Monsta x
7 stories
stay in our arms (hyunghyukheon) by knownoshame
knownoshame
  • WpView
    Reads 726
  • WpVote
    Votes 77
  • WpPart
    Parts 5
«در آغوشمان بمان» .... .رز ها قرمزن، بنفشه ها آبی، شکر هم شیرین و زندگی جریان داره
LITTLE DEVIL by lee_hansoo
lee_hansoo
  • WpView
    Reads 1,417
  • WpVote
    Votes 322
  • WpPart
    Parts 4
کیکی هایبرید همستری کمیابیست که هر روز تنها در پناهگاه هایبرید ها روز خود را شب میکند تا کسی اورا به سرپرستی بگیر... - کاپل: هیونگهان(هیونگوون×کیهیون) #مولتی_شات
Please call me lover ( showhyungki ) by knownoshame
knownoshame
  • WpView
    Reads 1,758
  • WpVote
    Votes 272
  • WpPart
    Parts 14
«لطفا معشوقه صدام کن» ... "مثل یه همسر خوب اتاقمون رو تمیز کردی." صدای هیونگوون باعث شد سرشو به طرف در برگردونه. "من همسرت نیستم." ... "همم..به سن ربط نداره..آدم جذاب همیشه قبوله."کیهیون بهش گفت و متوجه نشد ازش چطور تعریف کرده. "اوه.."هیونوو کنارش ایستاد."فکر می کنین جذابم؟" ... فصل دوم لطفا ددی صدام کن
Everything For You ( joohyuk ) by knownoshame
knownoshame
  • WpView
    Reads 221
  • WpVote
    Votes 30
  • WpPart
    Parts 3
همه چیز برای تو . . خلاصه: یه هدف داشت، اما زیادی خسته کننده بود پس برای رسیدن بهش به راه کج رفت، تو راه کج فان بیشتری بود پس اونو مستقیم رفت تا به هدفش رسید..یعنی رسیدن به لی جوهان.. joohyuk ( jooheon 1 - minhyuk 0 )
MONSTA X One Shot's by lee_hansoo
lee_hansoo
  • WpView
    Reads 844
  • WpVote
    Votes 75
  • WpPart
    Parts 8
این بوک مختص وانشات از کاپلهای مختلف منستا اکس هست، هر‌چپتر یک وانشاته💜 منتظر ووت و نظراتتون هستم 🥰😍
he had gone slowly ( joohyuk ) by knownoshame
knownoshame
  • WpView
    Reads 635
  • WpVote
    Votes 130
  • WpPart
    Parts 8
«به آرامی رفته بود..» ... هیولا پشت سرشون ایستاده بود و به وضعیتی که پسر درشت تر درست کرده بود نگاه می کرد. *** به سمتش خم شد و دست زیر چونه ی لرزونش گذاشت. جوهان نفسشو حبس کرد. "اسمت چیه؟" "جو...جوهان.."جوهان جوابشو داد. "جوهان شی... صبر منو هیچ وقت امتحان نکن." جلوی خودشو گرفت که سرشو جلو نبره. صورت هاشون فاصله ی زیادی نداشت.
call me daddy please ( minheon / joohyuk ) by knownoshame
knownoshame
  • WpView
    Reads 2,906
  • WpVote
    Votes 395
  • WpPart
    Parts 14
«لطفا ددی صدام کن» ... "سلام..خوش اومدی..بیبی"یه لبخند پهناور روی صورت مینهیوک بود. جوهان بخاطر اون همه درخشندگی احساس می کرد چشم هاش آسیب دیده. ... "اگه الان تنها بودیم انقدر اون لبای سکسیتو میبوسیدم که کبود بشه..چرا انقدر خوب گفتی ددی؟" و با ذوق ادامه داد: "بازم بگو..من میخوام ددیت باشم..باید از این به بعد فقط ددی صدام بزنی." ... #1 IN JOOHEON (24/2)