hadis_s's Reading List
18 stories
Haven [Kookv, Yoonmin] by thatnaomi
thatnaomi
  • WpView
    Reads 25,243
  • WpVote
    Votes 2,836
  • WpPart
    Parts 25
زندگی عاشقان مقیم بلندی‌های کالیفرنیا خلاصه: قصه مردی بد و مردی خوب؛ دوستی به عشق تبدیل میشه. کنارش قصه مردی خیلی بزرگ‌سال‌تر و مردی جوون؛ عشقی که به دلبستگی می‌انجامه. «چرا؟ چون من زن نبودم؟» جونگ‌کوک به خودش اومد و دید وسط داد و بیداد تهیونگ، دلش برای چشم‌های پسر روبه‌روش ضعف رفته. «احمق تو همه‌جا هستی، جلوی چشمای بازم هستی، پشت پلکای بستم هستی، توی بطری آبجومی، لا‌به‌لای بانداژای بوکسمی، چشمات کنار بالشمه، حتی تو اون هودی سبزِ نعنایی که ازت بلند کردم، ها تهیونگ؟» مرد حلقه داشت. وقتی دستای بزرگش، که مثل دستای از گور برخاسته‌ای، رنگ‌پریده و کم‌خون بود، گودی شونه تا کتف جیمین رو نوازش کرد؛ روی انگشتش برق زد. «آخرین باری که همچین چیزی خوردم؛ مهمونی تولد هم‌دانشکده‌ای انگلیسیم بود، نزدیک بیست سال پیش... این آب گوجه‌فرنگیش یه کم زیاد نیست؟» #جدی_نگیرید وضعیت: کامل‌شده ✅ کاپل: کوکوی، یونمین ژانر: روزمره، عاشقانه، کمدی، اسمات🔞⛔ نویسنده: نائومی
SPACE VOYAGE | Vkook [translated] by FuckingGeniusTae
FuckingGeniusTae
  • WpView
    Reads 388,523
  • WpVote
    Votes 53,466
  • WpPart
    Parts 47
[ تکمیل شده ] وقتی هفت تا پسر که زیاد همدیگه رو نمیشناسن، داخل یک سفینه ی بزرگ، در فضا به مدت دو ماهِ کامل گیر بیفتن، همه چی قراره خیلی پیچیده و به‌هم ریخته شه!! این فن‌فیک اسمات داره. پس با ریسک خودتون بخونیدش
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 774,994
  • WpVote
    Votes 98,800
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)
✿∴BLOOM∴✿ by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 216,194
  • WpVote
    Votes 33,070
  • WpPart
    Parts 25
#HANAHAKI 🌸 هاناهاکی : بیماری ای که اگه یه نفر یه عشق یه طرفه داشته باشه ، گلی توی ریه هاش ریشه میده و گلبرگاش بعد از مدتی کل ریه شو پر میکنن و اون فرد به طور متوالی سرفه میکنه و گلبرگارو بیرون میده. هیچ راه درمانی نداره به جز اینکه اون طرف مقابل هم عاشقش بشه یا کل گیاه از ریه ش خارج بشه که این باعث فراموشی اون کسی که عاشقشه میشه :) ____________________ Name↬ #BLOOm ↳Genre↬ Fantasy, romence, Smut +18 ↳Couple↬ vkook .yonmin
Moscow | Hopemin Completed by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 109,924
  • WpVote
    Votes 16,863
  • WpPart
    Parts 23
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده ای فرستاده شده از جنوب با سرنوشت خون آشام پر رمز و رازی که پسرخوانده ی شهردار مسکو بود گره میخورد؟ چه جنگ هایی قرار بود بر سر خون این پسر راه بیوفته؟ داستان پر فراز و نشیب مسکو رو بخونین... پیج نویسنده: @sylvie_fic کاپل:🔹️هوپمین_ویکوک🔹️ نویسنده: Sylvie 🌱 ژانر:سوپر نچرال،ومپایر،رمنس،اسمات 🔞⛔ پ ن: وجود برخی از ابهامات در مورد شهر مسکو کاملا طبیعیه و به دلیل نبود اطلاعات کافی در سایت های ایرانی ممکنه نویسنده ایراد هایی در متن داستان داشته باشه، اما تمامی مکان ها و شهر ها کاملا واقعی هستن.
Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 85,793
  • WpVote
    Votes 14,086
  • WpPart
    Parts 27
فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر بود... پسری که قرار بود دوباره قلب شهردار مسکو رو به بازی بگیره.... کاپل: هوپمین، ویکوک، نامجین 🥀 ژانر: خون آشامی، اومگاورس، رومنس، درام، اسمات 🔥 پیج نویسنده: @sylvie_fic پ ن: این فیک ادامه ی فیک Moscow میباشد 💛
Hey stupid, i love you! by esamsam
esamsam
  • WpView
    Reads 380,477
  • WpVote
    Votes 61,857
  • WpPart
    Parts 47
+ دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترش‌هام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اون‌ها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.
𝐂𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋𝐋𝐄 <ⱽᵏᵒᵒᵏ> by VIIRTTU
VIIRTTU
  • WpView
    Reads 45,106
  • WpVote
    Votes 6,454
  • WpPart
    Parts 11
کانل/دارچین(کامل شده) دارچین:درختی که از همه ی قسمت هاش بوی مطبوعی استشمام میشه و مثل چوب جادویی هرچیز رو لمس کنه، رائحش رو به اون میده. داستانی در دهه 50 میلادی، بین جغرافیا های مختلف و شخصیت های متفاوت تر. مرد تاجری که اعتیادش به تنباکوی لیکوای فرانسوی، با عطر دارچین آمیخته میشه، و پسر چشم آبی نابغه ... __________✴✧ _قرار بود با بوسیدنت بفهمم حسم بهت چیه... اما این چهره ی غرق خونت چرا داره نفسم رو میگیره؟! ___________✴✧ 🔺𝙶𝚎𝚗𝚎𝚛 : 𝚌𝚕𝚊𝚜𝚜𝚒𝚌, 𝚍𝚛𝚊𝚖, 𝚁𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎, 𝚂𝚖𝚞𝚝 🔻ᴄᴏᴜᴘʟᴇ :ᴠᴋᴏᴏᴋ, ꜱᴇᴄʀᴇᴛ 🦋𝗛𝗲𝗮𝗿𝘁 𝘄𝗮𝗿𝗻𝗶𝗻𝗴🦋 *کانل= کلمه دارچین در زبان اسپانیایی*
ஜ 𝑻�𝒉𝒆 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒔𝒂𝒗io𝒓𝒔 ʚϊɞ 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 ஜ( Completed ) by setared
setared
  • WpView
    Reads 292,340
  • WpVote
    Votes 46,197
  • WpPart
    Parts 52
**کامل شده** تا حالا حس کردید کاش خیلی درگیر کسی یا چیزی که عاشقش هستید نمی شدید؟ کاش به دوست داشتنش از دور بسنده می کردید؟ تا حالا پیش اومده از تصمیمتون عمیقا پشیمون بشید؟ این ها دقیقا احساسات این روزهای جینه. جین از تصمیمی که سه سال پیش برای ازدواج گرفته، پشیمونه! خیلی پشیمون! ولی دقیقا زمانی که حس میکنه وقتشه که این گره ی پوسیده که سرنوشتشون رو به هم متصل کرده و زمانی با عشق، با نهایت اشتیاق و با دست های خودشون زدند رو برای همیشه باز کنه؛ سر و کله ی یه معجزه پیدا میشه! یه معجزه که از بین دست های پنج تا موجود کوچولو و دوست داشتنی قل میخوره وسط زندگیشون. معجزه ای که یه گره ی جدید به نام"پدر شدن" کنار گره پوسیده ی عشقشون میزنه و سرنوشتِ زوج ما رو باز هم به هم متصل نگه میداره! البته که با کمک دست های کوچولوی ناجی های کوچک. #1 in namjin #1 in jimin #1 in taehyung #1 in jin
RANDY by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 468,912
  • WpVote
    Votes 74,511
  • WpPart
    Parts 32
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میاد! +میدونستی ابراز خشونت هم یه نوع عشقبازیه... قبیله مایا تو آفریقا این کارو میکنن. Vkook story! ⚠️#1in bts fanfic ⚠️#1in Persian ⚠️#1in Action