xxx_pariw's Reading List
14 stories
Unfelling |ziam| by paypano
paypano
  • WpView
    Reads 68,286
  • WpVote
    Votes 8,139
  • WpPart
    Parts 37
_زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام... Best rank:1in ff
Mistake [z.m_l.s] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 44,066
  • WpVote
    Votes 4,579
  • WpPart
    Parts 23
داستان زيام و زويي و لرري و تري سام داره لطفا زير ١٧ سال نخونه ممنون لیام- اون خیلی مسته.... فک نکنم بتونه به ما سرویس بده زین از کنار پنجره به پسر نگاهی انداخت و با لبخند شیطانی جواب پارتنرشو داد. زین- اون خوشگله.. و گی گفته ما منتظر میشیم تا اون به ما سرویس بده؟ لیام شروع کرد به بوسیدن صورت پسر اول از چشماش شروع کرد و متوجه شد پسر اروم چشماشو باز کرد چشمای ابی درشتش با دیدن مرد درشت تر شد با متوجه شدن دستای و دهن بستش شروع کرد به تقلا کرد. لیام- اوه دیر راه برگشتی نیست.
L💘VE's BERMUDA by Anika2001sparkly
Anika2001sparkly
  • WpView
    Reads 105,603
  • WpVote
    Votes 11,258
  • WpPart
    Parts 200
برمودای عشق...!♡♡♡ عشقه دو تا مرد...!♡ عشقه دو مرد به پسری زیبا و فریبنده...!♡ ✓رابطه ی دو نفره ای که با اومدن نفر سوم به کل تغییر کرد...!^_^♡♡♡ _خیلی دوستتون دارم پسرای من!❤_❤ +نوچ من بیشتر دوستت دارم عشقم!♡_♡ =جر نزن ددی...من بیشتر ددی بزرگم رو دوست دارم!☆_♡ ♡miss aylar♡
silent🔇voice by Anika2001sparkly
Anika2001sparkly
  • WpView
    Reads 56,883
  • WpVote
    Votes 4,293
  • WpPart
    Parts 122
صدای سکوت...! 🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇🔞🔇 🌈miss aylar🌈
Rejection of blood by _Sogand_
_Sogand_
  • WpView
    Reads 16,454
  • WpVote
    Votes 2,754
  • WpPart
    Parts 32
دوئلی که با مرگ شروع میشه اما به زندگی ختم میشه. . کی برنده‌ی این جنگه؟
splinter [complete] by nveriia
nveriia
  • WpView
    Reads 38,954
  • WpVote
    Votes 7,346
  • WpPart
    Parts 34
+but you hated me -i hate my self for hated you MAFIA
Falling In Love With Mr.Step-Brother[BoyXBoy] Translation by gayswillwin
gayswillwin
  • WpView
    Reads 82,552
  • WpVote
    Votes 9,930
  • WpPart
    Parts 38
خدای زیبایی . این اسمیه که دوستای نُوا و بقیه ی رفقاش تو مدرسه صداش میزنن . اون پولدار و عالیه . و این اولین چیزیه که مردم ازش میدونن . فقط ۱۸ سالشه و دانشجوی ارشده . وقتی مادرش ترکش کرد و پدرش به کلی تغییر کرد ، رفتاراش سرد و بی احساس شد . عصبی و خشن بود. وقتی پدرش عشق جدیدی رو پیدا میکنه ، و تصمیم میگیره اجازه بده زن جدیدش تو خونش با اونا زندگی کنه . چیزی که نُوا فکرشو نمیکرد این بود که اون قرار بود یه برادر داشته باشه . لب درخشان . این چیزی بود که دوستای گلاوس کایسر صداش میزدن . فقط ۱۶ سالشه و دانشجوی سال سومه . و خیلی معروفه . وقتی مادرش تصمیم گرفت با عشق جدیدش ازدواج کنه و باهاشون زندگی کنه ، خشم رو حس میکرد . نمیخواست دوستاشواز دست بده ، مخصوصا شهرتش رو . اما اون عاشق مادرشه پس حاضره هر کاری براش بکنه . زمانی که اون دوتا همو ملاقات میکنن ، همه چیز بهم میریزه . (این داستان توسط Yasi Stylinson ترجمه میشود ..... امیدوارم لذت ببرید) (Completed)
𝐄𝐌𝐏𝐓𝐈𝐍𝐄𝐒𝐒 𝐈𝐍𝐒𝐈𝐃𝐄  by wonderinginblack_
wonderinginblack_
  • WpView
    Reads 17,776
  • WpVote
    Votes 2,746
  • WpPart
    Parts 50
پس سقوط این شکلی بود . لازم‌ نبود بیفتی ‌. لازم نبود حتی کوچکترین حرکتی بکنی . سقوط ، توی یه لحظه اتفاق می افتاد . مثل پایین ریختن اشک مثل شکستن شیشه مثل خاموش شدن شمع ... توی یه لحظه تمام دنیات جلوی چشمهات از هم می پاشید . و تو وقتی متوجهش می شدی که دیگه خیلی دیر بود . by: lazhia Genre: smut , dark , romance , angst , جنایی
Lolipop🍭  Ziam mayn💛❤ by Yaldajooon
Yaldajooon
  • WpView
    Reads 25,125
  • WpVote
    Votes 967
  • WpPart
    Parts 5
زین یه روز مثل همیشه میره تا خیابون های لندنو با اسپری هاش رنگ کنه و اصلا خبر نداره قراره توسط مردی که همه احساساتش رو خاموش کرده خریده بشه....بنظر شما زین تا تهش قوی میمونه یا بالاخره تسلیم میشه؟شایدم تا آخر عمرش فقط یه برده بمونه (لطفا اگر روحیتون رنگین کمونیه نخونین چون صحنه های فوق خشن و تحقیر توش زیاده) ژانر:بی دی اس ام,عاشقانه,هیجانی شیپ ها:زیام💛❤️لری💚💙