Select All
  • Wrong Side Of Love (Ziam Bodyswap) Persian Translation
    27.3K 6.1K 24

    (کامل شده) وقتی زین و لیام جاشون عوض میشه؛ شب میخوابن و صبح تو بدن هم بیدار میشن! Credit to scottmcniceass on AO3 Translated by : Jonesy & Noola

    Completed  
  • little Devil
    80.7K 15.8K 68

    لیام پین دو سالی هست که متاهله اما متاسفانه قدرت باروری نداره راه حل چیه ؟ بانک اسپرم لیام و همسرش به توافق میرسن که ازبانک اسپرم کمک بگیرن و چه اتفاقی میفته که اهدا کننده اسپرم ، زین مالیک باشه ؟!

    Completed  
  • COMPETITION(Ziam Mayne)
    23.7K 3.5K 24

    زین همیشه میخواست اول باشه...حتی اگه شرطه اول شدن ول کردن احساساته قویش باشه...اون حتی باکسی که عاشقش هستم میجنگه.

  • Anne
    16.2K 3.1K 31

    زین دست مرد رو توی دستش فشرد "خواهش میکنم آقای؟ +پین هستم، لیام پین پدر آنه _آقای پین، دختر شیرینی دارید! دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد [کامل شده]

    Completed  
  • Fall Right Into You
    26.5K 4.1K 23

    این داستان زندگی منه و عشقی که سر راهم پیدا کردم. "بر اساس داستان واقعی زیام" [Highest ranking: #5 - Ziam] [Completed]

    Completed   Mature
  • -Wandering [z.m]
    38.7K 8.4K 56

    - "اجبار" فقط وقتی خوبه که باعث شه عاشقت بشم..! [completed]

    Completed  
  • Free Fall /Ziam~ By Atusa20
    244K 33.8K 77

    +چند وقته تو آموزشی ای؟؟ -سه ماه! یه پک به رول ویدش زد +از اینکه منتقل شدی ناراحتی؟ -نه ولی دوست دخترم میگه خیلی از ما دوری! +ما؟ -آره دیگه دوست دخترم حامله است!! #1 in fanfiction --------- Start : 28 jan 2018 Compelet: 19 july 2018

    Completed  
  • Entertainer [Z.M] (mpreg)
    191K 26.3K 55

    من عاشق شغلمم. وقتی دور میله می‌چرخم، این تویی که سرگرمم می‌کنی لیام!

    Completed  
  • Vas Happenin When You Should Be A Father? [Z.M]
    52.3K 10.8K 39

    ️。:゚| درحـــال آپ |゚.・。゚ . . . ↜چه اتفاقی میفته اگه زین و لیامی که ازهم دل خوشی ندارن ،طی یه تصادف کسایی رو از دست بدن که موجب بشه به ناچار "پـدر بـشـن" و باهم زیر یه سقف از یه "بـچـه نـگه‌داری بـکنن؟" ☁️No.1 On Charts↷ #1 Ziam #1 ZiamMayne And More !

  • Hugo Boss [Z.M]
    3.2K 679 11

    ل : مدل این فصل از کالکشنم میشی ز : نه! ل : سوالی نبود، امری بود. ز : من...بلد نیستم! ل : خودم آموزشت میدم