✓خوندم و می‌خوانم
124 stories
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 769,828
  • WpVote
    Votes 98,456
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)
House Of Cards  by Bangtan_trans
Bangtan_trans
  • WpView
    Reads 536,175
  • WpVote
    Votes 47,024
  • WpPart
    Parts 44
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,693,074
  • WpVote
    Votes 127,423
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
| MY RED MOON | Kookv  by writer_N_V
writer_N_V
  • WpView
    Reads 170,649
  • WpVote
    Votes 16,036
  • WpPart
    Parts 25
خلاصه : " کیم تهیونگ پسر هفده ساله ای که پدرش اونو بجای بدهی که داره به بار میده تا به عنوان هرزه ازش استفاده بشه اما همه چیز با اومدن جئون جونگ کوک به بار یه شبه تغییر میکنه و....." _________________________________ ✍︎ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦𝘴 : 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘺 , 𝘥𝘳𝘢𝘮𝘢 , 𝘴𝘮𝘶𝘵 🔞 . ✍︎ 𝘔𝘪𝘯 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷 . ✍︎ 𝘖𝘵𝘩𝘦𝘳 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦𝘴 : 𝘠𝘰𝘰𝘯𝘮𝘪𝘯 . ✍︎ 𝘜𝘱 𝘋𝘢𝘺𝘴 : 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 . ✍︎ 𝘸𝘳𝘪𝘵𝘦 : 𝘕.𝘝 . # 1 𝑖𝑛 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣 # 1 𝑖𝑛 𝐾𝑖𝑚 𝑆𝑒𝑜𝑘𝑗𝑖𝑛 #1 𝑖𝑛 𝑗𝑢𝑛𝑔 𝐻𝒐𝒔𝒆𝒐𝒌 # 1 𝑖𝑛 𝑆𝑢𝑝𝑒𝑟 𝑁𝑎𝑡𝑢𝑟𝑎𝑙 #1 𝑖𝑛 𝑀𝑖𝑛 𝑌𝑜𝑜𝑛𝑔𝑖 # 2 𝑖𝑛 𝐵𝐿 # 1 𝑖𝑛 𝐻𝑖𝑠𝑟𝑜𝑟𝑦
Wild [KookV] by Dkooktae
Dkooktae
  • WpView
    Reads 399,015
  • WpVote
    Votes 54,153
  • WpPart
    Parts 38
چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند. جئون جونگ‌کوک، آلفای خون‌خالص و قدرتمندی که تنها با یک‌ماه سابقه رهبریت نیمی از کشور رو زیر سلطه داشت خیره نگاهش میکرد. بلند شد و جلو‌ اومد. مقابلش روی یک زانو نشست و محکم چونه‌اش رو توی دستش گرفت. "چه پایان غم‌انگیزی...مگه نه کیم تهیونگ؟" با نفرت به چشم‌های مرد خیره شد و جونگ‌کوک از نگاه امگا به خنده افتاد. سرش رو جلوتر برد و با لحن آرومی گفت:"از این به بعد تو قراره به من خدمت کنی امگا، هم توی قصر، هم روی تخت!" لبهاش رو به گوش امگا چسبوند و زمزمه کرد:"فقط و فقط به من نطفه نحس." Couple: KookV Genere: Omegavers, Smut, Romance, Mystry
ßęçãûšê ï łōvé ÿòú  by hastipesarakloo
hastipesarakloo
  • WpView
    Reads 109,205
  • WpVote
    Votes 14,553
  • WpPart
    Parts 46
+احساس میکنم بدنم برای دوس داشتنت کافی نیست!...عشق تو فراتر از بدن من و همه‌ی این دنیاس. . . . =احمق!چرا بخشیدیش؟اون بهت خیانت کرد! -چون دوسش دارم! . . . ٪اههه،چرا هیچ چیز بی نقص نیست؟ برگشتم و به تهیونگ نگاه کردم. +مگه کوری؟ . . . نام:چون دوست دارم! ژانر:عاشقانه،امپرگ،هپی اند کاپل ها:کوکوی،یونمین،چانبک.
°•ᗷᒪᑌEᗷEᖇᖇY•° by woon_akira
woon_akira
  • WpView
    Reads 17,938
  • WpVote
    Votes 2,943
  • WpPart
    Parts 27
Part of the story: هزار سال پیش امگای سفیدی به دنیا اومد که از طرف الهه ماه به عنوان فرزند ماه معرفی شد امگای سفید جفت گرگ سیاه و خون خالصی بود که بعد مارک شدن توسط هم قدرت های زیادی به دست آوردن سال های اول همه چیز خوب پیش می‌رفت که آلفای امگای جوان تحد تاثیر شیطان همراه جادوگری برای کمک و آوردن شیطان به زمین غیب شدند اما مدتی بعد توسط سلنه پیدا و به غاری تبعید شدند. فرزند منتخب ماه و جفتش توانایی شکست دادن کسایی که کاملا شبیه خودشون رو دارن ؟ : : : °•نام این بوک از (کیوت آلفا) به( بلوبری) تغییر کرد •° writer:Akira couple:kookv ,yoonmin ganer:omegaverse, Smut, romance ^_^
You are my marijuana by army_bts_ks_deviant
army_bts_ks_deviant
  • WpView
    Reads 10,710
  • WpVote
    Votes 901
  • WpPart
    Parts 14
جونگ‌کوک دلاکرواکس، فرزند‌خوانده‌ی آریسته پدر اشرافی ترین مافیا‌ پاریس و کیم تهیونگ، یک پسر عادی.. اما واقعاً تهیونگ یه پسر عادیه..؟؟ قسمتی از فیکشن: _ببین نگه داشتن من کار ساده‌ای نیستا الکی برا خودت نقشه نریز، از اونجایی که از این خلافکارایی بهت میگم من عاشق جاهاییم که خطرناک باشن، کلا تو خطر احساس امنیت میکنم.. از پایین به بالا نگاهی به سر و وضع مرد انداخت و بعد با یک حالت "علاقه‌مند نیستم بهت " گفت: _اینطور که میبینم تو اصلا خطری نمیزنی، پس بهتره بیخیال شی. جونگ‌کوک لحظه‌ای در سکوت به تهیونگ خیره شد و بعد با فهمیدن منظورش قهقهه‌ای سر داد. با انگشت اشک ظاهریش رو پاک کرد و دستش رو سمت تهیونگ دراز کرد _بیا، من میبرمت یه جایی که احساس امنیت کنی! 𝖸𝗈𝗎 𝖺𝗋𝖾 𝗆𝗒 𝖬𝖺𝗋𝗂𝗃𝗎𝖺𝗇𝖺- 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝗌𝗆𝗎𝗍, 𝖺𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝗆𝖺𝖿𝗂𝖺- 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏-روز‌‌آپلود:یکشنبه
𝑻𝒉𝒆 𝑳𝒂𝒔𝒕 𝑯𝒐𝒑𝒆 𝑶𝒇 𝑶𝒍𝒚𝒎𝒑𝒖𝒔 by melodymmoon
melodymmoon
  • WpView
    Reads 10,864
  • WpVote
    Votes 1,918
  • WpPart
    Parts 17
𝐂𝐮𝐨𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐺𝑒𝑛𝑒𝑟: 𝐹𝑎𝑛𝑡𝑎𝑠𝑦 - 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒 - 𝑆𝑚𝑢𝑡 - 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 من باور دارم که تو فقط برای من متولد شدی کیم! از زمانی که به یاد دارم زندگی ، متعلق به مرگ بود... پس من چیزی رو ندزدیدم. من به عنوان خدای مرگ، " زندگی " ای که بهم تعلق داشت پس گرفتم... تو متعلق به من بودی و من اینو به المپوس نمی باختم! . . . خلاصه فیکشن: جئون جونگکوک کسی که برخلاف خواسته ی خودش درجایگاه خدای‌ مرگ زندگی میکنه... اما یکروز برای انتقام به المپوس میره و بزرگ ترین‌گنج اونهارو میدزده... آخرین امید المپوس و خدای زندگی "‌کیم‌تهیونگ" رو! . . کامل شده~