شیائوژان دانشجوی سال آخر رشته تاریخ شناسی چین و وانگ ییبو، صاحب موزه پنج قبیله مشهور است.
شیائو ژان با پیشنهاد استادش، پروفسور وانگ هایکوان، بررسی موسیقی قبیله گوسولان را به عنوان موضوع پایان نامه اش انتخاب میکند که برای انجام آن به کمک وانگ ییبو، صاحب موزه نیاز دارد و او را پس از هزار سال به گوسو لان میکشاند.
(شخصیت های کتاب استاد تعالیم شیطانی که در این داستان استفاده شده اند متعلق به نویسنده ان میباشد و باقی کاراکترها ساختگی و غیر واقعی است. این داستان در ادامه سریال آنتیمد نوشته شده است.)
✷𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏(𝒀𝒊𝒃𝒐 𝑻𝒐𝒑)
✷𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔𝒆,𝑽𝒂𝒎𝒑𝒊𝒓𝒆,𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈,𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆
گرگها مرگ را میپذیرند اما هرگز تن به قلاده نمیدن...
((دوستان عزیز این فیک اسمات نداره))
Name: Enemies of Yesterday, Friends of Todey
اسم: دشمنان دیروز، دوستان امروز
ژانر: درام، تاریخی، سفر در زمان، طنز، اسمات، روزمره
کاپل:وانگشیان
{زمانی که وی ووشیان به جای خواهر و برادر ون خودش رو تحویل میده و جین ها هم زندانیش میکنن.
اونجا میفهمه جین ها از اون چیزی که فکر میکرد دغل باز تر هستن و حتی مرگ ون روهان رو باز سازی کردن و اون رو توی سیاه چاله مخفی قوم گیر انداختن.
چی میشه اگه ون روهان و وی ووشیان با هم هم مسیر بشن و از چیز هایی که دارن بخوان محافظت کنن؟}
سریال آنتیمد از نگاه لان جان ⬅️⬅️⬅️ رازها فاش می شوند😱😍🧐😳
🇹 🇭 🇪 🇺 🇳 🇹 🇦 🇲 🇪 🇩
🛑 می خوای بدونی توی ذهن لان جان چی می گذشت که اونطور عاشقی کرد؟🤑😍
🛑 می دونی والدین وانگشیان چقدر تهذیبگرهای قوی ای بودن؟😯
🛑 می خوای بدونی چرا لان چیرن از اول با وی یینگ مشکل داشت؟😯
🛑 می خوای بدونی هر خط ترانه ووجی یا وانگشیان چطوری ساخته شد؟
⬅️ داستان پیش رو بهتون پاسخ دهها سوالی که داری رو میده
• نام داستان: سرنوشت
• جان تاپ، تاریخی، امگاورس، امپرگ، اسمات، عاشقانه، درام.
ییبو پسر تاجری که برای یه سفر تجاری به درخواست پدرش مجبور میشه به قصر بره...
قراره بهزودی هیت بشه و چی میشه اگه توی راه با گروهی از آلفاهای راهزن رو به رو بشه... چه اتفاقاتی در انتظارشه...
" سرنوشت گاهی وقتا باهات بد تا میکنه.... اما بعضی وقتا راه خوشبختی رو جلوی پات قرار میده.... و خوشبختی من همراه با تو مقدر شده. "
" میدونی... گاهی وقتا به این فکر میکنم که اگه تو رو ندیده بودم، اگه نمیشناختمت و اگه عاشقت نمیشدم... الان در چه حالی بودم؟ هیچوقت فکر نمیکردم بتونم عاشق کسی بشم... ولی تو.... تو فرق میکنی... برام با همه آدمای دنیا فرق میکنی. "
"کامل شده"
📌📌وضعیت: پایان یافته 📚♥️
⏳آغاز: ۲۴ آوریل ۲۰۲۲
⌛پایان: ۲۶ ژوئن ۲۰۲۲.
⏰ بازنویسی: ---
🥀 ⃟▬▬▭••🅘'🅜 🅢🅞 🅛🅞🅝🅔🅛🅨
ɪ ʜᴀᴠᴇ ɴᴏ ᴏɴᴇ ᴛᴏ ʜᴇʟᴘ ᴍᴇ
تنهاتر از آنم که به دادم برسند . . !
🪷🪷🪷
نگاه سرد اما غمگینش را به آسمان دوخت
جگرش میسوخت ، حرف هایی که از مردمان سرزمینش بر مبنای علاقهی آن بیهمتا و بیقراری اش میشنید غم را به قلب یخی اش هدیه کرد
باران بیرحمانه شلاق ضرباتش را روی صورت یخزده اش فرود میآورد
گویا فرشتگان نیز از غم او و اطفال قنداقه گریانش به گریه افتاده بودند
-یعنی ممکنه آخرینفرصت «خودِمَن» باشم؟
صدایش از بغضش لرزید
چه کسی فکرش را میکرد ولیعهد سرد سرزمینِرزسرخ روزی این چنین همراه با آسمان بِگِریَد ؟
#S_M_H
#ییبو_تاپ
#هپی_اند
#آمپرگ
عنوان: اتــــریس
کاپل: ییژان (ییبو تاپ)
ژانر: پلیسی - اکشـن - مافیا - هیجانی
نویسندگان: ꜰᴀᴛ و ꜱʜɪᴀ
افسر جوانی که ماموریت داره با نفوذ به باند آتش سرخ، اون رو متلاشی کنه اما چی میشه اگه همه چیز اونطوری که فکر میکنه پیش نره؟ اگه درست لحظه ای که میتونه به هدفش برسه مردد بشه چی؟
و چه اتفاقی میوفته اگه درست زمانی که فکر میکنه برای همیشه اون چیزی رو که میخواد از دستت داده، بفهمه همه اینها از اول یک داستان ساختگی بوده؟
روزهای آپ: شنبه و چهارشنبه
درست یک روز پیش از مراسم ازدواج وانگ ییبو ۲۱ ساله و نامزدش ، زنی ادعا می کند که ییبو پدر نوزاد کوچکش است.
شیائو جان ۳۵ ساله ، رئیس بی رحم و قصی القلب یکی از بزرگترین و مخوف ترین باند های قاچاق انسان و اسلحه چین است.
به واسطه نوزاد ، این دو با یکدیگر مواجه می شوند در حالی که شیائو جان نیات شومی برای ییبو و نوزاد در سر دارد.........
بی ال / رومنس / کمدی / اجتماعی / اسمات / جان تاپ