favoris☂️
10 قصة
•𝑫𝒓𝒆𝒂�𝒎 𝒂𝒃𝒐𝒖𝒕 𝒎𝒆༄ بقلم LiviaFictions
•𝑫𝒓𝒆𝒂𝒎 𝒂𝒃𝒐𝒖𝒕 𝒎𝒆༄
LiviaFictions
  • مقروء 91,088
  • صوت 25,026
  • أجزاء 44
☪ خلاصه↶ فراموشی انتخابی، تنها بحرانی نیست که چان باید باهاش در کنار بکهیون، همسر فراموش شده ش، و سه فرزند شیرینشون دست و پنجه نرم کنه. چان حس میکنه اتفاقات اطرافش بشدت آشنان. جوری که انگار قبلا یکبار تمامشون رو زندگی کرده... ☪ عنوان⇜ رویایم را ببین | Dream about me ☪ کاپل⇜ چانبک ☪ ژانر⇜ انگست، علمی-تخیلی، عاشقانه، رازآلود ☪محدودیت سنی⇜18+ ☪ وضعیت⇜ تمام شده ☪ نویسنده⇜ اِمِرالد #1 on scifi #3 on رمنس #3 on انگست #3 on mystery #3 on angst
the shadow of love(complete) بقلم lilyblue92
the shadow of love(complete)
lilyblue92
  • مقروء 268,650
  • صوت 66,922
  • أجزاء 63
از بین جمعیت شش هفت میلیاردی کره زمین چند تا کاپل وجود دارن که از سکس برای تموم شدن رابطه اشون استفاده کنن؟ این کاری بود که بکهیون با فروتنی برای دوست پسرش انجام داد، و بعد اجازه داد که از پیشش بره.. چون این درست ترین تصمیم بود. اما هیچ وقت فکرش رو نمیکرد شاید یه روزی رو در روی گذشته قرار بگیره. بکهیون از همسر سابقش یه بچه دوست داشتنی داره و حالا بعد از سیزده سال عشق قدیمیش تبدیل شده به رقیب و همکاری که میخواد زیر پاش رو خالی کنه و اون رو پشت سر بذاره... Chanbaek/sekai romance/smut +18 Writer:lilyblue @lilyblue92 @parkfamily_fictions
The Musician بقلم lilyblue92
The Musician
lilyblue92
  • مقروء 29,940
  • صوت 10,297
  • أجزاء 22
《نوازنده》 Full بکهیون دانشجوی کره ای تباری که از طریق نواختن در میدان شهر گذران زندگی میکنه با مردی اشنا میشه که براش ترسیم رویایی به واقعیت تبدیل شده است. مردی که بال پرواز بهش هدیه میده غافل از اینکه آغوشش مکانی میشه برای سقوط پسرک جوان... ****** لبهای لرزونش رو روی لبهای خشک شده اش گذاشت. با بغض زمزمه کرد : -من بکهیون، تو را به عنوان همسر عزیز خود... چانیول دستش رو بالا اورد تا گونه اش رو لمس کنه بی طاقت التماس کرد "خواهش میکنم هیون تمومش کن" -بر میگزینم. تا از امروز تا ابدیت تو را کنار خود داشته باشم... "بکهیون تمامش کن، ادامه نده خودت رو..." دست سردش رو روی لبهاش گذاشت تا مانعش بشه، قطره اشکی از چشمهای تبدارش روی صورت رنگ پریده اش چکید. -در هنگام بهترینها و بدترینها، در هنگام بیماری و سلامتی برای اینکه دوستت بدارم... هق زد و با ته مونده توانش نالید : تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند. writer: lily blue chanbaek romance / Angst / Slice of life
Cancer بقلم REDneonlight
Cancer
REDneonlight
  • مقروء 36,275
  • صوت 9,026
  • أجزاء 20
"بکهیون... محض رضای خدا. من می‌دونم که از زندگی چه‌چیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمی‌دونی. نمی‌دونی چه‌چیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم می‌کنی. من رو می‌بوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانه‌ست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کردم... داری من رو به جنون می‌رسونی. داری کاری می‌کنی که از دستت خودم رو خلاص کنم، بکهیون!" [CHANBAEK × KAIHUN] [Angst × Slice of life]
the nepenthe بقلم lilyblue92
the nepenthe
lilyblue92
  • مقروء 58,166
  • صوت 18,371
  • أجزاء 47
Complete در فضای خفقان‌آور و پرالتهاب قرن 20 میلادی، ورود یک فرمانده‌ی جدید به پایگاه مرکزی، همه‌ چیز رو ترسناک‌تر و حتی تاریک‌تر می‌کرد. بیون بکهیون، فرمانده‌ی دست‌نشانده ژاپنی‌ها که شایعات عجیب‌ و غریب راجع‌بهش، حتی زودتر از خودش به پایگاه رسیده بود. آیا سرجوخه پارک با وجود روحیه‌ی وطن‌ پرستیش، می‌تونه به فرمانده بیون مرموز اعتماد کنه؟... writer: lilyblue chanbaek/beakyeol romance/angst/Historical story/smut
𝐒𝐈𝐍𝐈𝐒𝐓𝐄𝐑 [Completed] بقلم HalcyonFictions
𝐒𝐈𝐍𝐈𝐒𝐓𝐄𝐑 [Completed]
HalcyonFictions
  • مقروء 124,683
  • صوت 34,625
  • أجزاء 92
ـ میگن ما کلی زندگی موازی داریم. زندگی‌هایی که ممکنه شرایطمون توش کاملا متفاوت با چیزی که الان هستیم باشه. مثلا ممکنه یه جهانی باشه که تو توش مامان داری، یا مثلا بابابزرگی داری که عاشقته. شاید تو یکی از زندگی‌های موازیمون تو اون بچه لوس خوشبخته باشی که همه‌چیز داره و من اون آدم مطرود. دست بکهیون متوقف و نگاهش از انگشت‌های بزرگ چانیول به صورتش کشیده شد. ـ ولی کاش هیچ زندگی‌ای وجود نداشته باشه که توش من و تو عاشق هم نباشیم چان؛ کاش تو هیچ دنیایی بکهیونش قدر این دنیا برای بدست آوردنت زجر نکشه ژانر: درام، انگست NC +18
◤LAURENT◥ بقلم lbluesfoxl
◤LAURENT◥
lbluesfoxl
  • مقروء 34,486
  • صوت 9,487
  • أجزاء 43
◐Name ↬Laurent ◑Couple↬ Chanbaek▴Kaisoo ◐Gener↬Drama▴Angst▴Smut ◑Summery↬ کی فکرش رو می‌کرد تو یه شب برفی وقتی دستور ترور کانگ هانیو از طرف گروهک Homeless Foster صادر شده، مامور منتخب رده A سازمان هدف رو گم کنه و دوربین اسلحه‌ی مرگبارش قدم‌های یه پرنس یخی روی صحنه‌ی سالن اپرای پرل رو دنبال کنه. میگن پرنده‌ها توی قفسه زنده نمی‌مونند، بکهیون همون پرندهایه که به خاطر جدا شدن از قفسش، آسمون رو نفرین میکنه. عشقی که توی زمستونی که همه چیز مرده، زیر دونه‌های برف نفس میکشه و رشد میکنه، شبیه یه آدم برفی تو یه تابستان داغ ذوب میشه و یه شالگردن خیس خورده به جا میذاره.
Born In Auschwitz بقلم REDneonlight
Born In Auschwitz
REDneonlight
  • مقروء 16,375
  • صوت 4,414
  • أجزاء 13
"و نه عزیزِ من، نه. من سی و هشت سال پیش در آلمان متولد نشدم. من توی بغل هیچ پرستاری و در هیچ خونه‌ی اعیانی‌ای به دنیا نیومدم. محل تولد من همینجاست، این اردوگاه نفرین شده، اینجایی که تو دست‌های لرزانت رو دورم می‌پیچی... و بهم این توانایی رو میدی که با دیدنت، هر لحظه و هر ثانیه، بمیرم و یک‌بارِ دیگه متولد بشم..." [KAIHUN] [Historical × Tragedy]
Aiden  بقلم maniafic
Aiden
maniafic
  • مقروء 70,132
  • صوت 16,419
  • أجزاء 53
دنیای بکهیون چیزی جز قتل و بیماری های روانی نداشت تا قبل از اینکه محور زندگیش از جنون و اعتیاد، به چشم های وحشی پسری که پیانو میزد تغییر کنه _______ یه پسر برهنه و خون الود تو چشم هاش میرقصید. چیزی شبیه اخرین رقص اکو به عشق نارسیس، قبل از اینکه ازش فقط یه صدا باقی بمونه که هر ثانیه بیشتر رو به افول میره... کامل شده چانبک، سکای خشن، روانشناسی، رمنس، اسمات
" Something like Miracle "  [Complete] بقلم RayPer_Fic
" Something like Miracle " [Complete]
RayPer_Fic
  • مقروء 14,649
  • صوت 2,624
  • أجزاء 42
فیک کامل شده •¬کاپل: چانبک | هونهان | کایسو | کریسهو •¬ژانر: پزشکی| علمی| عاشقانه| احساسی •¬خلاصه: بیون بکهیون ، پسر کوچولوی شیطون و بامزه ای که پدر مادرش رو در جریانات سیاسی از دست میده اما توسط خانواده پارک پذیرفته میشه .. پسر اون خانواده ، پارک چانیول با وجود پنج سال اختلاف سنی ای که دارن خلأ تنهایی خودش رو با بکهیون پر میکنه.. وقتی چانیول پی ببره که کارهای بکهیون مثل بچه های هم سن و سال خودش عادی نیست یا اینکه بکهیون قدرت های عجیب مخفی در بدنش داره که باعث میشه به برادر ناتنیش حسی متفاوت از فضای خانواده پیدا کرده.. پدربزرگ پدری بکهیون با نام کنیگ بزرگ برای گرفتن حق سرپرستی نوه ی عزیزش دست به قتل خانواده اش میزنه و از قدرت بکهیون به عنوان جعبه ابزار پزشکی برای شبیه سازی انسان یا زنده کردن مردهها استفاده میکنه.. حالا بیون بکهیون موفق ترین نسخه شبیه سازی شده، بزرگترین عضو سازمان مافیایی و جاسوسی کره و پارک چانیول ، ماهرترین جراح مغز و اعصاب روبه روی هم قرار میگیرن تا به چانیول اجازه نده پارک بکهیون واقعی رو از خواب مصنوعی بیدار کنه لحظهای که چانیول فراموش میکنه محبوبش در خانه روی تخت خوابیده.. روزی که بکهیون یادش میره کسی رو که میکشه همون پسریه که یه موقع برادر صداش میکرد... ═ ∘♡༉∘ ═ #Litt