Raychell_l's Reading List
197 stories
𝐂𝐀𝐋𝐈𝐆𝐎 *ᴠᴋᴏᴏᴋ* by melish00k
melish00k
  • WpView
    Reads 55,355
  • WpVote
    Votes 7,593
  • WpPart
    Parts 45
✅️خلاصه: جئون جونگکوک ملقب به «کالیگو»، هکری ۲۶ ساله‌ اس که بعد از خیانت یکی از مشتری‌ هاش، مجبور می‌شه هویت و گذشته‌ اش رو کنار بذاره. دو سال زندگی عادی براش کافیه... تا روزی که برای دفاع از دوستش وارد درگیری می‌شه و درست همون‌ جا با کیم تهیونگ، مدیرعامل شرکت آرگوس روبه‌رو می‌شه. از اون لحظه همه‌چیز دوباره تغییر می‌کنه؛ برگشت به دنیایی پر از خطر، وسوسه و عشقی خطرناک... *** - تو نه طعمه ای... نه قربانی... تو چیزی فراتر از اونی. تو همون وسوسه‌ای هستی که باید مهار بشه... و چه بخوای چه نخوای، مهار کردنش دست منه *** اولین فیکشنی هست که می‌نویسم، پس زیاد انتظار بی‌نقص بودن ازش نداشته باشید... :) ✅ ژانر: هیجانی | سکرت | درام | اسمات | عاشقانه | اکشن ✅ کاپل: ویکوک (taekook) 📌 آپدیت: ۲ یا ۳ پارت در هفته ❕️در صورت نداشتن پارت آماده، هفته ای یک پارت آپ خواهد شد.
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو by vkookland_82
vkookland_82
  • WpView
    Reads 232,627
  • WpVote
    Votes 21,378
  • WpPart
    Parts 31
𝑳𝒊𝒂𝒓🫀 جونگ‌کوک پسری ساده با قلبی مریض، بی‌خبر از اینکه اطلاعاتی در دست داره که می‌تونه مافیای ژاپن رو به هم بریزه. تهیونگ، رئیس بی‌رحم مافیای ژاپن، برای رسیدن به اون اطلاعات مجبور می‌شه به جونگ‌کوک نزدیک بشه و با قلب مریضش بازی کنه...اما در نهایت عاشق اون پسر میشه. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ -«چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟» تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند دقیقه ی پیش، مانند بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد. جونگکوک دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گذاشت و بعد از مدت ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«- بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» ˢᵗᵃʳᵗ : ¹⁴⁰⁴/²/¹¹ - 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑹𝒂𝒉𝒂 - 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑺𝒎𝒖𝒕, 𝑴𝒂𝒇𝒊𝒂 - 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 - 𝑰𝒏𝒔𝒕𝒂𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑰𝑫: 𝒕𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82 - 𝑻𝒆𝒍𝒆𝒈𝒓𝒂𝒎: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82
Satan's Forbidden by Vkook_Fiiik
Vkook_Fiiik
  • WpView
    Reads 47,282
  • WpVote
    Votes 5,517
  • WpPart
    Parts 42
کیم تهیونگ، مافیای مطرح روسیه، در یک روز بارونی از زندگی تاریک و خون‌بارش، با پسری تصادف میکنه؛ پسری که چشم‌هاش، چند روز قبل در یک کلیسا، در حافظه‌ی نگاه مرد ثبت شده...آیا تهیونگ میتونه راهی از دنیای سرخ کشتار به چشم‌های معصوم اون پسر پیدا کنه...؟ بعید به نظر میرسه؛ چون اون پسر برای بدنام‌ترین شیطان شهر، یک ممنوعه‌ست... _________________________ پسر شیطان، پسر مسیح نخواهد شد؛ مگر با عبور از قاب کهکشان چشمانی فرشته‌‌وار... خیره‌گی برای بدنام شهر، چیزی بی‌زمان خواهد بود... برای شیطانی با قلبی جوهرکشیده‌ به رنگ شب، که راه رسیدن به بهشت فرشته‌ی ممنوعه را باید از میانه‌ی جهنم کرکس‌ها، طی کند... آیا زاده‌ی شر، راهی به محراب‌زاده‌ی آسمانها دارد...؟ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کوک : از من بگذر چون من از تو گذشتم تهیونگ : دوست داشتن تو اخرین ذره ی معصومیت من بود اگه بری آخرین ذره ی انسانیت منو با خودت میبری چون من دیگه هیچ انسانی نمیشناسم _________________________ Genre : Romance - Angst - Mafia - Smut - Action Couple : Vkook _ Sub Couple : yoonmin_namjin_ secret _________________ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝐄𝐋𝐋𝐀 _ 𝐏𝐀𝐒𝐀 𝐒𝐞𝐞𝐧𝐚𝐫𝐢𝐬𝐭 : 𝐄𝐋𝐋𝐀 __ 𝐄𝐝𝐢𝐭𝐨𝐫 : 𝐏𝐀𝐒𝐀 __________ Time up : Every other day
Your eyes tell || VK || Completed by purrpleworld
purrpleworld
  • WpView
    Reads 1,024,762
  • WpVote
    Votes 77,643
  • WpPart
    Parts 47
+ تمومش کن جونگکوک! دیگه تحمل این رفتارهای بچگانه ات رو ندارم! _ من نیاز ندارم که از زبونت بشنوم دوستم داری.. چشمات تهیونگ.. چشمات میگن! خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه. طی اتفاقاتی، خانواده اش اون رو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه" بشه ؟؟!!! ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه : ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛ این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.🙂 Name: Your eyes tell Main couple : Vkook Side couples : Namjin and (Secret) Genre: Fluff, romance, angst, Smut🔞,slice of life, Dram, tragedy, "happy end" Wr: Nellin&Melli ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ Highest rankings: #1 ویکوک #3 تهکوک #1 تهیونگ #3 fanfiction #1 btsfanfic #1 tae تاریخ شروع: 1400/12/07 تاریخ پایان: 1402/02/29
Love me again by Dreamer_A7
Dreamer_A7
  • WpView
    Reads 74,242
  • WpVote
    Votes 10,591
  • WpPart
    Parts 26
Love me again Couple : Vkook Genre : Romance . Angst . Omegavers . Smut . Mpreg | روز های آپ : پنج شنبه شب ها | « موهایش شب ، چشم هایش همیشه بارانی ، دست هایش سرد ، لب هایش بدون حس و نگاهش خیره به مکانی مبهم و بی انتها ، او سالها منتظر کسی بود که رهایش کرده بود ، منتظر اویی که برگردد و ....» داستان زندگی مشترک عاشقانه ای که بعد از چهارسال به پایان رسیده ، اما در قلب همین داستان قدیمی به پایان رسیده ، حکایتی جدید شروع خواهد شد ... حکایت جدیدی که با یک انقلاب در دنیای پزشکی توسط محقق و دانشمند نوروساینس کیم تهیونگ آغاز خواهد شد ....! محققی که تراشه ای خلق کرده ، برای زدودن تروماهایی که حاصل ترک شدن توسط امگای زیباروش ، هستن ! اما این دانشمند هرگز تصور هم نمی کرد خلق همچین تراشه ای چه پیامد هایی در زندگیش خواهد داشت ...!
⌠ You Want Me ⌡ by TaehyunBTS
TaehyunBTS
  • WpView
    Reads 179,675
  • WpVote
    Votes 25,340
  • WpPart
    Parts 48
શ |•Nᴀᴍᴇ: You Want Me શ |•Gᴇɴʀᴇ: OmegaVers-Smut-Mystery-Drama-Romance-MPreg શ |•Cᴏᴜᴘʟᴇ: VKook,YoonMin,NamJin શ |•Pᴀʀᴛ: Full શ |•Wʀɪᴛᴇʀ: Taehyun | @Never_FU ⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉⑉ ⌟ اعتمـاد؟ ایـن کلمـه کلیشـه‌ای تنهـا چیـزی بـود کـه مـن نمی‌خـوام تـن به تجـربه دوبـاره‌ش بـدم. امـا کـی از آینـده خبـر داره؟ کـی می‌دونسـت بدتـرین اتفـاق زندگیـم ممکنـه یـک روز و تـو اون آینـده کوفتـی رخ بـده! ⌜ -- چـی میشـه اگـه جـای یـک آلفـا باشـی وقتـی یـک امگایـی؟ آره مـن امگـام ولی هیـچ فرقـی بـا یـک آلفـا نـدارم و بهـم میـگن «نیمـه امگـا»
Blood & bond🩸 by suni_22_
suni_22_
  • WpView
    Reads 84,923
  • WpVote
    Votes 7,521
  • WpPart
    Parts 35
Name: Blood and bond 🩸خون و پیوند Genre: Mafia, Crime, Thriller, Omegaverse, Smut,mpreg Couple: vkook- yonmin- namjin- and... کیم تهیونگ، الفای خون خالص و رئیس مافیا، وقتی اطلاعاتش توسط رقیبش هک میشه، دنبال یه هکر خاص می‌گرده. جئون جونگکوک، امگا و لیدر یه تیم هکری مرموزه که همه چیزش رازآلوده. چی میشه اگه اینا سر راه هم قرار بگیرن؟ . . -«اگه یبار دیگه اینجوری بی‌صدا ناله کنی، قسم میخورم اون صدا رو با لبام ازت بیرون میکشم... کوچولو.» -«شاید همینو میخوام... میخوام ببینم وقتی کنترلتو از دست میدی، باهام چیکار میکنی.» -«داری منو به نقطه‌ای میرسونی که دیگه راه برگشتی نداره.»
𝖮︎𝗋𝖺𝗇︎𝗀︎𝖾 𝗌𝗍𝖺𝗋 | 𝐕𝐊 by Malishka_28
Malishka_28
  • WpView
    Reads 488,653
  • WpVote
    Votes 48,538
  • WpPart
    Parts 45
✦ فصـلِ اول: جونگ کوک، امگای پرتقالیِ قصه‌مون روی یکی از دانشجوهای آلفای کلاسش کراش میزنه؛ پس دست به کار میشه و طبق چیزهایی که توی فن فیک‌ها خونده بود، تصمیم گرفت با اشتباهی فرستادن نودش، مخش رو بزنه؛ ولی پرتقالِ خنگ‌مون تاحالا از خودش نود نگرفته بود. تنها راهِ چاره پیش هیونگش بود؛ پس سراغ هیونگ عزیزش یعنی تهیونگ می‌ره تا ازش کمک بخواد. ( کامل شده🍊 ) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✦ فصـلِ دوم: زندگی مشترک و پیوندِ دائمی دو گرگِ عاشق با سفری به پایتختِ پر جنب‌و‌جوشِ هاوایی، شروع میشه؛ شروعی از جنس لمس داغِ لـب‌های آلفا روی تن صیقلیِ امگاش! با وجودِ داشتن قلبی که از عشق به یکدیگر می‌تپید؛ این زندگی، فراز و نشیب‌های زیادی داشت. آیا آقای آلفا و اورنجی می‌تونستن از پسِ این سختی ها بربیان؟ ✯ 𝘾𝙤𝙪𝙥𝙡𝙚: VKOOK ✯ 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: Romance, Au, Omegavres, Daily, Funny ✯ 𝙒𝙧𝙞𝙩𝙚𝙧: Bote
Ọkara efu | ( آکانه) | VKOOK by thshsam
thshsam
  • WpView
    Reads 393,400
  • WpVote
    Votes 36,518
  • WpPart
    Parts 57
couple:vkook,namjin,secret genre:Omegaverse،action,mafia یه کلمه در زبان ایگبو هست به نام«Ọkara efu» یعنی کسی ک تورو کامل میکنه، وقتی که نباشه نصفه و نیمه میشی و زندگیت بی معنیه کیم تهیونگ انیگمای قدرتمندی که بر سه کشور ژاپن ،کره و روسیه حکمرانی میکرد سر یک لج و لجبازی جونگ کوک الفای خون خالصو مارک میکنه البته شاید فقط یک لج و لج بازی ساده درمیون نبود.
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
im-not-arshyabro
  • WpView
    Reads 179,867
  • WpVote
    Votes 19,494
  • WpPart
    Parts 24
اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات ، علمی تخیلی... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:تمام شده این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀