My Son (LARRY & ZIAM) Complited
ParniyaDarabi9
- Reads 60,367
- Votes 10,254
- Parts 52
به پسر کوچولوش که سرش رو پایین انداخته و چشمای آبیش رو نمیتونست ببینه،سرش رو بالا آورد و بوسهای روی پیشونیش گذاشت
هری:باید پسرم بمونه اینجا
لویی با اخم به سمت اونا میره و بعد از اینکه هری رو هول میده اخمی میکنه
لویی:بعد از ۲۰ سال برگشتی با پسر احمقت که مثل عقبموندهها میمونه و حتی نمیتونه حرف بزنه و میخوای بندازیش گردن من..