ihanaw's Reading List
19 stories
EXPERIMENT (L.s) by story_1d_larry
story_1d_larry
  • WpView
    Reads 325,592
  • WpVote
    Votes 45,516
  • WpPart
    Parts 75
تنها گذاشتن فقط کاره یک انسان است.....اما من که انسان نیستم.....پس اینو تا آخرین روزی که نفس میکشی با خودت تکرار کن " من هیچ وقت تنهات نمیزارم". Finished✅✅ _________________ #experiment1#
fool for you(book2&3) (ziam) by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 207,294
  • WpVote
    Votes 32,012
  • WpPart
    Parts 63
اونا تا ابد به خوبی و خوشی زندگی کردن اما به این آسونی هام نبود
Money Says [L.S] by Namelessaa
Namelessaa
  • WpView
    Reads 500,069
  • WpVote
    Votes 61,663
  • WpPart
    Parts 71
Highest ranking : #1 in fanfiction [COMPLETED] هیچ چیز شبیه فیلم ها "بی نقص" نیست ⚠BDSM⚠ ⚠Rough type of love⚠
It's not what you think ||•ZIAM MAYNE•|| by sogiwxx
sogiwxx
  • WpView
    Reads 178,770
  • WpVote
    Votes 19,517
  • WpPart
    Parts 59
_ما دونفر هستيم كه با هم تاب بازي ميكنن، اون بالا ميره و من پايين، اون پايين مياد و من بالا ميرم، هيچ وقت نميتونيم همزمان حركت كنيم .
My heart beats for you  by sara_a_10
sara_a_10
  • WpView
    Reads 395,569
  • WpVote
    Votes 43,037
  • WpPart
    Parts 70
_Complete_ هری: معذرت ميخوام فرشته کوچولوی من... لویی:برای چی؟ هری: همش تقصیر من بود... باید ازت محافظت میکردم لویی: تو تلاشتو کردی هری هری: پس باید بیشتر تلاش میکردم... منو ببخش عزیز دلم لبخند تلخی روی لب های لویی شکل گرفت لویی: تقصیر من و تو نیست.... دنیا سخت گیر تر از اونيه که اجازه ی نفس کشیدن بهمون بده.... هری: وسط این دنیای سخت گیر... ميشه مال من بمونی؟ لویی: چرا؟.... دوسم داری؟ هری: نه... فقط " قلبم برای تو ميتپه "
HERMAN | هِــرمـان by BlueGreenChild
BlueGreenChild
  • WpView
    Reads 39,055
  • WpVote
    Votes 8,929
  • WpPart
    Parts 19
[کامل شده] [لری] اگر اونی که گم شده تو باشی، من برمی‌گردم و پیدات می‌کنم. اما اگر اونی که گم شده من باشم، به خاطرِ من پشتِ سرت رو نگاه می‌کنی؟
Always You [L.S] ~ By Miss X by larry_diary
larry_diary
  • WpView
    Reads 3,305,707
  • WpVote
    Votes 303,283
  • WpPart
    Parts 140
هری...هرررری...خواهش میکنم نجاتم بده...نذار من رو ببرن...هرررری... قطرات اشک گونه های پسر چشم سبز رو تر میکنن...صدا توی ذهنش تکرار میشه....حتی جرات نکن به التماس هاش گوش بدی استایلز...حتی جرات نکن برگردی سمتش... صدای فریادهای وحشت زده ی لویی تنش رو میلرزونن...روحش رو از هم میدرن...قلبش رو از کار میندازن اما این اجبار بود.هری این قسم نانوشته رو امضا کرده بود. صدای لویی پشت سرش خاموش میشه.زمزمه ی خفه ی هری توی باد گم میشه. هری:متاسفم لویی.متاسفم...
fools gold (Ziam)(mpreg)  by setidarcy
setidarcy
  • WpView
    Reads 283,942
  • WpVote
    Votes 37,756
  • WpPart
    Parts 50
تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بی‌محلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام‌ اما با همه‌ی اینا من بازم عاشقتم :))))
fucking art (after story) by imfuckingshadow
imfuckingshadow
  • WpView
    Reads 41,621
  • WpVote
    Votes 3,812
  • WpPart
    Parts 10
welcome salite ha bdsm zouis top
This man dies to night by ZiamsNation
ZiamsNation
  • WpView
    Reads 286,145
  • WpVote
    Votes 40,583
  • WpPart
    Parts 58
Highest ranking: #1 in fanfiction [complete] by sadafiiiii &saba حقیقت یا وظیفه؟ عشق یا نفرت؟؟ خانواده یا...‌خانواده!