Parrot__7's Reading List
155 stories
「𝐀𝐋𝐋 𝐓𝐎𝐎 𝐖𝐄𝐋𝐋 || ��𝗩𝗸𝗼𝗼𝗸」 by EmilAmour
EmilAmour
  • WpView
    Reads 8,940
  • WpVote
    Votes 1,668
  • WpPart
    Parts 22
「همه چیز به خوبی」 پایان یافته. ژانر : رومنس / نامه‌ای / ... / دراما کاپل : اصلی ؛ تهکوک داستانِ منم مثلِ کلیشه‌های دیگه بود. اولین رابطم با مَردی بود که من دوسش داشتم. توی یه شبِ بارونی؛ توی یه ماشینِ قرمز رنگ و قدیمی. هنوز وقتی جای بوسه‌هاش رو لمس می‌کنم، منو می‌بره به چندین سالِ پیش و اون عاشقی.. در نیمه شب، در اطرافِ آشپزخانه من و تو می‌رقصیدیم. کمرِ باریکِ من میونِ دست‌های مردونه‌ی تو، به خوبی جا می‌گرفت و این باعث می‌شد که تو، بیشتر تقاضای بوییدنِ تنِ من رو کنی و لابه‌لای زخم‌های رو تنم رو ببوسی! چون من تمومش، تمومش رو به خوبی به یاد دارم. _لندن؛ پاییزِ ۲۰۱۰ *این داستان و شخصیت‌هایش، هیچ ربط و تاثیری روی زندگی واقعی اشخاص نمی‌گذارد. همه ساختگی بوده و ساخته‌ی ذهن نویسنده است. وضعیت : 「تمام شده┆۱۴۰۱/۱۲/۱۲」
𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤) by Feranki7
Feranki7
  • WpView
    Reads 98,212
  • WpVote
    Votes 15,222
  • WpPart
    Parts 33
[Completed] {دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟ پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل. دسته‌ی من باش.} ᯾︎ •کاپل: ویکوک/کوکوی •ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات •روز‌های آپ: پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته) ᯾︎
✿∴BLOOM∴✿ by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 214,627
  • WpVote
    Votes 32,927
  • WpPart
    Parts 25
#HANAHAKI 🌸 هاناهاکی : بیماری ای که اگه یه نفر یه عشق یه طرفه داشته باشه ، گلی توی ریه هاش ریشه میده و گلبرگاش بعد از مدتی کل ریه شو پر میکنن و اون فرد به طور متوالی سرفه میکنه و گلبرگارو بیرون میده. هیچ راه درمانی نداره به جز اینکه اون طرف مقابل هم عاشقش بشه یا کل گیاه از ریه ش خارج بشه که این باعث فراموشی اون کسی که عاشقشه میشه :) ____________________ Name↬ #BLOOm ↳Genre↬ Fantasy, romence, Smut +18 ↳Couple↬ vkook .yonmin
Sᴄᴇɴᴛ Oғ Hᴇᴀᴠᴇɴ | Vkook, Hopemin by and_rome_da
and_rome_da
  • WpView
    Reads 35,390
  • WpVote
    Votes 4,935
  • WpPart
    Parts 71
تهیونگ نگاهش رو به آب‌های ساکن دریاچه‌ی نقره‌ای دوخت. تصور نبودِ میخک سفیدش، زخم ریش شده‌ی روی قلبش رو می‌سوزوند. _همه‌چیز زندگی مربوط به اولین نفری هست که وقتی خبر خوبی می‌شنوی بهش اطلاع میدی؛ مشکل زندگی من همین جاست سنسه... اونی که من خبرای خوبم رو زودتر از بقیه بهش می‌گفتم دیگه نیست. غمِ صدای بم و گرفته‌اش، انگار دل تمام کائنات رو می‌لرزوند. سر برگردوند و به ذغالی رنگِ نگاه مرد جوانتر خیره شد. اون جدی بود و زیبا؛ ساکت اما پر از حرف‌های نگفته که می‌شد از چشم‌های تیره‌اش خوند. عطر خوش چوب تمشک وحشی مشامش رو پر کرد. _می‌بینی سنسه؟ من همون خدای آتشی‌ام که دست‌هام بند زنجیر نفرینِ زئوسه... با نوک انگشت‌های کشیده و استخوانیش محل استخوان جناغ سینه‌ش رو لمس کرد: _سینه‌ام به خاطر گناهم می‌سوزه...محکومم به درد کشیدن. فصل اول✨ (فصل دومش توی یه بوک دیگه آپ شده.) Nᴀᴍᴇ: Sᴄᴇɴᴛ ᴏғ Hᴇᴀᴠᴇɴ 1 Cᴏᴜᴘʟᴇ: ᴠᴋᴏᴏᴋ, ʜᴏᴘᴇᴍɪɴ Gᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍ, ᴀɴɢsᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴍᴜᴛ Wʀɪᴛᴇʀ: ᴀɴᴅʀᴏᴍᴇᴅᴀ Cʜᴀɴɴᴇʟ: @ᴘᴀᴘᴀᴄɪᴛᴀ01
Sᴄᴇɴᴛ Oғ Hᴇᴀᴠᴇɴ 2 | Vkook, Hopemin by and_rome_da
and_rome_da
  • WpView
    Reads 4,185
  • WpVote
    Votes 625
  • WpPart
    Parts 37
~ فصل دوم عطر خوش بهشت✨ و به نام پایانی که ما از آن آغاز می‌کنیم؛ قلب من، قلم من، بهشت من! "قبلاً همیشه می‌گفتم تنت، موهات، وجودت... همه‌ش بوی جنگل خیس بعد از بارون رو می‌ده، عطر چرم و چوب تمشک؛ اما الان، حتی توی خیالم... این جنگله که بوی تن تو رو می‌ده... این خیسی بعد از بارونه که عطر تو رو دزدیده. سنسه جئونِ من عطرشو لای برگ‌های گرین دریم جا گذاشته!" Nᴀᴍᴇ: Sᴄᴇɴᴛ ᴏғ Hᴇᴀᴠᴇɴ 2 Cᴏᴜᴘʟᴇ: ᴠᴋᴏᴏᴋ, ʜᴏᴘᴇᴍɪɴ Gᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍ, ᴀɴɢsᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴍᴜᴛ Wʀɪᴛᴇʀ: ᴀɴᴅʀᴏᴍᴇᴅᴀ Cʜᴀɴɴᴇʟ: @ᴘᴀᴘᴀᴄɪᴛᴀ_01
Ninety-nine by Badgalshookoo
Badgalshookoo
  • WpView
    Reads 187,293
  • WpVote
    Votes 20,289
  • WpPart
    Parts 102
📣خلاصه: تهیونگ‌ چیزهای زیادی از دانشکده‌ی حقوق یاد گرفته بود. ۹۹٪ از آموخته‌هاش، اون رو به جایگاه فعلی‌اش رسونده بودن و به یکی از جوون‌ترین و برجسته‌ترین وکیل‌های حال حاضر کشور تبدیلش کرده بودن. شاید از خودتون بپرسید که پس اون ۱٪ باقی‌مونده چی‌ می‌شه... خب، اون ۱٪، پنج‌سال پیش، بعد از کات کردن با دوست‌پسر سابقش از بین رفته بود! تهیونگ تا صبح امروز فکر می‌کرد دیگه هرگز قرار نیست اکسش رو ببینه؛ اما الان رو‌به‌روی اون پسر با موهای کوتاه مشکی و چشم‌های درشتش ایستاده بود و داشت به نیشخندی که روی صورتش بود، نگاه می‌کرد. جئون جونگ‌کوک هنوز هم مثل قبل بود و ذره‌ای تغییر نکرده بود، به‌جز اینکه این‌بار دستبندی به دست‌هاش زده بودن و پرونده‌ی اتهام به قتلش، زیرِ دستِ تهیونگ بود تا بعداز بررسی‌های لازم، به عنوان وکیلش ازش دفاع کنه! ⇶Update: روزهای فرد ⇶Genre: Criminal, Romance, Angst, Smut • Couple: KookV
Your eyes tell || VK || Completed by purrpleworld
purrpleworld
  • WpView
    Reads 1,019,812
  • WpVote
    Votes 77,319
  • WpPart
    Parts 47
+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29
𝐎𝐰𝐧𝐞𝐝 𝐭𝐨 𝐎𝐛𝐞𝐲 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 148,579
  • WpVote
    Votes 20,114
  • WpPart
    Parts 26
شاهزاده سرزمین ثروتمند لی‌نیوا ؛ اونو درخواست کرد و بدست آورد. حالا امگا مجبور بود از آلفا اطاعت کنه . همونطور که در واقعیت شاهد پیامد های وحشتناک جنگ مانند: وقایع خشونت آمیز، گرسنگی و قحطی و مرگ و میر و بیماری و.... هستیم ، این فیک هم تنها بخشی از اتفاقات ناگوار تاریخ به نمایش گذاشته و مناسب همه نیست. ***************** ☠️این فیک دارای صحنه های خشونت آمیز و وقایع تلخ تاریخی می‌باشند⚔️ Couple :: vkook ، yoonmin Jenre :: Omegaverse, history, romance, smut , dark , war , angest پارت گذاری: یک بار در هفته 🏹 لطفا پارت توضیحات مطالعه بفرمایید
+22 more
mojito 𓏲 KV ✔️ by the_popola
the_popola
  • WpView
    Reads 128,633
  • WpVote
    Votes 18,075
  • WpPart
    Parts 28
✦ تــمام شـده ✦ مـــوهیـتو! تی. کیم، نویسنده‌ی معروف داستان‌های کلیشه‌ای نوجوانان بود. پس از اتفاقی، یکی از کتاب‌هاش ازش عصبانی می‌شه و اون رو به داخل خودش تبعید می‌کنه و نویسنده به مدتی نامعلوم داخل کلیشه‌ای ترین کتاب خودش، موهیتو، گیر می‌کنه. ──────⊹⊱✫⊰⊹────── ژانر:کمدی، ایو، فانتزی، امگاورس. کاپل:کوکوی.
Eyes Clouded by Purple  by MayMayhem
MayMayhem
  • WpView
    Reads 17,759
  • WpVote
    Votes 3,323
  • WpPart
    Parts 57
🏅 #1 romance ✨ کاپل: ویکوک ✨ کامل‌شده اولسان، تابستون ۱۹۹۹؛ قرص‌های سفید روی میز بودن و خونه هم خالی. چند ثانیه‌ی بعد، این بدن نیمه‌جون جونگکوک نوزده ساله بود که به خودش می‌پیچید و برای نجات به هر چیزی چنگ می‌زد. اشتباه نبود؛ نه خودکشی و نه پشیمونی ازش، همونطور که زندگی و مرگ هیچ کس اشتباه نیست، ولی عشق چطور؟ عشقی که با چشم‌های بنفش‌ اون مرد سی ساله شعله می‌گرفت... هم مرگ بود و هم زندگی. در تلگرام: @LiberteNovels