Select All
  • My Dad(بابای من) _ Mini Fiction
    26.4K 5.2K 19

    کاپشن اش را کشيد و با چشمان گرد به او خيره شد " آقا آقا می شه یکم غذا به ............... چرخيد و نق نق کوتاهی کرد" بابا" شقيقه خیس اش را بوسيد " جان بابا" ................ یه بابای مهربون و دلسوز با یه پسر بچه لوس و بد اخلاق تفاوت سنی ۱۴ سال جان تاپ * این فیک با نوشته‌ های قبل فرق داره.... اینجا یک جان مهربون اما...

    Completed