faezeh1981
- Reads 17,721
- Votes 3,602
- Parts 36
قرارمون فقط یک سال بود.
-اشتباه نکن تو محکوم به منی!
+محکوم؟!
-تو در ازای عشق حقیقی به من داده شدی! باید ارزشش رو داشته باشی...
+تا کی؟
-تا وقتی که منی وجود داشته باشه، تا وقتی که تویی وجود داشته باشه...
تو محکوم شدی...توی دادگاه من...توی قلب و ذهن من؛
در آخر حکم تو، محکوم شدن بود!
محکوم به موندن...
محکوم به دوست داشتن...
محکوم به عشق...
-این عشق رو میپذیرم.
° تمام آنچه که فکرش را نمیکنید...محالهای ممکن...عشق بیسرانجام...درد، غصه، جدایی...لبخند، زیبایی، عشق....پارادوکس هایی از جنس غم و شادی°
👬با همراهی شیائو ژان و وانگ ییبو
🖋داستانی از جنس درام و عاشقانه