My vkook
92 stories
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو by vkookland_82
vkookland_82
  • WpView
    Reads 255,932
  • WpVote
    Votes 22,918
  • WpPart
    Parts 32
𝑳𝒊𝒂𝒓🫀 جونگ‌کوک پسری ساده با قلبی مریض، بی‌خبر از اینکه اطلاعاتی در دست داره که می‌تونه مافیای ژاپن رو به هم بریزه. تهیونگ، رئیس بی‌رحم مافیای ژاپن، برای رسیدن به اون اطلاعات مجبور می‌شه به جونگ‌کوک نزدیک بشه و با قلب مریضش بازی کنه...اما در نهایت عاشق اون پسر میشه. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ -«چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟» تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند دقیقه ی پیش، مانند بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد. جونگکوک دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گذاشت و بعد از مدت ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«- بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» ˢᵗᵃʳᵗ : ¹⁴⁰⁴/²/¹¹ - 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑹𝒂𝒉𝒂 - 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑺𝒎𝒖𝒕, 𝑴𝒂𝒇𝒊𝒂 - 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 - 𝑰𝒏𝒔𝒕𝒂𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑰𝑫: 𝒕𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82 - 𝑻𝒆𝒍𝒆𝒈𝒓𝒂𝒎: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82
BARCODE [VKOOK/YOONMIN] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 237,739
  • WpVote
    Votes 33,110
  • WpPart
    Parts 53
‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره ... پشت گردنشان~ سرنوشت نحسشان را رقم می زد، پر رنگ تر از دیروز. ایدی تلگرام: @kimsevil
Monsieur ∥ موسیو {VKook, KookV, NamJin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 395,408
  • WpVote
    Votes 33,805
  • WpPart
    Parts 60
🔴 #Full 🔴 توجه‼️این داستان سیاسی، جنایی و دارای محتوای بزرگسالانه است و ابدا به افراد زیر 20 سال توصیه نمی‌شه!! با آگاهی و درک درست و نسبی درمورد این مسائل، داستان رو مطالعه کنین.❤️‍🔥 موسیو با گام های موقر و جدی توی راهروی بلند شرکت قدم برداشت، راه رفتنش شبیه صحنه ی اسلوموشن یک فیلم اکشن بود و وقتی تار موهاش روی پیشونی توی نسیم حرکتش تکون میخورد، جذابیتش چندین برابر میشد. جئون از بالای عینک دودی شیک، نگاه تیزش رو به رو به رو دوخته بود و موهای بلندش رو با حرکت آهسته ی دست بالا زد. سنگینی حضور موسیو و دستیار جدیدش، همه ی نگاه ها و توجه های جمع رو میدزدید. مرد کلاسیک از زیر نگاه های خیره عبور کرد و به محض رسیدن به ورودیِ شرکت؛ انعکاس تصویر خودش و دستیار جدیدش رو توی شیشه ی در اتوماتیک، تماشا کرد. شبیه یک تیم شکست ناپذیر بودن، یعنی میتونست اینطور باشه! ༺ Liberté Novels ༻ Name: Mosiyo نام داستان: موسیو Couple: VKook, KookV, NamJin, JinJoon کاپل ها: ویکوک، کوکوی، نامجین، جینجون Romance, Comedy, Criminal, Classic, Full Smut عاشقانه، کمدی، جنایی، کلاسیک، فول اسمات #1 Criminal #1 Smut #1 کلاسیک ■ A Novel by Marishka & Sara ac ■
ᥣᥱ𝗍𝗍ᥙᥴᥱ𓆏ᵛᵏᵒᵒᵏ by AfraBehfar
AfraBehfar
  • WpView
    Reads 65,419
  • WpVote
    Votes 14,621
  • WpPart
    Parts 20
کیم تهیونگ دیگه اون بچه دماغوی قدیم نیست ولی متاسفانه جئون جونگکوک هنوز هم فکر میکرد میتونه اون موجود نی‌نی و کیوت رو توی وجود تهیونگ پیدا کنه🍀 ژانر: طنز🥬عاشقانه✨️خونوادگی🧃روزمره🥢پایان خوش🍌 کاپل: ویکوک 开始:1403/11/07 结束:还没有
𝑨𝑵𝑮𝑬𝑳 𝑰𝑵 𝑻𝑯𝑬 𝑯𝑬𝑳𝑳 [Completed] by wizardsst
wizardsst
  • WpView
    Reads 186,397
  • WpVote
    Votes 33,007
  • WpPart
    Parts 32
_چی میشه اگه یه گل وسط میدون جنگ باشه کوکو؟ _وقتی دشمن حمله کرد له میشه _ولی چی میشه اگه همه اون گلو ببینن و بعد نخوان جنگ کنن؟ _الان حتی اگه یه کتاب قصه هم انقد راحت به جنگ روی کاغذاش پایان بده مردم نمیخرنش تهیونگ _ولی اگه تو داستان من گل بتونه جنگو پایان بده چی؟ 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏
Double black| vkook by meshimara
meshimara
  • WpView
    Reads 61,528
  • WpVote
    Votes 6,613
  • WpPart
    Parts 33
مافیایی|اکشن | عاشقانه | اسمات | ماجراجویی اونا هر دوشون قدرتمند بودن، هر دو صاحب جایگاه، کارکشته و دو فرد مهم ، اما هر دو به رنگ سیاه ... حالا اگر اون دو دشمن هم باشن خطر ناک ترن یا اگر کنار هم باشن؟؟؟ «اما عشق رسم غیر ممکن هاست... وقتی نتونی عوض بشی عذاب آوره و وقتی نتونی بهش برسی قاتله...» Vkook
𝘿𝙖𝙧𝙠𝙣𝙚𝙨𝙨 | 𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠 by Sarculine_LA
Sarculine_LA
  • WpView
    Reads 272,716
  • WpVote
    Votes 20,785
  • WpPart
    Parts 42
جونگکوک فقط با جمله‌ی "باهاش‌ازدواج‌کن‌عاشقش‌میشی" تن به ازدواج با کیم تهیونگ میلیاردر داده بود.. و خب درست بود، اون عاشق تهیونگ شد.. اما آیا این برای تهیونگ هم صدق می‌کرد؟ قطعا نه!! اما درست زمانی که همه چیز داشت خراب میشد زندگیشون بشدت تغییر کرد... شاید یک اتفاق بد بود اما با یک پایان خوب؟! شاید... ــــــــــــــــ برشی از داستان: -اون موقعی که منو زدی منم میتونستم بزنم، منم میتونستم از خودم دفاع کنم.. من آدم ضعیفی نیستم اما عشقت... تهیونگ عشقت زندگیمو خراب کرده.. عشق یک طرفه ای که داره مثل خُره کل وجودمو میخوره،اما تهیونگ.. تو هیچوقت قدرت عشق رو نفهمیدی..! ـــــــــــــــــــــــــ -میترسم از روزی که جیمین با منِ واقعی رو به رو بشه.. اونوقت دیگه شاید هیچوقت برای من نباشه! ــــــــــــــــــــــــ -قبل اینکه پامون به اونجا باز بشه حتی فکرشم نمی‌کردم که با دیدنت انقدر قلبم به تپش بیوفته... ـــــــــــــــــــــــ -اجازه بده از اول شروع کنیم.. وضعیت: پایان یافته name:darkness Couple: Vkook Couple Sub: Yoonmin, Minsong Genre: Romance, Fantasy, Sad, Social Life, Happy end the Writer: Lara start: 1403/8/15 end:1404/8/9 #vkook #Yoonmin #romance
°!Alpha Jeon!°||°KOOKV° by S_TAEHKOOK
S_TAEHKOOK
  • WpView
    Reads 1,108,400
  • WpVote
    Votes 113,484
  • WpPart
    Parts 40
امگایی مطیع که مجبور میشه به اجبار خانواده اش و راحتی زندگیشون با الفا خون خالص و مغروری جفت بشه.‌‌.. *** Couple:Kookv Side couple:Namjin-Yonmin Genre:Omegavers-Romance-Smut-Mpreg Status:Completed By:S_TAEHKOOK
Ecstasy (kookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 160,884
  • WpVote
    Votes 18,825
  • WpPart
    Parts 20
[ پرستار کیم، فارغ‌التحصیل شده بهترین دانشگاه آمریکا شروع به مراقبت از پسری ویلچر نشین کرد که نه تنها کم حرف و پررو بود بلکه احترام کوچیک‌تر بزرگتری‌هم سرش نمی‌شد! ] "رومنس، فلاف، اسمات." کاپل: کوکوی. تمام شده.
•° Black Tattoo °• [ KookV, Namjin] Completed by sara_ac_purple
sara_ac_purple
  • WpView
    Reads 278,400
  • WpVote
    Votes 42,274
  • WpPart
    Parts 55
"نگاهم دوباره به دست های پر از تتوی جونگ کوک افتاد و بی معطلی چیزی که از ذهنم می گذشت رو به زبون اوردم: تو چند سالته؟ گوشه ی لبش رو کج کرد که باعث شد لپ سمت چپش بیرون بزنه و شبیه یه بچه خرگوش بشه. از دیدن چهره کیوتش لبخندی ناخودآگاه رو لبم نشست و با شنیدن صداش که گفت: بیست و دو... سعی کردم جلوی بزرگ شدن لبخندم رو بگیرم. حداقل تو خوابم با یه بچه زیر سن قانونی سکس نداشتم! خیالم راحت شد جدا!!" 🎨همه چیز از یه درخواست برای کشیدن یه تابلوی بزرگ رنگ روغن شروع شد! کیم تهیونگ نقاشی که توی دنیای رنگارنگ خودش سیر می کرد، هیچ وقت تصورش رو هم نمی کرد روزی تتو های سیاه رنگ براش جذابیتی داشته باشن.. چه برسه اینکه جذب تتو آرتیستی خوش چهره و هات به اسم جی کی بشه~ نام: Black Tattoo | تتوی سیاه کاپل: کوکوی، نامجین، هوپکوک ژانر: رمنس، فلاف، روزمره، اسمات🔞 تمام شده / completed + after story .