Select All
  • 𝐃𝐚𝐦𝐧 𝐥𝐢𝐟𝐞 ͭ ⷶ ͤ ᷠ ᷠ ͥ ͤ
    2.7K 383 14

    ✯" حسادت، دروغ، خشم، کینه، لجاجت و حتی شهوت، مشکلاتی که یه سری نوجوون بی فکر با تجربه کم باهاش دست و پنج نرم میکنن و این "زندگی لعنتی‌" عه که تصمیم میگیره اونا رو با این همه مشکل به کجا برسونه. آیا اونا میتونن از حسادت بقیه به دور باشن؟ یا از دروغ در امان باشن؟ یا حتی اینکه بتونن خشم و شهوتشون رو کنترل کنن؟ ══════════...

  • Tata ♡ Nini | onshotes taennie
    1.4K 130 9

    ➖⃟🖤••‌ ⋆❝ ــــﮩﮩـــ٨ـﮩـ۸ـﮩـ𝟎𝟎:𝟎𝟎ــ٨ﮩ٨ﮩﮩـــ ➖⃟🖤••‌

  • 𝙍𝙄𝙉𝙂🥊
    5K 651 18

    ریــنگ🥊⬳ -به مبارزه خوش اومدیʚ وسط هیاهو سرو صدا های ادمای کلاش وقتی وسط رینگ وایساد بود داشت باهاش بازی میکرد ᜊ ➥taehyung x jennie Lisa x jk Rose x jimin Jin x jiso Namjon Suga Jhoop بـه قـلـم آونـدیـنا𖠗

  • I CAN'T || taennie ||
    6.3K 898 21

    از همه متنفرم ! از همه ی کسایی که باعث شدن اینجوری بشم متنفرم ! از خودم هم متنفرم ...

  • [ᴀ ʟᴏᴠᴇ ᴛᴏ ᴋɪʟʟ]
    18K 1.8K 36

    سیام؛ سازمان سِری تایلند و یکی از بزرگترین و مهم ترین سازمان های آسیا، بهترین مامور هایی رو آموزش میده که در کمترین زمان ممکن، حتی سخت ترین و سِری ترین ماموریت ها رو انجام میدن.... تا الان کسی چهره ی اونها رو ندیده و به صورت ناشناش بین مردم زندگی میکنن.... وضعیت : در حال اپ نام : عشقی برای کشتن ژانر : عاشقانه، درام،...

  • ♔𝕸𝖆𝖋𝖎𝖆 𝖇𝖗𝖎𝖉𝖊♔
    4.3K 314 6

    ♔کامل شده♔ یه زندگی آروم و بی دردسر داشت... یه زندگی یکنواخت که هیچ نگرانی توش وجود نداشت... یه زندگی آروم... اما با وارد شدن اون شخص توی زندگیش، تمام دنیاش به هم ریخت! ♔عروسِ مافیا♔ 𝕮𝕺𝖀𝕻𝕷𝕰 : 𝕿𝖆𝖊𝖓𝖓𝖎𝖊 𝕲𝕰𝕹𝕽𝕰 : 𝕸𝖆𝖋𝖎𝖆 / 𝕽𝖔𝖒𝖆𝖓𝖈𝖊 / 𝕯𝖗𝖆𝖒𝖆 / 𝕾𝖒𝖚𝖙

    Completed   Mature
  • 𝐃𝐎𝐍𝐓 𝐋𝐄𝐓 𝐌𝐄 𝐃𝐎𝐖𝐍
    7.8K 1.1K 18

    این داستان زندگیه منه من کیم جنی دختر بزرگترین سهامدار ایتالیا طی یه شب زندگیم زیر و رو شد! مسخره اس! ولی انگار تموم دنیا دست به دست داده بود تا من اونو ملاقات کنم! حتی شده به عنوان یه پسر... وارد شدن به کمپانی بیگ هیت اونم به عنوان یه پسر کار هرکسی نبود! ولی من انجامش دادم و همین اشتباه، باعث شد سرنوشت بازی جدیدی رو...

  • 𝐃𝐄𝐆𝐀 𝐕𝐔࿐
    16.6K 2K 42

    دژاووʚ فصــل اولᯓ ︴برای انتقام .... ᘏ -مث اشناعی اون چشما و یا اون صدای بم -یا مثل دو تیله گربه ای دختر مو بلند -مثل همه سختی ها مثل تموم قوی بودن ها هنوزم صدای خنده هاشون توی باغ پشتی امارت میپیچه؟ -چطور انقد بزرگ شدن که معتاده انتقام باشن؟ -این معتادی از کشیدن وینستون هم واسش لذت بخش تر بود؟ ➥(فصل اول کامل شده)...

  • 𝓕𝓮𝓮𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓪 𝓷𝓮𝔀 𝓵𝓲𝓯𝓮🌱
    33.9K 3.1K 44

    🌱 کامل شده 🌱 فکر می‌کرد خوشبختی وجود نداره! فکر می‌کرد عشق معنی نداره! فکر می‌کرد هیچ وقت قرار نیست طعم خوشبختی رو بچشه! نمیتونست نگاه مثبتی به زندگی داشته باشه! حق هم داشت... هر کسی جای اون بود نمیتونست! اما همیشه همه چیز ثابت نمی‌مونه... اون تو اوج نا‌امیدی، امیدش رو پیدا کرد! "احساس یک زندگی جدید🌱" 𝓒𝓸𝓾𝓹...

    Completed   Mature
  • 𝐅𝐎𝐑𝐂𝐄𝐃 𝐓𝐎 𝐋𝐎𝐕𝐄
    41.8K 3.8K 30

    [اتمام یافته] جنی دختری که به خاطر شرکت پدرش مجبور میشه با کیم تهیونگی که سه سال اخر مدرسه شو زهرمارش کرده بود ازدواج کنه تهیونگ که سالهاست عاشقه جنیه سعی میکنه دلشو بدست بیاره ولی زندگی اونطور که اونا میخوان پیش نمیره.... Couple:taennie Sub couple:liskook Genre:dram_ duress mach

    Completed  
  • ❦ 𝐒𝐇𝐘 𝐋𝐎𝐕𝐄 ❦
    6.2K 486 6

    ❣ کامل شده ❣ یه عشقِ پنهان... یه عشقِ شیرین و طولانی... یه عشقِ پر از خجالت... یه اعترافِ شیرین... ❣عشق خجالتی❣ 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄 : 𝐓𝐚𝐞𝐧𝐧𝐢𝐞 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄 : 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 / 𝐅𝐥𝐮𝐟𝐟 / 𝐒𝐦𝐮𝐭 / 𝐂𝐥𝐚𝐬𝐬𝐢𝐜

    Completed   Mature
  • 《𝐒𝐥𝐨𝐰 𝐃𝐞𝐚𝐭𝐡》
    10.8K 1.1K 20

    "_ دوسم داری؟ +خب...تو همسرمی _ پس عاشقمی؟ تهیونگ با دیدن سکوت جنی، لبخند تلخی میزنه : یونگی... نه؟ بازم جوابی دریافت نمیکنه : دوسش داری؟ دست جنی رو که تصمیم به سکوت گرفته، میگیره و میگه : خودتو ناراحت نکن فقط میخواستم بدونم اگه یه روز نباشم، یکی هست که دلش برام تنگ بشه یا نه!" وضعیت : پایان یافته نام : مرگ تدریجی ...

    Completed  
  • 𝘏𝘦'𝘴 𝘉𝘭𝘶𝘦
    1K 119 10

    چی باعث میشه آدم عاشق کسی بشه که حتی یکبار هم نگاهش نکرده؟ این یه قانون نانوشته توی دنیاست. همیشه یه عده عاشقن ، عاشق کسی که دوسشون نداره. یه قانون نانوشته دیگه هم هست که میگه دختر ها عاشق پسرای بدی میشن که هیچ اهمیتی براشون ندارن! اما تا کی؟! انگار دومیو باید از لیست نانوشته ها برداریم...!

    Mature
  • ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ
    82.1K 9.2K 50

    به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد...

    Completed