهیونگ رئیس یه شرکت مد لباس LV اما اینها تازه بخشی از ماجراس در واقع اون.........
𝐏𝐑𝐈𝐍𝐂𝐄 𝐎𝐅 𝐏𝐔𝐇𝐀𝐍𝐆 |kookjin by bangtan_dreamland
bangtan_dreamland
  • WpView
    Reads 71,366
  • WpVote
    Votes 8,421
  • WpPart
    Parts 61
𝒫𝓇𝒾𝓃𝒸𝑒 𝑜𝒻 𝓅𝓊𝒽𝒶𝓃𝑔| 𝓀𝑜𝑜𝓀𝒿𝒾𝓃 در روزگاران قدیم، ساحران اعتقاد داشتند خدایان 'فرمانروا و اشرافیان را الفا' ، 'مردم را بتا' و 'دوشیزگان را امگا' افریده‌اند. امگای نر چرخه‌ی باطل و اشتباه طبیعت است و آمیزش با آنان، باعث تولید امگای نر بیشتر میشود و دلیلی برای ناهماهنگی طبیعت!... این دیدگاه باعث شد در بیشتر کشور‌ها ازدواج امگای نر با اشراف زادگان الفا ممنوع شود و فقط مردم عادی(بتا و الفا) بتوانند با امگای نر ازدواج و تشکیل خانواده دهند... از امگاهای نر بی دفاع، اکثرا به منظور برده استفاده میشد و زیر ستم اربابان خود عقیم و یا کشته میشدند... چه اتفاقی برای امگای ازاد و خوشحالی می‌افتد که به خاطر جنگ، به دست پادشاه کشور پوهانگ اسیر میشود؟ 𝓜𝓪𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 𝓴𝓸𝓸𝓴𝓳𝓲𝓷 𝓞𝓽𝓱𝓮𝓻 𝓬𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 𝓽𝓮𝓪𝓳𝓲𝓷, 𝓷𝓪𝓶𝓱𝓸𝓹𝓮, 𝔂𝓸𝓸𝓷𝓶𝓲𝓷 𝕲𝖊𝖓𝖗𝖊: 𝕺𝖒𝖊𝖌𝖆 𝖛𝖊𝖗𝖘𝖊, 𝕾𝖒𝖚𝖙 , 𝕱𝖆𝖓𝖙𝖆𝖘𝖙𝖞 ,𝖍𝖎𝖘𝖙𝖔𝖗𝖎𝖈𝖆𝖑, 𝖆𝖓𝖌𝖊𝖘𝖙, 𝖍𝖆𝖗𝖘𝖍 ▄▀▄ روز‌هاے آپ: مشخص نیست ▄▀▄ اگاه بخوانید: ⚠️صحنه‌های خشن و حاوی شکنجه‌ی روحی و جسمی در بعضی از پارتها وجود دارد. ⚠️دارای صحنه‌های اسمات و جنسی میباشد
Rose in London by mahsa20d
mahsa20d
  • WpView
    Reads 2,716
  • WpVote
    Votes 944
  • WpPart
    Parts 14
😈Genre: Smut, Romance, Mpreg, Omegavers. ⛄summery: زیر بارون به سمتت اومدم بدون اینکه خبر داشته باشم واقعا چه کسی هستی ؟ تو اومدی تا من رو ویران کنی و از نو بسازیم درسته ! سختی هایی که من کشیدم تا بتونم کنارت باشم چیزی کمی هست برات؟ دوباره میسازیمش بکهیون. 👬Couple: ChanBaek , HunHo 🙈روز آپ : یک روز در هفته. 🖋: Snow fox❄
ColdBreath🍂 [Completed] by MoonAeri9797
MoonAeri9797
  • WpView
    Reads 29,285
  • WpVote
    Votes 7,308
  • WpPart
    Parts 14
نفسِ سرد 🍁 ژانر: رمنس | انگست | فانتزی | ترسناک(مهیج) کاپل: چانبک♡ نویسنده: 🐾ماه‌بانو🐾 🍂🍂🍂 ◇خلاصه‌ای از داستان◇ شش ماهِ جهنمی از ناپدید شدن بکهیون گذشته و چانیولی که یه زمان به بدترین شکل ممکن عشقِ اون پسر با لبخند درخشان و زیباش رو پس زده بود، حالا برای پیدا کردنش کل کشور رو زیر و رو کرده بود. اما بکهیون جوری غیبش زده که انگار از اول هم وجود نداشته...
fools gold (Ziam)(mpreg)  by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 284,129
  • WpVote
    Votes 37,756
  • WpPart
    Parts 50
تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بی‌محلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام‌ اما با همه‌ی اینا من بازم عاشقتم :))))
Accomplisher (Z.M) by hastiasa
hastiasa
  • WpView
    Reads 80,225
  • WpVote
    Votes 13,065
  • WpPart
    Parts 48
"من میتونم کاملت کنم لیام." "نمیخوام. چون اونم همینو میخواست ولی من نتونستم ازش محافظت کنم، اگر تو روهم از دست بدم..." "من خودم کسیم ک قراره از تو محافظت کنه." [Completed]
"Metanoia" [Complete] by RayPer_Fic
RayPer_Fic
  • WpView
    Reads 16,620
  • WpVote
    Votes 3,496
  • WpPart
    Parts 47
•¬‌کاپل: کایسو | چانبک •¬‌ژانر: گرگینه ای | ماوراطبیعی | انگست | اسمات •¬‌خلاصه: همه چیز جمع شده بود توی یه رستوران قدیمی که مشتریای ثابت خودش رو داشت و بیشتر اوقات خلوت بود. یه رستوران که به وسیله افراد عجیبی گردونده میشد که فقط به ظاهر میتونستن کنار هم دووم بیارن، چون باطنا هیچکدوم از رازهایی که تو سینه هاشون پنهان کرده بودن حرفی نمیزدن. شرایط برای آشپز و گارسونی که حتی از شنیدن بوی همدیگه نفرت داشتن و با وجود رئیسشون که از قضا یه آلفا بود به سختی کنار هم دووم می آوردن، وحشتناک تر بود. بکهیون سال ها بود که به زندگی بی دردسر انسان ها عادت کرده بود، اما هرگز به بتای رستوران محبوب و ساکتش که حالا تبدیل به جاذب دردسر شده بود عادت نداشت. اول که یک گرگ گند اخلاق عصبی رو به رستورانش کشوند، و حالا هم داشت جون میکند تا از یک خطر بزرگ بغل گوشش جون سالم به در ببره. کی فکرشو میکرد توی رستورانش یه حابل خفته داشته باشه؟! ═ ∘♡༉∘ ═ #Respina🍁
Mpreg by xarrcane
xarrcane
  • WpView
    Reads 3,597
  • WpVote
    Votes 641
  • WpPart
    Parts 1
"چی میشه اگر یه روز بیون بکهیون عضو اکسو، فن فیکشن بخونه؟ و در کنارش یکم... توهم بزنه؟" 🕐 فيكشن: ام پـــــرگ | #Mpreg 🕑 كاپل: چـانبــك 🕒 ژانرها: كمدى، اسمات، نان-ايو 🕓وضعيت: #OneShot 🕔نويسنده: @xarrcane 👈🏻اسم این وان شات ام پرگه ولی ژانرش ام پرگ نیست! 👈🏻کل داستان اسماته و من خواهش میکنم واقعا خواهش میکنم رده سنی رو رعایت کنید و اگر یه درصد حس میکنید دوس ندارید خودتون حواستون باشه 👈🏻اکثر ایونت ها، مومنت ها و فکت ها (بدون در نظر گرفتن فاصله زمانی بینشون) واقعی و بعضیاشونم تخیلین 👈🏻*اول داستان کار تیم ترجمه سایت اوه سهون فنز برای برنامه نویینگ برادرز اکسو هستش و حقوقش برای مترجماش محفوظه 👈🏻هرچند فضای داستان فضای واقعی (AU نیست) و کاراکترا تو حالت واقعیه خودشون به عنوان اکسو هستن، کلیت داستان کاملا ساختگی و تخیل نویسندس 👈🏻دو تا فیک اولی که بهشون اشاره میشه 10080 و ابسلوت چانیول هستن و حق نوشته و ایدشون برای نویسنده هاشون محفوظه، بقیه فیکا هیچ کدوم منبع خارجی ندارن و فقط برا همین وان شات نوشته شدن