dianares05's Reading List
17 stories
𝗥𝗘𝗩𝗘𝗡𝗚𝗘 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 by vkfic_
𝗥𝗘𝗩𝗘𝗡𝗚𝗘 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞
vkfic_
  • Reads 262,468
  • Votes 25,456
  • Parts 46
[ completed ] جئون نامجون رئیس یکی از باند‌های مافیای ایتالیا پسرش جئون جونگکوک رو که تنها وارثش هست توی شرطبندی به کیم سئوکجین یا معشوقه‌ی چندین سال قبلش میبازه و کیم تهیونگ که از قضا برادر سئوکجینه متوجه یه سری حرکات مشکوک از پسر میشه و .. __ Taekook: -تفنگ برای روحیاتت مناسب نیست ... تو باید بری عروسک بازی! -منظورت از عروسک ، لولیتائه دیگه اره؟ __ Namjin: -چیشد که "ما" تبدیل به "تو" و "من" شد؟ FIC NAME : REVENGE "انتقام" COUPLE : TAEKOOK , NAMJIN , YOONMIN "تهکوک"و"نامجین"و"یونمین" GENRE : MAFIA , SMUT , ACTION , ROMANCE , SECRET WRITER : MAHLA , HADIS INSTAGRAM : VKFIC_ TELEGRAM : TKFIC اولین کار منه پس انتظار یه قلم بی نقص رو نداشته باشین و اگه میخواین هیت بدین پس همین حالا از بوک گمشین بیرون ❤️
Red Lights | Vkook | Completed  by Sylvie_fiction
Red Lights | Vkook | Completed
Sylvie_fiction
  • Reads 455,526
  • Votes 48,350
  • Parts 61
_ اگه یه بار دیگه وقتی می‌خوام دهنتو به فاک بدم، خودتو عقب بکشی، بهت رحم نمی‌کنم. فهمیدی توله سگ؟ پسر کوچیک‌تر با لب‌هایی که از ترس می‌لرزیدن دست‌هاش رو روی زمین مشت کرد و جواب داد: _چشم... _ چشم، چی؟ _ چشم ارباب. -------- جئون جونگکوک پسر بیست و سه ساله ای که برای تغییر زندگی روزمره و کسل کننده‌ش، پا به رابطه ای عجیب با مهندسی سی ساله میذاره... Couple: Vkook, Minsung Genre: Dram, Bdsm, Romance, Comedy, Smut 🔞🔥 Writer: Sylvie and Amara Editor: Amara
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄  by manilarise
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄
manilarise
  • Reads 477,440
  • Votes 44,961
  • Parts 26
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ ساله‌ی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چت‌استوری، توییتر، ددی‌کینک، اسمات کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ «فرعی - سُپ» قسمتی از فیک ↶ _از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین دریای موهات گیر کرد! _منم از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین شلوار و باکسرت گیر کرد! •روزِ آپ: یک‌شنبه ها•
Stay with me by ace_vinchi
Stay with me
ace_vinchi
  • Reads 23,647
  • Votes 3,572
  • Parts 17
یونگی به خاطر تصادف سختی که ۱۵ سال پیش داشته هر شب با خاطرات جدیدش خداحافظی می‌کنه و به همون پسر بچه ۷ ساله که می‌خواست با خانواده‌ش به پیک‌نیک بره برمی‌گرده و جیمین باید هر روز دوباره با یونگی ۷ ساله سر و کله بزنه! کاور از: @Emethod ♡ این داستان برومنسه، فرندشیپ! اگه انتظار اسمات و رابطه‌ی همجنس دارید، لطفا اسکیپ کنین
SAVE THE JEON! | KookV ᴼⁿᵍᵒⁱⁿᵍ by IELAORIGINAL
SAVE THE JEON! | KookV ᴼⁿᵍᵒⁱⁿᵍ
IELAORIGINAL
  • Reads 36,390
  • Votes 4,876
  • Parts 34
نماینده ی همه چیز تموم کلاس و شر ترین پسر مدرسه، سایه ی همو با تیر میزنن. اما مشکل اینجاست که نماینده کراش وحشتناکی روی اون عوضی داره! تا اینکه یه شب... یه ناشناس به نماینده پیام میده... ■ کاپل اصلی: KookV ■ کاپل فرعی: NamMin - Hopemin ■ ژانر: هیجانی، معمایی، رمنس، اسمات ■ نویسنده: ELA ■ روز های آپ:‌ یک‌ شنبه، پنج‌ شنبه
My hard love🥀🖤 by amirhosein3333
My hard love🥀🖤
amirhosein3333
  • Reads 123,032
  • Votes 12,285
  • Parts 19
کوکمین/مافیایی/خشن/هپی اند جیمین پسر 18ساله ای که ناراحتی قلبی داره وباپدرخونده بدجنس ومادرمریضش زندگی میکنه چی میشه اگه جیمین بعدازخرید با ماشین جئون جونگ کوک بدترین وبی رحم ترین مافیای کشور تصادف کنه پایان یافته❌
𝐌𝐲 𝐯𝐚𝐦𝐩𝐢𝐫𝐞 𝐥𝐨𝐫𝐝❥ by ang3lwhisp3rs
𝐌𝐲 𝐯𝐚𝐦𝐩𝐢𝐫𝐞 𝐥𝐨𝐫𝐝❥
ang3lwhisp3rs
  • Reads 89,190
  • Votes 11,209
  • Parts 44
"بوک تموم شده و در دست ادیته، اگر دوست داشتید در ریدینگ لیستتون ادش کنید و وقتی آپدیت شد بخونیدش!" ـــــــ "لبخندی زدم ، شاید زندگی جدیدم همچین هم بد نبود .. توی سیرک عجایب ، پیش آدمهای باحال با قدرتای خفن .. زندگی خوناشامی ..با وجود تهیونگ .. احتمالا این زندگیم رو بیشتر از قبلی دوست داشته باشم. دستیار تهیونگ بودن .. دستیار یک خوناشام .. " ژانر : فانتزی ، سوپر نچرال ، خوناشامی ، اکشن کاپل اصلی : ویکوک کاپل های فرعی : نامجین، سپ، ایورا و هیجین(استریت) (کاپل های فرعی خیلی در روند داستان پررنگ نیستن اگر به شوق اونا بوک رو استارت میزنید کنار بزارید!) دوستون دارم و لطفا من و داستانم رو دوست داشته باشین 3> «September 12th till December 6th 2021»
Part of he[Z.M] by Spzolfax
Part of he[Z.M]
Spzolfax
  • Reads 30,523
  • Votes 5,310
  • Parts 54
زین نفس عمیقی کشید و دستش رو تو جیب کتش فرو برد. -دیگه نمی‌خوامت؛ خسته کننده شدی! با نیشخند غلیظی گفت و نفهمید لحن سردش باعث یخ بستن قلب اون شد. اون هم نمی‌خواست اما.. مجبور بود! لیام به سمتش دوید و محکم بازوی اون رو بین ناخن‌هاش گرفت. -تو بهم.. تو بهم قول داده بودی زی تند تند پلک می‌زد تا از ریزش اشک‌هاش جلوگیری کنه اما موفق نشد و اولین قطره‌ی اشک زمانی از چشم‌هاش پایین افتاد که زین با بی‌رحمی بازوش رو از دست اون بیرون کشید. -قولی در کار نبود؛ همه‌ش بازی بود. با عصبانیت غرید و روش رو از اون برگردوند. -برو سراغ زندگیت! گفت و با اخم راه اومده رو برگشت و این لیام بود که با اشک به جای خالی اون چشم دوخت و به صدای بلند اون تو ذهنش گوش سپرد -فراموش نکن احساس من به تو واقعی ترین چیز تو این بازیه! از نظر تو شکست چیه؟! از دست دادنِ کسی؟! زمین خوردن تو راه موفقیت؟! نمیدونم.. اما از نظرِ اون.. شکست تنها و تنها رفتنش بود.. همین! رفتنی که اتفاق افتاد نه تنها قلبِ اون رو.. بلکه قلب هر دوی اون ها رو اسیر خودش کرد و حالا.. اینجا.. دقیقا کنارِ میدانِ ساعت.. دیگه چشم های اون پسر نمیخندید و این.. عمق فاجعه بود! فاجعه ای که ناخواسته رخ داده بود و اون رو کشته بود.. اما باید پا پس می‌کشید؟ Start: 5 January 2020
Revuer [kookV, yoonmin] by Spzolfax
Revuer [kookV, yoonmin]
Spzolfax
  • Reads 17,432
  • Votes 2,753
  • Parts 84
اون دیوونه بود پس توی لحظه ی اول شناختش.. خیلی عمیق تر از یه شناختن عادی. اون میتونست باهاش بمیره در حالی که تفنگ دست خودشه! درسته اون یه روانشناس بود! و آدم مقابلش... یه نویسنده ی روانپریشِ رمان های ترسناک تخیلی. ولی وقتی یکی از پرونده ها جامه ی واقعیت پوشید و اونها رو تهدید کرد ورق ها برگشتن.. جوری که این دفعه نه مقابل هم که کنار همدیگه بازی کنن! ♤نویسنده ها: zolfax . light ♧کاپل: کوکوی، یونمین ♧ژانر: اسمات جنایی درام رومنس ♧روز های آپ: یکشنبه، چهارشنبه (اگه _به شرطی _که پایان پارت گفته میشه برسه زودتر هم قسمت جدید گذاشته میشه^^)
Brothers or mafia by tari_strawberry
Brothers or mafia
tari_strawberry
  • Reads 90,578
  • Votes 11,140
  • Parts 30
در نوشته های من همه عاشقن.تنها تفاوت بینشون اینکه بعضی ها عاشق آدم های درستی شدن و بعضی ها عاشق فردی اشتباه بعضی ها به خاطر عشقشون اشتباهات رو نادیده میگیرن و بعضی ها به خاطر اشتباهات تصمیم میگیرن قدم در مسیر جدیدی بزارن. مسیری به نام انتقام! خیلی ها هم در انتهای جاده انتقام دور میزنن و به کوچه پشیمونی پناه میبرن باید دید شخصیت های داستان من ماشین قلبشون رو تو کدوم یکی از مسیر ها به حرکت در میارن شروع جاده از اونجایی بود که جیمین با برادر های ناتنیش آشنا شد.. کسایی که دنیای مافیا رو روی کوچکترین انگشتشون میچرخوندن و با نیشخند به سرگیجه ساکنانش نگاه میکردن. حالا کسی پیدا شده بود که نیشخند روز لب هاشون رو پاک کنه و توی چشم هاشون اضطراب رو نقاشی کنه..ولی اون نقاش جیمین نبود! (ممکنه پارت های اول با خامی قلمم مواجه شین.. بعد از تکمیل شدن داستان ویرایش میشن. و چون سه پارت اول وانشات بوده روند سریعی رو طی میکنه.. امیدوارم تا انتهاش تو ماشین بشینین و کمربندتون رو محکم ببندین ) ژانر: ددی کینگ، مافیایی،انگست،رومنس،اسمات Enjoy 🍓 کاپل اصلی: ویکوکمین کاپل فرعی : نامجین سپ، به قول دوستان تَرکیون(تری+تکیون) #1 vkookmin #1 daddyking #1 vmin #1 mafia 1# ویکوکمین @tari_muchi