💎Diamond Of Seoul💎 باند ریبل،اونقدری برای نیکی جایگاه یک خونه رو داره که حتی جونش رو هم براش وسط بزاره... اما گاهی طمع در لابه لای اهداف اصلی جاخوش میکنه و زمانی به خودت میای که کاملا از چیزیکه بودی فاصله گرفتی،یک اشتباه، یک لغزش و شاید در انتها شیطانی که وجود ما رو به تسخیر خودش درآورد. "حس میکنم شیطان وجودم رام و مطیع فرشته وجودت شده..." "مسخره بازی در نیار!" پارت جدید : هر دوشنبه⏰🤍 Writer: Panilla Couple: sunki, Jaywon Genre: Highschool,romance,drama

هفت سال از ازدواج تهیونگ و جونگکوک میگذره.شب تولد 29 سالگی تهیونگ، شبی‌ـه که تصمیم میگیره به زندگیش پایان بده و جونگکوک رو برای همیشه تنها بزاره. ______________________________________ "انگار لحظات ارزشمندش مثل سنجاقک‌های بهاری به سرعت از توی هوا می‌گذشتن و اگه میخواست اون‌ها رو بگیره و مزه مزه‌شون کنه، باید بلندتر پرواز میکرد." - اما آخه عزیزم! عزیزم! عزیزم! - بو کن منو، بوی تورو میدم... - بوی - تورو - می - دم. ژانر : انگست،رمنس،روان‌شناختی ،اسمات،معمایی کاپل : کوکوی نویسنده : Humoon (سارای) رده‌ی سنی : 14+ _ با الهام گرفتن از افسردگی شروع : 1400/09/10 پایان : 1401/05/19

" جای شما اینجا نیست، عزیزم، چون هیچ همجنسگرایی تاحالا وجود نداشته و نخواهد داشت. تو فقط عقلتو از دست دادی. اما من نجاتت نمیدم؛ خودت رو نجات بده! " ____________________________________ سلام، این اولین تجربه ی من از نوشتن فن فیکشن تو واتپده و امیدوارم خوشتون بیاد. این داستان در اصل ترجمه هست و نویسنده ی واقعی Jayme Dray هست. ____________________________________ بخش اول《 پرنسس داخل برج 》: چَپتر ۱ تا ۲۲ بخش دوم《 پرنسسی که توانایی پرواز داشت 》 : چپتر ۲۳ تا ۴۹ بخش سوم《 شاه به لاما🦙 تبدیل شد 》: چپتر ۵۰ تا ۶۹ بخش چهارم《 ملکه ی قلب ها ثابت شد 》: چپتر ۷۰ تا ۹۰ بخش پنجم《 شرور با یک دوک 》: چپتر ۹۱ تا ۱۰۰ بخش ششم《 نبرد برای پا ها 》: چپتر ۱۰۱ تا ۱۱۵ بخش هفتم《 اژدها، خر را دوست دارد 》: چپتر ۱۱۶ تا ۱۳۰ ____________________________________ هشدار ❗❗ این داستان شامل صحنه های جنسی، خشونت گرافیکی و سناریو هایی است که میتواند یادآور حمله جنسی باشد. اگر نمیخواین این صحنه هارو بخونین به علامت ⚠️ دقت کنید.

"You're way off here, darling, because there is not gay in dis-nay, nor will there ever be. You're not a damsel. You're just in distress but I won't be saving you. Save yourself."

"Listen to me, princess. I've had enough of your attitude. We're both in hell here. So either suck it up or shut up. Do I make myself clear?" -- Emma Winston never expected her father to become President of the United States. When she got accepted into her dream school she never expected to have a secret service agent assigned to her 24/7. And when she meets Harry Styles, her personal 24/7 agent, she never expected she could hate someone so much. Will Harry and Emma learn to silently and spitefully coexist, or will circumstances they never could have anticipated change everything they thought about each other? HIGHEST RANK #1 IN FANFICTION Reviews: "24/7 a very lovely book. It's one of my favourite stories ever! It's really well written and soooo cute. I get so damn excited when it has a new chapter. You always get surprised bc there is often something you don't expect to happen. It's perfect♥️" - @FantaStyles "24/7 is worth the read for anyone, not just Harry stans. It's not predictable or cliche like the title may suggest to some. The amount of times I've gotten whiplash from the characters and the situations is uncountable. The storyline is well thought out and the character development is amazing. This book is an 11/10." - @takemyeverybreath "24/7 is far from the cliche fanfiction it might seem. It's a bodyguard story deluxe with plenty of action (and not just the sexy kind). The characters are well written three dimensional people who really grow on you as you keep reading more and more chapters. There is plenty of drama going on, but unlike you often see, it isn't drama for the sake of drama. The plot is very well constructed and the cliffhangers will certainly keep you on the edge of your seat and checking the Wattpad app or site more often then you might like to admit for updates." - @SophiaGordons

یه اتفاق ساده و کوچیک باعث شد زندگی هری برای همیشه تغییر پیدا کنه . چه خوبه که از اتفاق های ساده و کوچیک ساده رد نشیم. این شما و این داستات زندگی هری و هم خونه جدیدش هم خونه ایی که از یک جعبه کفش کنار خیابون ، راه به آغوش گرم هری پیدا کرد. به زندگی در کاتونیا خوش آمدید.

[Completed] لویی به تازگی به همراه دوست پسرش یه خونه ی پنج خوابه خریده. ولی دوست پسرش بهش خیانت می کنه پس لویی اون رو از خونه پرت می کنه بیرون... با این حال خونه رو خیلی دوست داره و یه آگهی در اینترنت می ذاره تا بتونه این خونه رو با چند نفر شریک بشه... که این همخونه ای ها شامل نایل، یک برنامه نویس الکلی، زین، یه معلم جذاب پیش دبستانی، لیام، یه استریپر مهربون و هری،یه روانشناس جنسی عجیب میشه! و لویی درباره ی همه ی این ها اصلا مطمئن نبود... Written by: @Crypticfangirl Translated by: @Vampire_sh17

Spoiled and terribly new to NYC, Selena Gomez lands a PA position for CEO, Zayn Malik. Will she be able to balance work and play when his eyes become set on hers? A Zaylena Story <3 | Rollercoaster of Emotions

" دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"