پایان فصل اول
زندگی غیر قابل پیشبینی تر از چیزه که حتی فکرشو بکنی
چی میشه اگه یک اتفاق اشتباه زندگیتو به گندبکشه همون اتفاق گند بشه ناجی زندگیت
جانگ هوسوک خبرنگار نویسنده عکاس مخفی روزنامه ملی کره ی جنوبی برای ضبط مدرک از قاچاقچیان به مکان اشتباه و زمان اشتباهی
میرود
درصورتی که با این کار روی زندگیش شرط بندی کرده
کاپل: sope
کاپل فرعی :...vkook'namjin
ژانر : دراما'جنایی'عاشقانه'اسمات' ارباب برده ای' و...
فصل دوم تمام شده
#2 sope
#2 girlxgirl
(این داستان زاده افکار نویسنده بوده هیچ کدام از اتفاق های کتاب واقعی نیستند )
یونگی و هوسوک سرپرستی جیمین کوچولو رو پذیرفتن و یه خانوادهی خوشبخت رو ساختن؛ اما شغل یونگی جوریه که این خوشبختی رو به خطر میندازه....
🔥اسم داستان : آتش
🔥ژانر: عاشقانه، روزمره، ۱۸+
🔥کاپل اصلی : سپ
🔥کاپل فرعی : نامجین
🔥سایر کارکترها: 🐣جیمین, 🐯تهیونگ, 🐇جونگکوک
و 🔮اعضای اکسو
🔥نویسنده : min.min
جیهوپ هیچوقت اسمشو به کسی نمیگه. فرشتهها اجازه ندارن هویت و اسم شون رو فاش کنن. اونا موجوداتی بالدار هستن که آفریده شدن تا به مردم عادی امید بدن. جیهوپ هم همچین فردیه. اون بال های بزرگشو زیر یه لباس گشاد مخفی میکنه و اجازه نمیده مردم بیشتر از دو متر بهش نزدیک بشن. هیچکس نباید از رازش خبر دار بشه و برای همین، اون توی مدرسه تظاهر میکنه که یه پسر خطرناکه.
کاپل اصلی سپ
ترجمه: UNHOLYME@
نویسنده: SOPEDAY@
هوسوک یه گل آفتابگردون بود که زیر سایه ی تاریک و سرد مین یونگی آروم آروم پژمرده میشد.
─────────────
Couples: Sope , JinKook , YoonMin , Vmin
Genre: angust , Sad Ending
Writer: OpalDie
-Complited.
ژانر: انگست
کاپل: سپ
کاپل فرعی:کوکمین
لبخند میزد ، لحظه ای که عطر شکوفه های رز کل خونه رو پر کرده بود . سعی میکرد مثل همیشه دردش رو پنهون کنه ، اما چشماش همه چیو فریاد میزد . چشماش همیشه باهام حرف میزدن ، این بار یه چیز متفاوت رو بهم میگفتن . اون عاشقم بود؟
یونگی به شدت به یه معلم ریاضی نیاز داره تا ریاضیو پاس کنه.جیمین دوستشو بهش پیشنهاد داده.چه اتفاقی میفته وقتی یونگی شروع میکنه به پیشرفت دادن احساساتش نسبت به معلم مرد ریاضیش؟
چی میشه اگر یونگی معشوقه ی کسی باشه که ازش متنفره ...
چی میشه اگر یونگی مجبور شه دنیایی بدون عشق هوسوک رو تجربه کنه...
چی میشه اگر عشق یونگی و هوسوک گره ای به بزرگی عشق کسه دیگ ای داشته باشه ...
...
اصلی :سپ
نامجین
ویکوک
وضعیت:پایان یافته
#دزدی#اسمات#تجاوز#عشق
همهمه بالا گرفت.
نامجون دوباره شروع کرد:«۴۰۰ یک، ۴۰۰ دو...»
صدای دودلی به گوش رسید:«۴۱۰»
جیهوپ پوزخند زد. عاشق این قسمت از مزایده بود. زمانی که اون مردها با درموندگی مبلغ رو ۱۰ وون ۱۰ وون و یا حتی ۵ وون بالا میکشیدند، به امید اینکه کسی روی دستشون نزنه.
-«۴۱۰یک...»
-«یک میلیون.»
پوزخند روی لب پسر رقاص خشکید و با چشمانی که از فرط تعجب گشاد شده بود، به دنبال صاحب صدا میون جمعیت گشت...
چی میشد اگه یونگی اونو انتخاب میکرد؟
چی میشد اگه بعد از اون دعوا رهاش نمیکرد؟
اگه شرایط فرق میکرد، چه قدر میتونست تو زندگیشون تاثیر بذاره؟
Sope au🍒
hobicfs on twitter 🍃