Kookv
93 stories
Be Mine  by Little-tigr
Little-tigr
  • WpView
    Reads 2,563
  • WpVote
    Votes 380
  • WpPart
    Parts 3
نام فیک: Be Mine کاپل: کوکوی، یونمین، نامجین ژانر: امگاورس، انگست، رمنس، اسمات،امپرگ شروع:31 می اتمام:؟؟؟؟ این اولین فیکشنیه که مینویسم خواهش میکنم حمایتم کنید و نظر بدید🥺 اما انتقاد توهین آمیز نکنید دلم میشکنه 🥺💔
๑BLUE  EYES๑ by jeonmahkook
jeonmahkook
  • WpView
    Reads 244,110
  • WpVote
    Votes 33,944
  • WpPart
    Parts 54
ژانر:امپرگ~ اسمات~ رمنس~درام~ گی ~زندگی روزمره تهیونگی ک به خاطر ابی بودن چشماش از خانوادش طرد میشه و بعد ازون مجبور میشه با پسرعموش ازدواج کنه 😶🌼 چی میشه اگه بعد از طلاقش دوباره مجبور بشه با مرد شیطان صفتی به اسم جانگکوک ازدواج کنه ک از تهیونگ متنفره؟؟ 👿
MY WOLF🐺 by yoyotk
yoyotk
  • WpView
    Reads 8,160
  • WpVote
    Votes 1,540
  • WpPart
    Parts 24
جنگ برای تایین نوع برتر بین خوناشام ها و گرگینه ها با پیروزی خوناشام ها رو ب رو میشه... تهیونگی ک ب عنوان گرگینه برای محافظت از پرنس جی کی برگزیده میشه و پرنس ارومی که هیچ شباهتی به خوناشام های درنده خو نداره... ژانر:رمنس.سوپرنچرال.اسمات اولین باره و مث چی میترسم😐☝🏿
𝐒𝐢𝐧𝐜𝐞 1894 by btsalate
btsalate
  • WpView
    Reads 27,662
  • WpVote
    Votes 3,942
  • WpPart
    Parts 22
[ ترجمه شده ] "وقتی جنگ تمام شود، ازدواج خواهیم کرد و من گل‌هایی به زیبایی تو پرورش خواهم داد و داستان ما از زیباترین داستان‌های عاشقانه در جهان خواهد بود." - نامه پیدا شده در جیب یک سرباز مرده، کاپیتان جئون جونگکوک، ۱۸۹۵. روزهای آپ: فعلا نامنظم [ از نویسنده اجازه گرفته شده ] writer on twt: @: ARTSEOULVK writer on ao3: @: louvrekvs
Precipice by August_is_cold
August_is_cold
  • WpView
    Reads 37,679
  • WpVote
    Votes 6,187
  • WpPart
    Parts 24
kookv Omegaverse ... داستان پیچیده خانواده نوپا جئون این داستان به.هیچ.تحت.عنوان.اسمات.نیست دوستان
My Silver Wolf by my_third_eye
my_third_eye
  • WpView
    Reads 15,099
  • WpVote
    Votes 2,623
  • WpPart
    Parts 12
[گرگ نقره ای من 🐺] ♡ Kookv ته_ هی خرگوش:) جی کی(با غرش)_هی کوچولو یادت ک نرفته من یه گرگم انقد بهم نگو خرگوش:| ته(با لبخند)_ تو برای من همیشه خرگوشی..‌. آقا خرگوشه یادمه وقتی روی انسانیتو دیدم فک نمیکردم ی روز بینهایت عاشقت بشم؛) جی کی(با شیطنت)_ خب خب خب منم فک نمیکردم ک یه روز اون کوچولو ک من و از مرگ نجات داد بشه تمام زندگیم...(لبخند شیطانی) خب حالا راجب آقا خرگوشه میتونم رو تخت بهت ثابت کنم ک یه خرگوشم. Yoonmin شوگا_ جیمین میشه بس کنی؟ خسته شدم. جیمین_ اوه الان عصبی؟. شوگا_ مگ میشه با این همه مسخره بازی عصبی نشد؟. جیمین_ هی شوگا سر من داد نزن گریم میگیره بعدم من هلو میخوام. شوگا(با خند و تعجب)_ هی موچی واقعا گریه نکنی من دیگ حوصله ندارم... هلو؟...مگ تو چله زمستون هلو پیدا میشه. جیمین(با گریه و جیغ جیغ)_ باشه دیگ حوصلمو نداری دیگ باشه... برو یکی دیگ رو پیدا کن بهش بگو موچی ن ن ن موچی فقط منم ب اون نگو...هلووووو؟....بعله هلووووو مگ من میخوام؟...من الان دو نفرم پس هلو میخواممممم. شوگا(با چشمای گرد)_ باشه باشه موچی هلو میارم فقط آروم... (لبخند) موچی دوست داشتنی. موچی (لبخند)_ لاولی بوی {Writer: fefekoala و mtn} ♡ {Genre: 1*8 .fluff.omegaverse .mpreg. romance } ♡ {Couple:kookv . yoonmin } #omegaverse #kookv #my_silver_wolf
🦊Little fox🦊 by Sh_Moon
Sh_Moon
  • WpView
    Reads 9,648
  • WpVote
    Votes 1,501
  • WpPart
    Parts 3
∾ نام وانشات : روباه کوچولو ‌[Little Fox] - ژانر: فلاف، تخیلی ،هایبرید - کاپل: کوکوی - [منتظر نظراتتون هستم ♡~ ] ◂ خلاصه ی وانشات : #LittleFox جونگ کوک برای دور بودن از ادمای مضخرفی که فقط بلدن اذیتش کنن تصمیم میگیره تا بقیه ی عمرشو توی جنگل بگذرونه...🌳 ارامششو از جنگل بگیره و مشغول نوشتنِ داستانِ زندگیش بشه🍃 اما چی میشه اگه موجودی عجیب که شباهت زیادی به روباه و انسان ها داره رو ملاقات کنه!؟🦊 چجوری قراره ملاقاتش کنه و چه واکنشی نشون میده... ะ- #KookV - #shot #2 takook #3 kookv #2 hybrid #3 shot #3happyend
A child's love( S2 will you be my boy again?) by sleepyland
sleepyland
  • WpView
    Reads 58,671
  • WpVote
    Votes 8,158
  • WpPart
    Parts 20
دنباله داستان آقای جئون و موطلایی با این تفاوت که این بار عشق بچگانه ایی بین آیکا و کیبا شکل میگره اونا قراره چه جوری بهم برسن؟
𝐅𝐫𝐞𝐲𝐚 by theycallmeaiden
theycallmeaiden
  • WpView
    Reads 22,665
  • WpVote
    Votes 2,740
  • WpPart
    Parts 8
શ |•Nᴀᴍᴇ: Freya શ |•Gᴇɴʀᴇ: Romance-Omegaverse-Mpreg-Fluff-Smut શ |•Cᴏᴜᴘʟᴇ: KookV پـلـک‌های روی هم افتاده و مـژه‌هـای بلند و طـلـایی رنگـش که روی گـونــه‌هـای سرخ از خجالت پسرک سایـه انداخته بود، قطعه‌ای ظریـف و هنـری از ارزشمندترین خــزانـهٔ بهشتی به حساب می‌آمد. رایـحــه گرم و ملایـم گل‌های ادریـسـی تن امـگــا، شـکـم برآمده و عشق خالصی که در یکـا یـک نگاه‌های خالـصــانه‌اش خلاصه می‌شد... همه و همه مهر تاییدی بر دلیل پرسـتـش او بود. تهیونگ، بـتـی زیبا و مـعـبــودی لایـق برای پرستش بود. امگای ظریفی که که مانندش جایی بین افسـانـه‌های اسـاطــیـری رو به فراموشی سـوق پیدا کرده بود. تهـیـونـگ چیزی جز خدای کوچک و الهــه افسـانـه‌ای جونگ‌کوک نبود. تهیونگ، نامـی هـم رده با فـریــا، الـهـه‌ای از جنــس شـهــوت و زیـبــایـی بود!
FUCK YOU  by ttttakila
ttttakila
  • WpView
    Reads 312,986
  • WpVote
    Votes 40,119
  • WpPart
    Parts 52
_ فکر کنم یه اشتباهی شده آخه یعنی چی"تبریک میگم شما حامله ای"؟ +شما آروم باشین یه لحظه _تازه اونم از کی؟؟ این احمق؟؟ +تست تعیین هویت ثابت کردن که بچه تو شکم شما از اقای جئون هستش _مطمئنم یه اشتباهی شده عقل آدم سالمم میفهمه همچین چیزی ممکن نیست شما دیوونه‌این همتون دیوونه‌این در واقع اونی که دیوونه شده منم کیم تهیونگ امگای ۲۰ ساله. راستش این اتفاق خیلی غیر منتظره نبود بعد از اینکه بارها باهم خوابیده بودیم منظورم از 'باهم' خودم و جئون جونگ کوک هستش رابطه ما بخاطر خانواده هامون شروع شد و قرار بود به نفع هردو طرف باشه ولی بعید میدونم این تصمیم به نفع کسی باشه درست تر بگم تصمیمشون یه اشتباه محض بود! تصمیمشون باعث ضرر جبران ناپذیری شد اما این تصمیم بیشتر از همه به ضرر من شد... چون عاشقش شدم!