HuazeleiShahoon's Reading List
8 stories
Mute Green Love || Tae & Kookie by ShinyArmyOT7
ShinyArmyOT7
  • WpView
    Reads 73
  • WpVote
    Votes 21
  • WpPart
    Parts 1
•خداوند توانایی سخن گفتن را از من دریغ کرد و بجایش هدیه ای سبز رنگ به من بخشید• "چون فقط علامت سوال سبز رنگی بالای سرم جوانه زده، ب این معناست ک من عاشق فرد سبز رنگی شده ام، که لبخند هایش به زیبایی رنگین کمانِ سبز،بود"
‌•A Letter from Myself to Myself || Kim Seokjin by ShinyArmyOT7
ShinyArmyOT7
  • WpView
    Reads 89
  • WpVote
    Votes 20
  • WpPart
    Parts 1
"من درحال غرق شدن در سیاهی بودم...تا اینکه شنا کردن یادگرفتم.." •نامه ای از من به من، کیم سوکجین•
° I wasn't enough for you ° || Jin & Jimin by ShinyArmyOT7
ShinyArmyOT7
  • WpView
    Reads 117
  • WpVote
    Votes 25
  • WpPart
    Parts 1
"من روی آتشی که بخاطر خواستنت زبانه میکشید، آب سرد ریختم ... باز هم میگویم ... جیمین، عزیزم، متاسفم از اینکه برایت کافی نبودم .."
•| A scarecrow named V |•  by ShinyArmyOT7
ShinyArmyOT7
  • WpView
    Reads 1,147
  • WpVote
    Votes 326
  • WpPart
    Parts 8
مینی فنفیکشن : "مترسکی بنام وی" •| تو به منی ک یک "مترسک " با قلب چوبی را عاشق کرده ام، فلسفه عشق ، بیان میکنی؟! ‌‌|• ‌______________________________ وی،مترسک تنها و خالی از احساسی بود ک ادما ب سمتش سنگ پرتاب میکردن و بهس محبت خاصی نشون نمیدادن... با پیدا شدن سروکله ی اقای بوسه، وی روبه تغییر پیشرفت کرد، حرف های اقای بوسه ، ب گرمی توی وجود بی احساس مترسک اروم اروم رخنه میکرد ... __________ اینکه من دوستت دارم برات مهمه وی؟!" "نمیدونم اقای بوسه... من.نمیدونم دوست داشتن ینی چی و وقتی یکی دوستم داشته باشه نمیدونم چ واکنشی نشون بدم..پس نمیدونم واسم مهمه یا ن.." اقای بوسه سرشو اروم تکون داد و گفت: "منطقیه..." "منطق؟ منطق ینی چی؟" "ینی چیزی ک با احساسات هیچوقت جور در نمیاد..." "ینی.منطق نمیتونه احساسات رو دوست داشته باشه؟!" "نه عزیزم..نمیتونه... چون منطق اگر ی منطق واقعی باشه اصن چیزی بنام دوست داشتن رو توی وجودش نخاهد داشت...ادم ها منطق دارن وی..." "چرا منطق دارن؟" "چون منطق ، میگه نباید کسی رو دوست داشته چون نابود میشی چون زندگیت عوض میشه چون ب کل ی فرد دیگه ای میشی درواقع منطق یکی از راه های نجات ادم هاست..." ______________________________ ژانر: رومنس، یکم تخیلی، BL Good end =] کاپل: (secret) "فنفیک کامل شده هست" نویسنده: ShinyArmy OT7
•| Bitter Promise |• by ShinyArmyOT7
ShinyArmyOT7
  • WpView
    Reads 319
  • WpVote
    Votes 53
  • WpPart
    Parts 2
وانشاتِ تهجین : •| قول تلخ|• ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ تو جان من بودی جین ... و من از متاسف هم متاسف تر هستم، زیرا که چیزی جز درد را نسیبت نکردم... با این حال باز هم عاشقانه تورا به پرستش میگیرم و خدایم را غمناک میکنم... ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ «راستش خسته ام از تلاش کردن...» تهیونگ‌میخاست بگه «منم خسته ام...منم خیلی خسته ام! عقب کشیدم !‌تموم‌‌کردم !‌دیگه نمیتونم حتی یه نفس اسون هم بکشم...» اما نگفت....این حرفا رو نگفت و‌ فقط اروم‌زمزمه کرد: «تموم‌میشه یروزی عشق من....بهت قول میدم...» «یه قول تلخ :) ؟» اشکش پایین چکید و‌گفت: «همینطوره....» . . . «گریه کن تهیونگا... واسه قلب من هم خوبه که دوتامون باهم گریه کنیم....پنهانشون نکن... تو برای من قویترینی حتی اگر اشک بریزی.... » تهیونگ‌خندید و‌گفت: « این اشک ، اشک شوقه کوچولوی من...» «شوق تلخ، مگه نه؟ :)‌ » «همینطوره...» ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل: تهجین ژانر:رمنس،انگست،bl (سد اِند :)) نویسنده:ShinyArmyOT7
+21 more
You're the one who picks my sorrow  by ShinyArmyOT7
ShinyArmyOT7
  • WpView
    Reads 1,234
  • WpVote
    Votes 199
  • WpPart
    Parts 4
دو شاتیِ «تو همانی که اندوه مرا میچیند» ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ سوکجین، فرشته ای زیبا با بالهایی سفید رنگ و ستودنی، و قلبی پاک و مهربون که همه رو ‌مجذوب خودش میکنه، وقتی دید یکی از اهالی بزرگ‌و مهم ‌جهنم، نیاز به کمک داره، تردید نکرد و سریع به اون شیطان بزرگ کمک کرد... اما چی میشه اگر باقیه اهالی بهشت بفهمن و اون رو لایق مجازات سنگین بدونن؟ این مجازات به نفع فرشته و شیطان قصه ی ما هست؟؟! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل: کوکجین ژانر:رمنس، تخیلی، BL «گود اِند =] ✓‌» نویسنده:ShinyArmyOT7
•| The world before me & U |• :  °| جهان قبل از من و تو |°  by ShinyArmyOT7
ShinyArmyOT7
  • WpView
    Reads 5,570
  • WpVote
    Votes 893
  • WpPart
    Parts 35
فنفیکشن "جهان قبل از من و تو " ____________ شاید روزی اسم شیطان ب معنای"خوش قلب ترین موجود جهان" بود...وای بر ما انسان ها، ک چ بر سر قلب پاک شیطان اوردیم ... :) ‌____________ شیطان موجود خوش قبل و پاک و مهربونی ک بهترین دوست و همدم خدا بود، در کنار خدا توی بهشت ب کار انسان ها و باقیه موجودات نظاره میکرد...قدرتش رو از خدا میگرفت و ب انسان ها خوبی میکرد... چی میشه اگر شیطان از یکنواخت بودن زندگیش در کنار بهترین دوستش خدا ، خسته بشه و با درخواست کردن به خدا با شکل پسری بنام کیم سوکجین روی زمین ظاهر بشه؟ چی میشه اگر عاشق بشه ؟؟ایا این عشق با تمام سختی هاش تا اخرش باقی خواهد موند؟ :) _____________ کاپل: NamJin ژانر: کمی تخیلی، رومنس، کمی poetry ، BL « Sad End :) » نویسنده : ShinyArmyOT7 (فنفیک کامل شده هست ^-^ )
•|Sweet Ecstasy|•     :     •|خلسه شیرین|•     ‌ by ShinyArmyOT7
ShinyArmyOT7
  • WpView
    Reads 8,821
  • WpVote
    Votes 1,861
  • WpPart
    Parts 34
وقتی ک شب شروع شد.. ماه اغاز گر تمام عشق پاک وجودم بود ...با من همدردی میکرد و میگذاشت تا ستاره ها درخشش طولانی ای داشته باشند..هیچکس متوجه اشک های ماه که در پشت ابر های سیاه بارانی میریخت، نمیشد... هیچکس بجز ماه متوجه گریه های من در داخل مخفی گاه گوچکم نمیشد.. ستاره های کوچک و بزرگ چشمک های ریز و درشت میزدند... ماه تلخند میزد و میگذاشت اشک هایش همراه اشک هایم جاری شوند... شاید فرزند ماه بودن سخت بود...اما اشکهای پدرم برای عشق نافرجام من میریخت :) •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• فرزند ماه، اسم مستعاد نویسنده ای ک چند سال پیش همسرش میمیره، و کاملا میشکنه و قبلش خورد میشه، شروع ب نوشتن کتابها و شعرهایی میکنه و میزاره بقیه داستان عشق نافرجامش رو بفهمن...یونگی، پسر مونعنایی ، این کتاب هارو میخونه و درهای بزرگ و روشنی ب روش باز میشه...با فرزند ماه همدردی و زیر نور ماه گریه میکنه و ب مرور میفهمه قبلش فقط برای فرزند ماه هست ک میتپه...اما چی میشه اگر فردی بنام کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و پسر مونعنایی ندونه بین فرزند ماه و کیم تهیونگ، عاشق کدوم بشه...ایا همزمان میشه عاشق دونفر بود؟ یا اون دونفر درواقع ینفر هستن؟! ‌•°•°•°•°•°•°•°•°•°••°•°•°•°•°•°•°• فنفیکش کامل شده هست. ژانر: رومنس،poetry، BL
+22 more