cjcjskdknxnx's Reading List
42 stories
<MOON OMEGA> امگای ماه by suka41roomina
<MOON OMEGA> امگای ماه
suka41roomina
  • קראו 96,540
  • הצבעות 16,344
  • חלקים 46
امگای ماه، امگایی با بدن و روحیه‌ای ضعیف و در عینِ‌حال زیبا که هرکس نمیتواند شانسِ داشتنش را داشته باشد، چه میشود اگر شانس آنقدر با او بد باشد که جفتِ آلفایی بی‌رحم شود و چه میشود اگر قبولش نکند؟ [این داستان بازنویسی نشده و دارای صدها اشتباه نگارشی، ادبی و... هست؛ امیدوارم ضمن اینکه اشتباهات رو برام کامنت میزارید، تا آخر از داستانم لذت ببرید و لطفا چیزایی مثل "انرژی‌اش، خاموشی‌اش" رو که "انرژیش، خاموشیش" مینویسم رو روش زوم نکنید یا حتی کسره که بجاش "ه" آخر چسبان میزارم؛ چون برای راحتی ریدرام اینطور پیش میرم و عمدیه. ولی ممنون میشم کلماتی که از سر حواس‌پرتی با "حروف" نادرست مینویسم رو برام کامنت بزارید مثل: "صرفه" کردن که درستش میشه "سرفه"] ______________________________ تو را برای آخرین بار خواهم دید از چشمان من پریشان نشو هنگامی که در مرگ خود هم تو را دعا می کنم آخرین یکشنبه... GENRE→ Omegavers, Angst, Romance, M' preg COUPLE→ KOOKV WRITER→ rchid
🌩Ceraunophile🌩 by silvia_wr
🌩Ceraunophile🌩
silvia_wr
  • קראו 23,613
  • הצבעות 4,182
  • חלקים 15
⚡تمام شده⚡ 🌩𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑪𝒆𝒓𝒂𝒖𝒏𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق رعد و برق است) 🌩𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑩𝒂𝒏𝒐𝒐𝒚𝒆 𝒅𝒆𝒍𝒍 🌩𝑴𝒂𝒊𝒏 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 🌩𝑺𝒊𝒅𝒂 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 _ 𝑺𝒐𝒑𝒆 _ 𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏 🌩𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍_ 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔_𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈_𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕 🌩𝑼𝒑: 𝑺𝒂𝒕𝒖𝒓𝒅𝒂𝒚 باید چیکار کنم؟ عقب بکشم و دوباره تنهات بذارم؟ یا برات بجنگم؟ اخه اصلا تو من رو نمی‌بینی آرامش من کاش فقط یکم عمیق تر نگام کنی اونوقت من رو هم میبینی من نمی‌تونم تو رو به خودم ببازم تو برای من، نه برای من! من برای تو تلاش کردم اما حالا، منِ دیگه‌م بی هیچ تلاشی تو رو داره. من نمی‌تونم به این راحتی ازت دست بکشم عشق من، ارامشی از جنس وحشت من. با خودم میجنگم یا خودم رو میکشم یا خودم میمیرم یا پیروز میشم یا باز هم پیروز میشم اما این منم که باید پیروز بشم، نه من! چطور انتظار دارم این من رو ببینی؟ تو فقط خوشحال باش. همین برای دو تا از من کافیه، ضربان قلب من...
☁️NEPHOPHILE☁️ by silvia_wr
☁️NEPHOPHILE☁️
silvia_wr
  • קראו 125,995
  • הצבעות 23,405
  • חלקים 48
⚡تمام شده⚡ ☁️𝑵𝒆𝒑𝒉𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق ابرهاست)☁️ گول اول فیک و نخورید، خطر حمله قبلی بر اثر انگستی زیاد❌اگه خودآزاری دارید و مثل من میخواید قلبتون بیاد تو دهنتون از درد بخونیدش‼️ ☁️خلاصه: چند وقتی میشه برای آموزش آلفای ولیعهد《تهیونگ》، فرمانده‌ی جوان 《جئون جانگکوک》مسئولش شده. اما خب تهیونگ زیادی از سرد و خشک بودن او آلفا بدش میاد. در کل تهیونگ نه عاشق جنگه و نه چیزای رزمی، اون عاشق اینه که یه جا بشینه و داستاناش رو بنویسه. و البته که عاشق ابرا هم هست. بالاخره یه روز یکی از داستانای عاشقانه رو توی کیف جئون قایم می‌کنه و به بهانه‌ی دفتر، جانگکوک و با صد و پنجاه تا ضربه شلاق مجازات می‌کنه. اما چی میشه اگه لحظه‌های آخر دلش‌پیچ و تاب بخوره و بعد از صدمین شلاق جلوش رو بگیره؟ _داستان هپی انده_ ☁️𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐍𝐞𝐩𝐡𝐨𝐩𝐡𝐢𝐥𝐞 ☁️𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬, 𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠, 𝐡𝐢𝐬𝐭𝐨𝐫𝐢𝐜𝐚𝐥, 𝐚𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭 ☁️𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 ☁️𝐀𝐧𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝐬: 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 - 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐒𝐞𝐨𝐤 - 𝐘𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧 ☁️𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨𝐲𝐞 𝐝𝐞𝐥𝐥 ☁️𝐔𝐩: 𝐒𝐚𝐭𝐮𝐫𝐝𝐚𝐲
𝑩𝒖𝒕𝒕𝒆𝒓 🧈 by Jeon_Taeguek
𝑩𝒖𝒕𝒕𝒆𝒓 🧈
Jeon_Taeguek
  • קראו 2,800
  • הצבעות 427
  • חלקים 3
تهیونگ به راحتی متوجه ناراحتی کوک میشد. گونه جونگکوک و نوازش کرد: میدونی که من از خدامه رد مارکای تو رو تنم باشه..اما نمیخوام اذیت بشی..برای سالهای اینده.. زندگیی که برای خودمونه و کسی درمورد گردن مارک شدمون چیزی نمیپرسه.. بخاطر عشق کسی مارو بازخواست نمیکنه.. تو میتونی تا هرچقدر که دلت میخواد منو تو درد لذت بخش کبود شدن بدنم با دستا و لبهات،غرق کنی :)
Secrets (larry mpreg)  | Complete by 1DFanFic_iran
Secrets (larry mpreg) | Complete
1DFanFic_iran
  • קראו 20,187
  • הצבעות 2,692
  • חלקים 9
[ C O M P L E T E D ] وقتی لویی نمیدونه هری حاملهست و هری برای بچه نامه مینویسه. © All Right Reserved @heartfullofharry [Persian Translation] Translated by: @IWontBeTheOne
𝐅𝐫𝐞𝐲𝐚 by theycallmeaiden
𝐅𝐫𝐞𝐲𝐚
theycallmeaiden
  • קראו 21,473
  • הצבעות 2,698
  • חלקים 8
શ |•Nᴀᴍᴇ: Freya શ |•Gᴇɴʀᴇ: Romance-Omegaverse-Mpreg-Fluff-Smut શ |•Cᴏᴜᴘʟᴇ: KookV پـلـک‌های روی هم افتاده و مـژه‌هـای بلند و طـلـایی رنگـش که روی گـونــه‌هـای سرخ از خجالت پسرک سایـه انداخته بود، قطعه‌ای ظریـف و هنـری از ارزشمندترین خــزانـهٔ بهشتی به حساب می‌آمد. رایـحــه گرم و ملایـم گل‌های ادریـسـی تن امـگــا، شـکـم برآمده و عشق خالصی که در یکـا یـک نگاه‌های خالـصــانه‌اش خلاصه می‌شد... همه و همه مهر تاییدی بر دلیل پرسـتـش او بود. تهیونگ، بـتـی زیبا و مـعـبــودی لایـق برای پرستش بود. امگای ظریفی که که مانندش جایی بین افسـانـه‌های اسـاطــیـری رو به فراموشی سـوق پیدا کرده بود. تهـیـونـگ چیزی جز خدای کوچک و الهــه افسـانـه‌ای جونگ‌کوک نبود. تهیونگ، نامـی هـم رده با فـریــا، الـهـه‌ای از جنــس شـهــوت و زیـبــایـی بود!
I'm not a Bitch by NamJ234
I'm not a Bitch
NamJ234
  • קראו 95,723
  • הצבעות 12,703
  • חלקים 37
کاپل اصلی:یونمین، کوکوی فرعی: نامجین ژانر:امگاورس، اسمات، هپی اند، مدرسه ای °°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°° +(فک کنم متوجه شدی جفتیم... ؟) -بل....له الفا +پس هرزه بازیاتو تموم کن فهمیدیییی -ولی..ولی ما فقط دوستیم +تو هرزه منی فهمیدی فقط ماله مننن -من... من هرزه نیستم با سیلیه دیگ ای ک تو گوشش میخوره تعادلشو از دست میده و میفته زمین..... YOONMIN °°°°°°°°°°°° -چرا اصرار داشتی که به همه بفهمونی هرزه نیستی امگا؟ کوک زیاده روی کرده بود عصبی بود و نمیتونست فروموناشون کنترل کنه تهیونگ زانوهاش سست شدنو با زانو رو زمین افتاد +ا... الفا.. بس.. بسه کوک نمیتونست خودشو کنترل کنه پس داد زد -بگو امگاااا تهیونگ حالش بد بود خیلیم بد بود اشکاش گونه هاشو خیس میکردن.... داشت از حال میرفت +چون هستممممم KOOKV
My Alpha Daddies | kookvkook by Violet_kim_writer
My Alpha Daddies | kookvkook
Violet_kim_writer
  • קראו 167,966
  • הצבעות 16,579
  • חלקים 30
|تکمیل| دستی به سر پسر ترسیده کشید و با خنده به طرف برادرش برگشت. ×جانگکوک نظرت چیه یکم بهش مهلت بدیم؟ +این حرف از توی هورنی بعیده جونگکوک! پسر حریر سفید رنگ تنش رو بیشتر چسبید و با وحشت به اون دو آلفای دوقلو خیره شد. جانگکوک همونطور که دندون های نیش تیزش رو برای تهیونگ به نمایش میذاشت نزدیکش شد و زمزمه کرد: +با یه شب خوب در کنار ددیات چطوری امگا..؟ -ل..لطفا آلفا..کاریم نداشته باش.. ×اوه! دیگه برای التماس دیره بیبی.. •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ژانر: امگاورس ، اسمات ، ددی‌کینک ، بی دی اس ام ، فانتزی ، امپرگ. کاپل اصلی : کوکویکوک(جانگکوک و جونگکوک ، تهیونگ بیچاره) کاپل فرعی: نامجین ، مخفی :") 《توجه : توی این فیک القاب یا فوحش هایی که ممکنه از شخصیتی به شخصیت دیگه داده بشه اصلا منظور دار نوشته نشده و هیچ هیتی در کار نیست و لذا برای آب و لعاب دادن به داستانه. تمامی شخصیت ها برای ما قابل احترامن و این فقط یه فیک غیرواقعیه و همه اش زاده تخیل نویسنده است》
《Indemnity》 by kimnegoot
《Indemnity》
kimnegoot
  • קראו 326,447
  • הצבעות 35,905
  • חלקים 41
تهیونگ و جونگ کوک با هم ازدواج کردن ولی جونگ کوک هیچ علاقه ای به زندگی با تهیونگ نداره... از این رو دختر دایی کوک که عشق اولش هم محسوب میشه با اینکه میدونه اون ازدواج کرده داره از آمریکا برمیگرده تا با هم نامزد کنن... . . + فقط میتونم از قلبم خواهش کنم که ببخشتت و ازت متنفر نباشه . + دیگه هیچ حسی بهت ندارم... میفهمی؟ . + میدونم که دارم با بی رحمی تمام این حرفارو بهت میزنم... اما از اینکه تو این موقعیتی ناراحت نشدم... این وضعیت پیش اومده تاوان تو بود... تاوان کاری که با قلب شکسته ی من کردی . 🦽Genre: Angst | Drama | M' preg | Romance | Slice of life |
Maybe You... by littleoneeeee
Maybe You...
littleoneeeee
  • קראו 73,610
  • הצבעות 6,782
  • חלקים 9
ژانر:امگاورس،امپرگ،فلاف کاپل:کوکوی °○کامل شده○°✔