Aras's favorite
8 histoires
The Vagrant  par m_shabgard5991
The Vagrant
m_shabgard5991
  • LECTURES 11,926
  • Votes 2,122
  • Parties 24
•●♤زین یه امگای تنهاست که خونه و پکی نداره و آوارست. هرچند وقت یه بار توی پکی میره و پنهانی مدتی اونجا میمونه همه چیز از وقتی شروع میشه که پاش به یه شهر بزرگ، محل زندگی یه پک متفاوت و خیلی قدرتمند، میرسه... اون به هیچ وجه خبر نداره که سرنوشتش قراره توی این شهر رقم بخوره!♤●• ♤روزنه‌ای به بوک: ○~•{تو یه نیمه شب سه‌ ناشناس موفق میشن از دیوارهای شهر عبور بکنن ولی وقتی دو نفرشون اسیر دست سرباز‌ها میشن و فقط یکیشون فرار میکنه، شهر بهم میریزه! اون پک به هر غریبه‌ای حساسه و اون پسر نوجوان غریبه، در واقع آواره‌ای بود صحراگرد ‌که هیچ خبر نداره پا به کجا گذاشته...}•~○
NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED par mayda_fanfic
NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED
mayda_fanfic
  • LECTURES 694,982
  • Votes 94,198
  • Parties 122
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.
THE OCEAN MYSTERY  /ziam/ par Alice_cn
THE OCEAN MYSTERY /ziam/
Alice_cn
  • LECTURES 58,120
  • Votes 12,289
  • Parties 52
[Completed] "پیکسی؛ پری چهره ای که در زیر نور ماه می رقصد " . . +بهت گفته بودم دیگه دنبالم نگرد؛ دنیای تو برای من زهره _و من به حرفت گوش نکردم زِد چون تو برای من خود مرهمی
Delusion ~ Atusa20 par atusa20
Delusion ~ Atusa20
atusa20
  • LECTURES 7,021
  • Votes 1,745
  • Parties 8
[ از پایگاه فضایی CL2030 ؛ زین مالیک هستم این پنجمین ماموریت من در فضاست، اسم ماموریت ZM2018، این شاید آخرین ماموریت من و افرادم باشه ما در حال حاضر در حال ورود به ایستگاه هستیم اگر همه چی درست پیش بره هفته ی دیگه توی خونه ایم...پایان پیام ]
Me,You,Him! (Ziam) par p_k_z_m38
Me,You,Him! (Ziam)
p_k_z_m38
  • LECTURES 333,296
  • Votes 41,795
  • Parties 41
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
save me (ziam) (Completed) par dayana12456
save me (ziam) (Completed)
dayana12456
  • LECTURES 170,952
  • Votes 19,023
  • Parties 65
ز, ليام من ميترسم اونا مي خوان منو اعدا.... ل, هييشش هيچکس تا وقتي من اينجام جرعت نميکنه نزديکت شه تخس کوچولوم .کافيه دستشون بهت بخوره تا کاري کنم از ب دنيا اومدنشون پشيمون بشن
maybe tomorrow   شاید فردا par Farapo21
maybe tomorrow شاید فردا
Farapo21
  • LECTURES 28,379
  • Votes 7,671
  • Parties 84
[ کامل شده] هیچ وقت به سرنوشت اعتقادی نداشتم . همه چیز برای من بوی اجبار میداد . در سرنوشت کسی شبیه به من ، حتی آزادی هم اجباری بود ☆☆☆ زیام *‌ لیام تاپ * تاریخی _ عاشقانه_انگست_ هپی اندینگ *اسامی ذکر شده در داستان هیچ ارتباطی با اشخاص در دنیای واقعی ندارند و صرفا ، برای درک و لمس بهتر داستان به عاریه گرفته شدند*
+12 autres
Your love is drug *ZIAM (completed) par ziamisamorous
Your love is drug *ZIAM (completed)
ziamisamorous
  • LECTURES 224,748
  • Votes 21,568
  • Parties 67
فقط عاشقم باش تا بتونم نفس بكشم... حستو تا مغز استخونم فرو ميره !