My favorite
41 stories
Sun Ain't Gonna Shine Anymore [L.S] by sizartaDowneyJr
sizartaDowneyJr
  • WpView
    Reads 66,181
  • WpVote
    Votes 14,238
  • WpPart
    Parts 60
لویی مرگه. دستاش قاتله، چشم هاش خطره و لبخندهاش دروغ... هری زندگیه، دستاش هنره، چشم هاش آرامشه و لبخندهاش واقعی. ترکیب قشنگیه اما پایان قشنگی هم داره؟ #loveislove #larrystylinson
Liberte noire - 20th  by pegahfk
pegahfk
  • WpView
    Reads 114,394
  • WpVote
    Votes 21,353
  • WpPart
    Parts 75
آزادی سیاه " بالاتر از سیاهی کجاست لویی؟" " نمی دونم، شاید همین نقطه که ما ایستادیم " خلاصه : داستان تو قرن ۲۰ اتفاق می افته، هری مجبور میشه برای کاری بره به یکی از شهر های آلمان و موقتا تو یکی از هتل ها می مونه که از قضا مدیر اون هتل ... ~ sharing - no smut ~slow update ~slow burn & angst
JANUARY [L.S] by darya_mhb
darya_mhb
  • WpView
    Reads 24,647
  • WpVote
    Votes 4,332
  • WpPart
    Parts 12
✔Completed کامل شده --- چیزی که هری رو خشمگین می کنه ، مردم نیستن. اون قبر نیست. خودشه. ▪︎هشدار : قتل، مرگ، تجاوز و فعالیت های جنسی. •محتوای غم انگیز --- فصل اول : ژانویه فصل دوم : فوریه --- از مجموعه‌ی ماه‌ها آگوست-دسامبر ۲۰۲۰
w o r d s...! by dontcrybabyblue
dontcrybabyblue
  • WpView
    Reads 29
  • WpVote
    Votes 10
  • WpPart
    Parts 6
چیزی ایا واقعی تر از واژه هست؟
نگاه تو by sheisjustachild
sheisjustachild
  • WpView
    Reads 414
  • WpVote
    Votes 57
  • WpPart
    Parts 10
[پایان یافته برای آبی و نگاهش] [ادامه می یابد برای بی رنگ هایی همچو او] از زبان خودِ او!
Words[L.S] by ghazale7858
ghazale7858
  • WpView
    Reads 57,190
  • WpVote
    Votes 11,194
  • WpPart
    Parts 70
باید از همان اول میفهمیدم که داستان ما عشق نبود.. داستان ما روحی بود که درون زندگی‌مان جریان یافت.. و دست ترسناک مرگ آن روح شیرین را با خود برد.. باید میدانستم که من و تو..عاشق نیستیم.. من و تو زندگی هستیم که درون هم میجوشیم..! ایده:98/1/4 Words have power💚💙
A Theater Scene  by Iam_writing_here
Iam_writing_here
  • WpView
    Reads 749
  • WpVote
    Votes 155
  • WpPart
    Parts 10
همیشه، چیزی توی چشم های بی نقصش اشتباه بود‌. سبزیِ چشم ها و گرمیِ لبخندش درست مثلِ هزاران آثاریه که به تحریر در نیومدن. اون یه فرشته بود؛ به خصوص، وقت هایی که لبخند میزد. و من تلخ ترین پارادوکس رو توی زندگیم دیدم‌. دیدم که، چطور یک فرشته، تمام زندگیت رو به جهنم تبدیل میکنه.
گوه هایی که نباید بخوریم by Drake____
Drake____
  • WpView
    Reads 6,233
  • WpVote
    Votes 1,444
  • WpPart
    Parts 14
﮼گوه‌هایی‌که‌نباید‌بخوریم ﮼ ﮼این‌نوشته‌صرفا‌جهت‌اطلاع‌از‌گوه‌هایی‌که‌نباید‌خورده‌شوند‌،در‌باب‌فنفیکشن‌ها‌‌آپدیت‌میشود. ﮼اینجانب‌قصد‌هیچگونه‌توهین‌و‌یا‌انتقاد‌از‌هیچکس‌نداشته‌و‌امید‌است‌سخنان‌این‌بنده‌حقیر‌را‌به‌دل‌نگیرید‌‌. Drake____
Your Dead Eyes by Bhriiii
Bhriiii
  • WpView
    Reads 744
  • WpVote
    Votes 203
  • WpPart
    Parts 8
- هنوز هم لبخند میزنی؟! + پایانم نزدیکه.
ناظر و منظور by farnooshfjr
farnooshfjr
  • WpView
    Reads 14,053
  • WpVote
    Votes 2,794
  • WpPart
    Parts 17
نثرِ داستان منظومِ ناظر و منظور اثر وحشی بافقی ناظر و منظور درباره عشق بین پسر شاه منظور و پسر وزیر ناظره. Best rank: #5 in romance