mary85kheirollahi's Reading List
7 stories
EveryThing(눈‸눈)⁩ by Nepenthe_00
Nepenthe_00
  • WpView
    Reads 69,968
  • WpVote
    Votes 13,072
  • WpPart
    Parts 99
عکس‌ها و داستان‌هایی ک پشم ب تنت نمیزاره استخونات هم باشون میریزن 🤤🔥 ی سر بزن :) ترجیحا شب بیا اینورا ** میخام با دوستای جدید اشنات کنم💀👻
Unbreakable Bond | Sope by UNHOLYME
UNHOLYME
  • WpView
    Reads 19,988
  • WpVote
    Votes 4,134
  • WpPart
    Parts 36
فصل دوم بوک "Just say the word" چه اتفاقی میوفته اگه بفهمی چیزی که فکر میکردی مال توعه، مال تو نباشه؟ یا اینکه کسی که دوستش داری بهت دروغ گفته باشه؟ از تو محافظت می‌کرده یا از خودش؟ "تصمیمش با تو نبود!" "ببین می‌دونم ولی چاره ای نداشتم، ترسیده بودم." "من دوست دارم! واسم مهم نیست چه اتفاقی بیوفته یا چی سر راه‌مون قرار بگیره! حق نداشتی همچین کاری بکنی!" هوسوک:⬆️ یونگی:⬇️ نویسنده: lPurplekoya@ مترجم: UNHOLYME@
THE SOUND OF WAR - sope  by letssope
letssope
  • WpView
    Reads 22,723
  • WpVote
    Votes 4,465
  • WpPart
    Parts 21
وضعیت : به پایان رسیده خلاصه : هوسوک پیانیستی که سرباز جنگی ایی که باعث بیخانمان شدنش میشه جانش رو نجات میده و خیلی دیر متوجه حسی به اسم عشق میشه ، حالا باید تصمیم بگیره ! مرگ یا دوباره نواختن؟ کاپل: سپ ، یونسئوک کاپل فرعی: ویکوک ، نامجین ، کوکمین ، ویمین و.... از فن فیکشن حمایت کنید ⁦🕊️⁩
Error - Equality by Destinsisues
Destinsisues
  • WpView
    Reads 5,977
  • WpVote
    Votes 1,022
  • WpPart
    Parts 26
فصل دو ارور - پسر ها بعد تجربه برادری به برابری کشیده میشن و این احساس جاه طلبی باعث خرابی هایی میشه که...
Merry Christmas  by rela12Z
rela12Z
  • WpView
    Reads 2,741
  • WpVote
    Votes 584
  • WpPart
    Parts 6
هوسوک از نگاه جدی و اخم های ووچان دسپاچه شد " خونه جانگ کوک بودم" ووچان به وضوح نفس راحتی کشید یونگی اخم کرد(چرا دروغ میگه؟) هوسوک دست از غذا خوردن کشیده بود و در زیر میز انگشتانش با استرس به هم می لولیدند. یونگی متوجه حرکت دستانش شد و اظترابش را از صورت رنگ پریده اش خواند. هوسوک به صورت اخموی یونگی که به طرفش برگشته بود نگاه کرد و بدتر رنگش پرید(نکنه همه چیزو بگه) بدون اینکه دایی و زندادیی اش متوجه شوند لب هایش را جویید و با نگاه ترسان روبه یونگی سرتکان داد و بی صدا لب زد "لطفا" ژانر: اکشن، درام، برومنس، اسمات، انگست کاپل: سوپ، یونسوک
Fate (Sope) by minnysugars
minnysugars
  • WpView
    Reads 16,370
  • WpVote
    Votes 4,368
  • WpPart
    Parts 40
🔹️persian translation🔹️ خانواده‌ی هوسوک با بقیه متفاوت بودن. اونا می‌تونستن نخ های قرمز سرنوشت که دو نفرو به هم متصل می‌کنن و اون هارو یه روز به هم می‌رسونن رو ببینن. از زمان های دور این قدرت بهشون داده شده بود که دو نفر رو به هم برسونن و اسمش رو عشق بذارن. هوسوک هیچوقت به عشق واقعی اعتقاد نداشت یا اگر می‌دید ازش می‌ترسید... و مین یونگی اونجا بود که التیامش بده. Written by: BorahaeSope