مواد اعتیاد آور
32 stories
𝐛𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐎𝐍𝐎𝐑 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 739,950
  • WpVote
    Votes 69,903
  • WpPart
    Parts 45
{Completed} جونگ‌کوک از ازدواج با همچین هیولایی میترسه. خیلی ها ازدواج اجباری جونگ‌کوک با تهیونگ برای برقراری صلح بین دو مافیا رو مثل یه موهبت میدونند ولی از نظر خودش سرنوشتش محکوم شده و به نابودی رسیده. هیچ راه فراری از این قرارداد ازدواج اجباری و برنامه ریزی شده وجود نداره؛ قطعا تهیونگ تا آخر دنیا به دنبالش میگشت . پیام چشم های الفا واضح بود: تو مال منی ! ********************* 🥀فصل اول اتمام یافته💋 🕷فصل دوم رو میتونید در همین اکانت پیدا کنید💀 Couple :: vkook , yoonmin jenre :: criminal, smut, omegaverse, romance, drama ، ازدواج اجباری🖤 Published Time :: اتمام یافته 🌸لطفا پارت "توضیحات" مطالعه کنید 🩷
+ and -  :::... ✔ by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 389,174
  • WpVote
    Votes 53,919
  • WpPart
    Parts 31
+ مثبت و منفی - "شوخی میکنی یونگی هیونگ؟ من و جئون جونگکوک شبیه مثبت و منفی ایم! حتی تصورش هم ناممکنه. اون هیچوقت به کسی مثل من نگاه نمیکنه." ـ10MinUtEs LaTerـ "عاح....مارکم کن تهیونگ!" ژانر : ( فول سمات / رمنتیک / برشی از زندگی / طنز / ورزشی / تینِیجر پسند / ... ) کاپلز : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ نامعلوم
Peanut butter🥜[taekook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 159,635
  • WpVote
    Votes 26,761
  • WpPart
    Parts 22
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جونگ‌کوکِ آلفا، پسری که تهیونگ بارها توی دانشگاه سعی کرده بود بهش نزدیک بشه اما پسر کوچیک‌تر به محض حس کردن بوی بادوم‌زمینی خام و تازه با یه نگاه به اطراف برای پیدا کردن منبع بو بدنش رو خارونده و محل رو ترک کرده بود، بیشتر از هرگرگ دیگه‌ای روی کره‌ی زمین به بادوم‌زمینی حساسیت داره. 🥜 ژانر: امگاورس، رمنس، طنز، اسمات زمان آپ: روزهای زوج - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Endowment [kookv] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 285,495
  • WpVote
    Votes 31,190
  • WpPart
    Parts 17
- واقعا که یه امگای احمقی! - و تو از امگاهای باهوش و قوی خوشت میاد. مگه نه؟! - آره، همینطوره. چیزی که تو اصلا نیستی! - قسم می‌خورم یه روزی می‌فهمی هوش و قدرت واقعی اون چیزی نبوده که فکر می‌کردی. - منتظر اون روز می‌مونم. کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، فانتزی، اسمات، رمنس، امپرگ - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Coral  by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 101,505
  • WpVote
    Votes 26,757
  • WpPart
    Parts 40
- پری دریایی‌مون نمی‌تونه طبیعت خودش رو بپذیره؟ - نه، همونطور که آدم‌ها نتونستن. تل‌های سگ و گربه‌ای، لباس دم پری دریایی، نیش خون‌آشام مصنوعی و ... - این‌ها فقط واسه تفریحه. - مطمئنی؟! کورال، برشیه از داستان همزیستی موجودات هوا، دریا و خشکی و روایت دوستی‌ها و اختلافات اون‌ها 🦞 ژانر: فانتزی، فلاف، روزمره، رمنس کاپل: ویکوک/ کوکوی (ورس) - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Punishment by purak_AnIs
purak_AnIs
  • WpView
    Reads 243,974
  • WpVote
    Votes 27,910
  • WpPart
    Parts 91
یونگی:ببخشید اقای جانگ میشه یه لحظه بیاید بیرون؟ هوسوک:میبینی که سرکلاسم زنگ تفریح بیا دفتر دبیران سرشو توی کتاب ادبیات توی دستش برگردوند و به قصد ادامه درس دهنشو باز کرد اما همون موقه صدای یونگی دوباره اومد. یونگی:لطفا خیلی بیچاره خواهش کرد و تنها چیزی که نصیبش شد چشمای کلافه و کمی عصبی الفاش بودن. هوسوک:یونگی کلافه کتابشو بست و به یونگی نگاه کرد. یونگی:ببخشید همین که خواست برگرده بره هوسوک صداش کرد و عینکشو دراورد. هوسوک:صبر کن از جاش بلند شد و توی فاصله یه قدمی امگاش ایستاد و سرشو خم کرد تا گوشش نزدیک دهن یونگی باشه. :اگه میخواید چشامونو بگیریم پسر با شیطنت پرسید و باعث رنگ گرفتن گونه های یونگی شد،هوسوک بی توجه بهش جوری که فقط یونگی بشنوه گفت. هوسوک:چی شده بیبی؟ سر استین لباس هوسوک رو بین انگشتاش گرفت و با دکمش ور رفت. یونگی:حالم بده لطفا ددی هوسوک:نمیشه حالام برگرد کلاست Punishment Couple: Sope..Nammin..Taejin..Jungook Genra: Omegaverse..Smut..Romance..Amperg Age limit: Unimportant 16
it's all 'bout SEX :::... by btsfanfic_ir
btsfanfic_ir
  • WpView
    Reads 704,855
  • WpVote
    Votes 106,522
  • WpPart
    Parts 74
همه چیز درباره ی سکسه! ::::.... ما ، دو تا بیمارِ جنسی ایم. چی میتونه از سکسِ ما جذاب تر باشه؟ :) ~~~ ~~ موقع سکس اکثراً باتم زیرِ بدنِ تاپ قرار میگیره... ولی فقط کمی تفکر و واقع بینی لازمه تا هر دوی اونها به این اعتراف کنند که در واقع ، این شخصِ باتمه که روی تخت به تاپ سلطنت میکنه! :) ~~~ ~~ ژانر : ( روانشناسی جنسی / سمات / فاکینگ کمدی / رمنتیک / درام / اکشن / ... ) کاپلز : اصلی ◀ یونمین - تهکوک فرعی ◀ نامجین
ʚ 𝘓𝘢𝘷𝘦𝘯𝘥𝘦𝘳 ɞ by BakaOsui
BakaOsui
  • WpView
    Reads 19,899
  • WpVote
    Votes 2,863
  • WpPart
    Parts 8
↜دست‌های هوسوک رو روی سینه‌ی خودش گذاشت: "حسش می‌کنی؟" "این مال توئه. این ضربان، عشق من، برای تو می‌زنه. من عاشقتم. می‌تونستی هرجایی توی این دنیا باشی، می‌تونستی هر جنسیتی که می‌خواستی باشی، می‌تونستی توی بهترین روزهات بخندی و توی بدترین‌هاش گریه کنی و همچنان تنها کسی بودی که من عاشقشم!" ₊ ⊹ Original Writer @LadyMika on Ao3 ₊ ⊹ Covered by @Reeruworld00
ʚ 𝘖𝘳𝘢𝘯𝘨𝘦 𝘪𝘴 𝘢 𝘍𝘦𝘦𝘭𝘪𝘯𝘨 ɞ by BakaOsui
BakaOsui
  • WpView
    Reads 11,984
  • WpVote
    Votes 1,918
  • WpPart
    Parts 10
↜ مین یونگی نفرین‌شده‌ست؛ هرکس که باهاش ارتباط چشمی بگیره دیگه دوستش نخواهد داشت و هوسوک، نابیناست. ₊ ⊹ Original Writer @hopespiration on Ao3
ʚ 𝘎𝘰𝘰𝘥 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘢𝘯𝘺 ɞ  by BakaOsui
BakaOsui
  • WpView
    Reads 6,068
  • WpVote
    Votes 1,158
  • WpPart
    Parts 7
[سری داستان‌های 𝘎𝘰𝘰𝘥 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘢𝘯𝘺] ↜جونگ هوسوک زیاد توی کنار اومدن با مردها خوب نبود، اون هم فقط به خاطر تک پسرش، جیمین 6 ساله؛ کسی که فراری دادن اون مردهارو ماموریت خودش میدونست. اما ایندفعه جیمین کم کم می‌فهمید که شاید فراری دادن مین یونگی به آسونی بقیه نباشه. ×کاپل این فیکشن 'سُپ' ـه× جلدِ اول ⬅️ کامل‌شده جلدِ دوم ⬅️ کامل‌شده 𝘗𝘦𝘳𝘴𝘪𝘢𝘯 𝘛𝘳𝘢𝘯𝘴𝘭𝘢𝘵𝘪𝘰𝘯 𝘖𝘳𝘪𝘨𝘪𝘯𝘢𝘭 𝘴𝘵𝘰𝘳𝘺 𝘣𝘺 @Darkgirl11 𝘰𝘯 𝘢𝘰3 Covered by @purple-chimchim