اسم: پیشخدمت گرگ و ارباب گربش 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ژانر:کمدی😂، یائویی💑، عاشقانه❤، کیوت🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خلاصه: پیشخدمت گرگ و ارباب گربش در مورد گرگیه 🐺که پیشخدمت یه خانواده ی پولداره 🐱و اربابش ازش متنفره البته این چیزیه که اون میدونه در حقیقت اربابش روش کراش داره🤭🤭😄 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زمان آپ:نامشخص

•¬‌کاپل: هونهو ، چانکای •¬‌ژانر: فلاف | اسمات | رمنس | پت پلی •¬‌خلاصه: ‌‌‌‌‌‌‌‌ مانهوا "منو پاپی کن" نام اصلی "make me bark" سوهو یه فرد پر شور و نشاط که از قضا خونه ای که با کلی بدبختی اجاره کرده آتیش میگیره !!! حالا باید چیکار کنه ؟ از کدوم دوستش کمک بخواد ؟ در ازای کمک چی باید بده ؟ شاید باید عین یه پاپی رفتار کنه... ═ ∘♡༉∘ ═ #jellyjon🍄

‣اسم اثر: نان هائو و شنگ فنگ ‣ژانر:کمدی ، مدرسه ای ‣وضعیت:درحال اپ ‣تعدادچپتر:نامعلوم ‣مترجم:DeepoBlue ‣با همکاری:nill,black _all,mahi •~•~•~•~•~•~•~•~•~• خلاصه: دوپسر سال دومی که یه زندگی عادی دارن. ولی زندگیشون پر از طنزه. این داستان قراره به شما یه روزمره کمدی بین دوتا پسر معمولی تو سال دوم مدرسه رو نشون بده.

🌸نام : In My Closet 🌸ژانر : عاشقانه - کمدی - یائویی - دراما - +18 🌸مترجم : ایــــزا 🌸زمان اپ: دوشنبه ها 🌸توضیحات : سوآ(Sua) وقتی میفهمه از پسرا خوشش میاد که جانگ رو میبینه. جانگ برای اون مثل یه آیدل بود پس سعی کرد تو عرصه کاری اون پا بزاره و هم مسیر اون بشه. همه چی وقتی تغییر میکنه که جانگ مدیر برنامه‌ی سوآ میشه. سوآ برای اینکه احساساتشو بروز نده، تو لاک افسردگی میره اما جانگ میگه اگه کارشو خوب انجام بده بهش جایزه میده...💦💦🔞

این یه وبتونه که خیلی ازش خوشم میاد و تصمیم گرفتم ترجمش کنم بزارم واتپد . امیدوارم ازش لذت ببرید پدیدآورنده ی این اثر رو میتونید با این آدرس یافت نموییده و حمایت کنید لطفا :) patreon : @januarysun twitter/instagram : @jayessart در کل توی توضیح دادن خوب نیستم و درضمن اگه بگم مزش میپره پس بهتره خودتون ببینیدش :)

☯︎19 days manga ☯︎ By : old xian Genres : romance, gay, comedy, school ترجمه ی نوزده روز One day let's make a band ...

💥مانهوای : "هیچ انتخابی نداری جز اینکه منو قبول کنی" ~ لوهان نویسنده ی کمیکه و کماپنی ای که توش کار میکرده کارشو بدون اجازش میفروشن و حالا لوهان میخواد ازشون شکایت کنه ، اما متاسفانه اون کمپانی ، اوه سهون رو که یکی از مشهور ترین وکیل ها هست ، در اختیار میگیره ‌. اما چی میشه اگر یه روز لوهان چشمش به سهون بیوفته و تصمیم بگیره بره توی کافه و از حرص قهوهشو☕ توی صورته اون بپاشه ؟! 😧 کاپل : هونهان🍃 وضعیت مانهوا : درحال آپ

افسانه ها واقعیت دارن؛ هر اتفاقی تو زندگی دلیلی داره، حتی اگه تو نتونی دلیلشو درک کنی عشق محدودیتی نداره و تو فقط باید اونو از ته قلبت طلب کنی تا داشته باشیش مهم نیست معشوقه تو چه کسی باشه یه نوزاد، یه دختر زیبا، یه مرد جوون و برازنده، و یا حتی یه موجود ماورایی.. تو فقط باید اونو باور داشته باشی. • اولین بوک •

این فن فیک برگرفته از اسطوره های یونانه داستان راجب دختری به اسم الایزابث هستش، مادر الایزابث جادوگر بوده (فرزند هکاته الهه جادو) برای همین یه مشت آدم احمق بخاطر باور های اشتباه و رسم آتش زدن جادوگرا، مادرشو جلو ی چشماش آتیش میزنن. الایزابث شروع به فرار کردن میکنه ولی پدرش هیدیز(خدا و پادشاه جهان زیرین) پیداش میکنه و اونو با خودش به جهان زیرین میبره.. خلاصه که با اساطیر هم آشناتون میکنه

عزیزم. لیو؟