وقتی مادر بومگیو تصمیم میگیره پسر بی پرواش رو به ازدواج با یه پسر دیگه وادار کنه "چون گیِ " تا شاید کمی عاقل شه ، اما چطور میشه اگه با تهیون ازدواج کنه که نه به عشق اهمیت میده نه به اطرافیانش! و به علاقش و اهمیتش به ورزش معروفه! 𝙂𝙀𝙉𝙍𝙀: رومنس،اسمات،کمدی 𝘾𝙊𝙐𝙋𝙇𝙀: تهگیو 𝘾𝙊𝙉𝘿𝙄𝙏𝙄𝙊𝙉: کامل شده

Online crushes should never be able to influence your personal life, especially not if your on-line crush is a part of your personal life, without either of you knowing. Is life not stressful enough without two worlds colliding? Gee, whoever claimed life was easy? Yeah, they lied. They were right under each others noses the entire time, and yet, they didn't even realize.

𝐃𝐢𝐬𝐭𝐫𝐢𝐜𝐭 "خوش اومدید مِستِر مککن." بعد از اون حرف راسل، اسکارلت دستاش رو از روی چشماش برداشت و گیج نگاهی به جِیسِن که مقابل بهش ظاهر شده بود میندازه. از داخل هلیکوپتر به پایین میپره و با صورت جدی و چشمان نافذ خاکستری اش به اسکارلت خیره میشه. "مشتاق برگشتم بودی پرنسس؟" اما اسکارلت به قدری وحشت زده بود که نتونه حرفی بزنه. گلوش خشک شده بود و با چشمایی ریز به لباس های جیسن خیره شده بود. اونا با وقتی که داخل کلاب بود فرق داشتن. اینجا دقیقا چه فاکی داشت اتفاق میوفتاد؟ 《فن فیکشن جاستین بیبر》 • OUR DISTRICT, OUR HOME • Written by: Viana & Setare

WARNING: This story contains explicit language and sexual content. Read at your own risks. "I should hate you," he mumbles, trailing his fingers down her arm and up again. She is shivering underneath him and he loves the effect he has on her. He plans on leaving her shaking for more after tonight. "I should, t-too." "But you don't." He leans in closer, their lips almost touching. He smirks at her sharp intake of breath. Selena nods, her eyes shamelessly fixed on his mouth. Waiting for him. To kiss her, to take her, to make her feel what she's been craving to. "That's the damned problem," she mumbles. *** Selena is the daughter of famous paparazzo Rikkard Gomez, the sworn enemy of Justin Bieber. Rikkard hates him among most other famous people and has taught his daughter to do the samef from a very young age. In a game of revenge, money, fame and fake identities, Justin and Selena still find themselves in a situation where they want each other more than they hate each other. They can either do what they are supposed to do, stay in their lanes and fight the attraction or see above the spotlight and give in to the lust.

سیرین دختر دوتا از سلبریتی های هالییودی برای بر آورده کردن ارزوش به عنوان یه خواننده و ترانه نویس و چون قصد نداره از شهرت پدر و مادرش استفاده کنه مجبور میشه از یه هویت جدید استفاده کنه اما وقتی به مدرسه شبانه روزی موسیقی ملحق میشه و اونجا یه گرلبند تشکیل میده متوجه میشه که....... ________________________________________ 《ژانر :درام_تینیجری_رومنس》 《وضعیت: پایان یافته 》 《نویسنده: yeuxviolets》 ° ♡ ֶָ۪֪ .°

دلتنگي هميشه براي كسي نيست كه كنارت نيست. گاهي وقتا دلتنگي براي كسيه كه كنارت هست، اما حواسش بهت نيست.