Best
31 stories
Diavolo Del Nord | VK by Mortellenta
Mortellenta
  • WpView
    Reads 101,444
  • WpVote
    Votes 11,867
  • WpPart
    Parts 48
ورتیگو د ویتو، رئیس دوم و جانشین مافیای ایتالیا، مردی مرموز که زندگی‌ش رو متعلق به پدرخوانده‌اش می‌دونه، برای ماموریتی به کره جنوبی برمی‌گرده. اما رفتن به اونجا و دیدارش با ژنرال ارتش کره جنوبی، جئون جونگکوک، خیلی چیزها رو عوض می‌کنه و خیلی از رازهارو برملا میکنه! ژنرالی که ممکنه ماشین آدم‌کشی رو تبدیل به فردی متفاوت کنه. Diavolo Del Nord | شیطانِ شمال Genre : Criminal, Dark romance, Psychological, Angst, Smut Couple : Vkook - Secret
Crush | Vkook by by_sar
by_sar
  • WpView
    Reads 240,352
  • WpVote
    Votes 33,675
  • WpPart
    Parts 42
[Completed] همه چیز از یه کراش ساده شروع شد. جایی که تهیونگ پسرخاله‌ی خبیثِ جونگ‌کوکه و می‌خواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی می‌شه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! برشی از داستان: جونگ‌کوک هر شب قبل از خواب دعا می‌کرد تا توی روزش با تهیونگ روبرو نشه و خدا ازش در مقابل اون شیطان بی‌شاخ و دم محافظت کنه اما انگار دعاهاش بی‌فایده بودن چون تهیونگ تو تمام موقعیت‌های حساسِ زندگی اون پسر از هر سوراخ سنبه‌ای بیرون می‌پرید و همه چیز رو خراب می‌کرد. - عنوان: کراش. - وضعیت: اتمام یافته. - ژانر : کمدی، دبیرستانی، عاشقانه، فلاف. •Vkook• 1 in taekook 1 in taehyung 1 in funny 1 in teenfic 1 in fluf 1 in farsi 1 in مدرسه‌ای
𝑻𝒉𝒆 𝑪𝒉𝒂𝒓𝒎𝒆𝒓༄𓅓ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by yadegar
yadegar
  • WpView
    Reads 9,986
  • WpVote
    Votes 1,584
  • WpPart
    Parts 50
🕸️𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑻𝒉𝒆 𝑪𝒉𝒂𝒓𝒎𝒆𝒓 🕸️𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒀𝒊𝒁𝒉𝒂𝒏(𝒁𝑺𝑾𝑾) 🕸️𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍/𝑷𝒐𝒍𝒊𝒕𝒊𝒄𝒂𝒍/𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕/𝑺𝒖𝒑𝒆𝒓𝑵𝒂𝒕𝒖𝒓𝒂𝒍/𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚 🕸️𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° 🕸️ افسونگر🕸️ 🕸️خلاصه: در سرزمین کهن و باستانیِ شمال چین، قبیله‌ی بسیار بزرگ و باعظمتی به نام «مردان گرگ» فرمانروایی می‌کرد. تمامِ آن رفاه و آسایش تا زمانی ادامه داشت که فرمانروا ون شانگ کبیر زنده بود. پس از مرگ او، سرزمین میان دو پسرش تقسیم شد و هر کدام بانگ فرمانروایی بنا کردند. در میان این اختلافات، دو جادوگر قدرتمند و خطرناک بودند که مداخله کردند و هر کدام به یکی از طرفین ملحق شدند. اکنون سلطنت و نبرد میان دو جادوگر، شیائو جان و وانگ ییبو آغاز شده بود! 🕸️وضعیت : پایان یافته
تایجیتو (یین‌یانگ) | Taijito  by GkingM
GkingM
  • WpView
    Reads 42,901
  • WpVote
    Votes 8,424
  • WpPart
    Parts 71
فردی مسکوت که با دنیای تیره‌اش آرام است و دنبال‌کننده زندگی روزمره ساده‌ایست که تنها آن را بگذراند. حال اگر فردی بخواهد به دنیای تاریک و سیاه این شخص روشنایی ببخشد چه می‌شود؟! اثر هنری اعجاب انگیزی همچون دو الهه اربوس(الهه تاریکی) و الهه آپولون(الهه روشنایی) ، نماد تایجیتو(نماد یین‌یانگ) را به ارمغان دیده‌ها می‌آورد. چگونه می‌شود این دو نفر که در دو بُعد متفاوت زندگی می‌کنند دل به یکدیگر ببازند و همچون روز و شب یکدیگر تا تکمیل کنند ؟ ژانر: رومنس، اسمات، درام، انگست کاپل اصلی: ووسان نویسنده: آدینل ویراستار و ادیتور فصل اول: M.z، silver shades، Moonchild سلین، وویانیانگ، جوجه مینگی، سویونگ، روباهِ کیوتچه تشکر ویژه از عزیزانم داشتم که برای ویراستاری این داستان مشتاقانه قدم برداشتند و نقش آفرینی بزرگی کردند با زحمت و مسئولیت زیادی که محول شده بودند تمام تلاش خودشون رو برای سهولت خواندن و نگارش این داستان به کار بردند؛ از صمیم قلبم از یکایک بزرگوارانم ممنونم امیدوارم تمام زیبایی‌ها سهم زندگی و قلب مهربونشون شه💫 سپاس از دریای بیکرانِ محبتتون؛♥️ WooSan.G_M
ÁSVALDUR | VKOOK 'Completed  by toskafic
toskafic
  • WpView
    Reads 5,218
  • WpVote
    Votes 832
  • WpPart
    Parts 25
وضعیت؛ پایان یافته✓ _همین‌جا بمون، نزدیک به من، کنارِ من. می‌خوام به هرجایی‌که قدم برمی‌دارم عطرت رو حس کنم. _تا کجا می‌خواید ادامه‌اش بدید ولیعهد؟! نزدیک نگهداشتن دشمنتون رو... نگهداشتن من رو، تا کجا پیش می‌برید؟ _انقدر که حس کنم از رگ گردنم هم بهم نزدیک‌تری! ~☆ نمایندگانی به‌ آوازه‌ی "شاه" از سوی خدایان با پرندگان بزرگی به زمین آمدند و راه و رسم زندگی را به مردم آموختند... آن‌ها وارث اژدها بودند و قدرت در رگ‌هایشان می‌جوشید! «مهم نیست چند کالبد و چند زندگیِ جدید رو تجربه کنم. انتهای تمامی داستان‌های من، به زندگی و مرگ همراه با تو گره می‌خوره.» این افسانه، یک تاریخچه‌ی کوچک از مردمانی‌‌است که بر سر وارثانِ خون، دلدادگی‌های ممنوعه، نفرت و جنون جنگیدند. _چشمهات عجیبن سیَه‌مو. جمله‌ای کوتاه با قصه‌ای بلند. چشمانش را پیش کشید، سکوت کرد و به تماشا نشست. مردِ مشکین‌مو قائده را با پیش کشیدن چشم‌های آران، پیش برد: _و تو... چشم‌های یک اژدها رو داری آران. -ÁSVALDUR- ازوالدور Epic-Fantasy, Adventure, Romance, Action, Angst, Smut. Written by.Dmitri
Whiskey[ویسکی] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 2,487,380
  • WpVote
    Votes 233,881
  • WpPart
    Parts 73
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
the Rebellion ::.. by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 109,961
  • WpVote
    Votes 25,070
  • WpPart
    Parts 30
《 شورش 》 فصل دوم فیکشنِ "شاهدخت" برای جونگکوک، همه چیز فقط از نیازمندی و بیچارگی خودش و خانواده‌ش شروع شده بود... اما کسی چه میدونه؟ شاید اگه از همون اول میدونست قراره از وسطِ بزرگ‌ترین خیانت های سلطنتی و براندازهای بی‌رحمانه ی سیاست سر در بیاره، همون نیازمندی و بیچارگی رو ترجیح میداد! ~.~ ~.~.~ (⛔این فیکشن با کاپل اصلی Yoonmin هم توی همین اکانت با همین اسم وجود داره⛔) ~.~ ~.~.~ ژانر : ( سلطنتی-کلاسیک / سمات / رمنتیک / درام / طنز /... ) کاپل(ها) : اصلی ◀ تهکوک
Dead Boy by Seventeen_fiction
Seventeen_fiction
  • WpView
    Reads 24,585
  • WpVote
    Votes 4,768
  • WpPart
    Parts 49
[کامل شده] سونگچول با مشکلات روحی و زندگی غمگینش دست و پنجه نرم میکنه. با ورود به شهری جدید و آشنایی با افراد جدید، تغییراتی در زندگیش ایجاد میشه. ماجرا به اینجا ختم نمیشه، اتفاقات زیادی در محیط اطرافش در حال وقوع هستند. آیا اون شفا پیدا می‌کنه یا به سمت تباهی میره؟
The Inception Of Nikita | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 102,468
  • WpVote
    Votes 16,538
  • WpPart
    Parts 97
┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیاره‌شون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو میگم به جای غرق کردنت توی رود نیل، گردنت و بزنه! دوباره دستهاش رو بالا آورد و تکه ای از موهای بلندی که باز هم باز شده بودن رو به دست گرفت: _ باشه شاهزاده نیکیتا، ولی چه فرقی داره توی رود نیل غرق بشم یا گردنمو بزنن؟ قراره توی تاریخ بنویسن کیم تهیونگ به خاطر سوگلی فرعون کشته شد... پیج نویسنده: @sylvie_fic The Inception Of Nikita 🪐💙 genre: Secret Couple: Vkook Sub Couple: Hopemin Writter: Sylvie 🌱 up: Saturday Telegram: @papacita_01