3>
20 story
Your love is drug *ZIAM (completed) ni ziamisamorous
ziamisamorous
  • WpView
    MGA BUMASA 226,098
  • WpVote
    Mga Boto 21,598
  • WpPart
    Mga Parte 67
فقط عاشقم باش تا بتونم نفس بكشم... حستو تا مغز استخونم فرو ميره !
Me,You,Him! (Ziam) ni p_k_z_m38
p_k_z_m38
  • WpView
    MGA BUMASA 335,787
  • WpVote
    Mga Boto 42,015
  • WpPart
    Mga Parte 41
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
Summer love •ziam• ni mahi_palik
mahi_palik
  • WpView
    MGA BUMASA 26,739
  • WpVote
    Mga Boto 5,503
  • WpPart
    Mga Parte 25
♡•لیام جیمز پین ... پسری که به تازگی دبیرستان و تموم کرده و برای دانشکده پزشکی درخواست داده تصمیم میگیره تا تعطیلات تابستونیش و توی مزرعه پیش پدربزرگ و مادربزرگش بگذرونه ... و بدون اینکه خودش بخواد اونجا گرفتار عشق یه پسر شرقی با چشمای طلایی و تاج گل میشه~♡
Car Lover [Z.M]~[completed] ni ngra20
ngra20
  • WpView
    MGA BUMASA 341,628
  • WpVote
    Mga Boto 42,398
  • WpPart
    Mga Parte 56
معشوقه های اون پسر ماشین ها بودن اما از کجا میدونست میل به دست آوردن اون ال وی ان تک ساخت قراره به کجاها بکشونش؟ #1 - fanfiction #1 - ziammayne
Helium(ziam) ni Yeganeehh
Yeganeehh
  • WpView
    MGA BUMASA 88,042
  • WpVote
    Mga Boto 14,654
  • WpPart
    Mga Parte 41
تو پسرِ شیرینِ من توی روز های تلخم بودی من هم مردِ روشنِ تو توی روز های تاریکت
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] ni anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    MGA BUMASA 214,118
  • WpVote
    Mga Boto 32,175
  • WpPart
    Mga Parte 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.
،،Darken/Ziam,, ni oned_fanfic
oned_fanfic
  • WpView
    MGA BUMASA 76,402
  • WpVote
    Mga Boto 12,726
  • WpPart
    Mga Parte 40
اگر قرار به نماندن است؛ بی خداحافظی برو! بگذار انتظار، همان تکه نخی باشد که بعد از تو مرا وصل می‌کند به زندگی ...
pretty boy (Persian Translation) ni StylinMayne
StylinMayne
  • WpView
    MGA BUMASA 437,239
  • WpVote
    Mga Boto 70,369
  • WpPart
    Mga Parte 104
[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: تو لیاقت تموم ستاره‌های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1
°Little Problem° [Z.M] _ By Sara (Completed) ni notevensara_
notevensara_
  • WpView
    MGA BUMASA 327,523
  • WpVote
    Mga Boto 55,710
  • WpPart
    Mga Parte 62
+آقای پین، یا بچه‌ی بوگندوتو از جلوی در خونه‌ی من دور میکنی یا زنگ میزنم پلیس!! Highest ranks: #1 in fanfiction and #1 in onedirection 💛❤ با احترام به لیام پین و تمام خاطرات قشنگی که بهمون هدیه داد.
Bake-Neko ni gray_koala
gray_koala
  • WpView
    MGA BUMASA 20,853
  • WpVote
    Mga Boto 5,445
  • WpPart
    Mga Parte 40
[completed] لیام فقط یه دانشجوی سال آخری تنها بود که سخت کار می‌کرد تا بتونه زندگیش رو جمع کنه، همه چیز عادی بود البته فقط تا قبل از راه دادن اون گربه به خونه اش. +زین؟ تو چطوری شکل آدم شدی؟ میدونی؟ لب و لوچه ی پسر آويزون شد. -نمیدونم که، ماما بهم نگفته بود منم میتونم عوض شم. +تو تنها نیستی؟ مامان داری؟ پسر با چشم هایی که اشک توشون حلقه زده بود، سرش رو تکون داد. +خب اون کجاست؟ قطره اشک کوچیکی از چشم پسر چکه کرد که باعث شد قلب لیام بلرزه. -اون نیست، زین بیدار شد...ماما نبود.