[زندگی توی ساعتشنی]
"اون گرگ سیاه کیه؟"
"جفتِ جیمین."
"جفت جیمین؟ و تواینجا ایستادی و هیچ کاری نمیکنی؟"
یونگی با عصبانیت جواب داد:"چیکار میتونم بکنم وقتی کشش گرگش به سمت جفتشه؟ فکر کردی برام آسونه که جیمین با چشمهای ملتمس بهم نگاه میکنه اما نمیتونه جلوی قدم هاش که به سمت اون میرن رو بگیره؟ آره ما عاشق همیم ولی عشق کافی نیست... هیچوقت نبوده."
" اشتباه میکنی، عشق کافیه... اون تنها روزنهی امید برای ادامه دادنه. فقط به کیم نگاه کن! بعد از 100 سال انتظار، حالا داره با یه لبخند روی لبهاش و دستی روی قلبش میمیره و هیچ اعتراضی نداره."
---------------------------------
کاپل: ویکوک، یونمین، نامجین
ژانر:سوپرنچرال (خونآشام، امگاورس، جادوگر)، رمنس، انگست
Genre: omegaverse/smut/romence/fluff
Up:کامل شده
خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧
جـونـگکـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم یه قدرت خاص دارن جـیـن و نشون می کنه...آدم هایی که میان جین و ببرن نشونه ای از نشان جین ندارن و مجبور میشن کوک رو هم همراه خودشون ببرن.
چی میشه وقتی که وارد محوطهی 🚧 گرگ های سیاه شدن کـیـم تـهـیونـگ معروف و ببینه؟
کیم تهیونگی که بر خلاف گرگ های سیاه و با توجه به شایعه ها قدرتش بیشتر از یکیه.
چی میشه اگه این دو مـوجـود خاص سر راه هم قرار بگیرن؟✨🧨
╴#HiddenBadge
**پایان یافته در تاریخ ۶ جولای ۲۰۲۲**
_ تفاوت یک دوست معمولی و بهترین دوست؟
خب، یک دوست معمولی قبل از ورود در میزنه ولی بهترین دوستت سرش رو میاندازه پایین، میاد تو و یه راست میره سراغ خوراکیهات.
امضا: مین یونگی
ژانر:
دوستانه، رومنس، دانشجویی، کمی طنز، کمی حقوقی
کاپل ها :
ویکوک، نامجین، یونمین
جئون جونگکوک،اهل بوسان و دانشجوی ترم یک گرافیک، آخرین تخت خالی خوابگاه رو به کمک سال بالایی که تصادفا توو روز ثبت نام ملاقات کرده،کیم نامجون، به دست میاره!
تخت چهارم اتاق چهار نفره ی 517
و این شروع تمام فراز و فرودهای زندگی دانشجوییه.
چالش های زندگی مشترک با هم اتاقی هایی که خیلی متفاوتند و گاها حتی میشه گفت عجیبند. دوستی ها، قهر و آشتی ها، غم و شادی ها، پیروزی ها و شکست ها و قول و قرار های بی پایان و شاید حتی عشق؟
#1 in friendship
#1 in taehyung
#1 in schoollife
#1 in school
#2 in namjin
#1 in مدرسه
( Completed )
«جایگزین»
_ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ...
من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ...
حتی همین الان هم مجبورم ...
مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن ..
من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ...
میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ...
میترسم فراموشم کنی ...
من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ...
________________________
•. #REPLACE💍⃤ ️
↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18
↳Couple↬ kookv .Yoonmin
تهیونگ با دقت به جون دادن گرگی نگاه کرد که همراه با ضربان قلبش ، نفس هاش هم قطع شدن.
سرش رو بالا گرفت و برای لحظه ای به ماه بالای سرش نگاه کرد .
اون هم نوع خودش رو کشته بود ، اما خودش رو گناهکار نمیدونست !
اون گرگ عاری از هر معصومیتی، سزاوار مرگ بود .
انگشتش رو به آرومی روی لبه ی تیز خنجرنقره ای که دستش بود کشید و وقتی دید چطور زخم انگشتش به سرعت ازبین رفت ، لبخند کمرنگی روی صورتش شکل گرفت .
فلز تنها چیزی بود که بهش آسیبی نمیرسوند .
تهیونگ در مقابل " فلز" آسیب ناپذیر بود .
تهیونگ در مقابل " نقره " آسیب ناپذیر بود .
-----
#Mine Wrriten By @softieparadise
Translated By #beth
-----
: متعــلق به من | نوشته شده توسط
@softieparadise
#Beth ترجمه از