0Aurelianus0
- Reads 16,371
- Votes 2,658
- Parts 33
[Johnlock][جانلوک]
تو کوچه پسکوچه های شهر بزرگ لندن، یه دختر ۱۶ ساله میدوه. عشق شکارشه. مخصوصا غنچههای عشقی که زیر برفهای سنگین بیتفاوتی و حماقت مردم، هیچوقت فرصت شکوفا شدن نداشتند.
غنچهای توی طبقهی دوم بیکر بی۲۲۱ ده ساله که زیر برف مونده.
دستهای دختر مو قرمز از کنار زدن برفهای بیشمار، زمخت و سوخته شدند.
هیچکس از اون تشکر نمیکنه.
غنچهای در پاییز شکوفا میشه.
/
|
\
کف کردید عجب خلاصهای نوشتم :/
خودم که کف کردم...
آریوس برگشته با یه فف دیگه از جانلوک. بخوانید و لذت ببرید و با نظر ها و ووت هاتون منو ذوق زده کنید. تنها دلیل نوشتن و ادامه دادن و ادیت کردن این فف تا ۴ صب کامنت های شما بود...
*ذوق😆
فف مثل قبلی بعد از فصل ۴، مرگ مری و بزرگ شدن رزیه. رزی ۶ سالشه و میره مدرسه پیشدبستانی یه همچین چیزی. و جان و شرلوک هم میرن پرونده حل میکنن مثل همیشه و توی یه خونه زندگی میکنن.
:/ نصف خلاصه افتاد تهش چرا...