"LUCA"[LH]
KissMeinTheHallway
- LECTURAS 14,071
- Votos 2,390
- Partes 56
نفس عمیقی کشید و سرشو به عقب خم کرد تا بتونه اشکاشو نگه داره اما اون قطره های لجباز به هرحال روی گونه هاش جاری میشدن
لوک : این درد، این حس سوزش توی سر انگشتا و قلبم... باعث میشن گریه کنم، دلم نمیخواد گریه کنم. دلم نمیخواد انقد فاکداپ باشم اشتون
اشتون دست راست لوک و توی دستش گرفت و آروم بالا اوردش، دونه دونه روی سرانگشتاشو بوسید و به چشای آبیِ مرطوبش زل زد
اشتون: حالا نوبت قلبته.
Lashton Hemwin fan fiction 2020
By: Kissmeinthehallway