Select All
  • last time
    526 87 5

    نگاهم کن حتی با نفرت .. حتی با درد ... اما نگاهم کن تهیونگ ؛ اجازه نده اینطوری بشکنم. لعنتی نگاهم کن بذار برای اخرین بار چشماتوببینم سرتوبلندکن و بهم نگاه کن ؛ درد دارم اما بیشترازهمه قلبم تیرمیکشه گفته بودم قلب منی تهیونگ؛ گفته بودم دردبکشی قلبم تیرمیکشه.لعنتی چجوری داری اینهمه درد میکشی که قلبم داره تیرمیکشه با حر...

    Mature
  • 𝐅𝐚𝐰𝐧 |vkook|
    2.3K 539 9

    در بحبوحه جنگِ جهانی دوم، یک فرمانده ژاپنی و یک پسر کره ای باهم آشنا میشن که هر کدوم راز هایی رو پنهان کردن. چی میشه اگه اونا به اسرار هم دیگه پی ببرن؟ genre: Romance , Historical , Drama

  • شیطان معشوقه خدا بود
    3.2K 576 1

    چهل شبانه روز و انسان آفریده شد. خدا تعظیم خواست انجام شد در کمال ناباوری اما ایستاد کسی شیطان که معشوقه خدا بود. ❤︎꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂꧁❤︎꧂❤︎ ژانر✵ رمنس، فانتزی کاپل✵ تهکوک امضا✵ الهه ای که عاشق ماه شد، آستریا. کاور از دوست عزیزم @MOONCHILD_leveretTK

    Completed  
  • Prince Charming And His Nose|Vkook-Hopemin👑
    52.2K 10.1K 78

    یک پسر جوانِ ژاپنی که به خاطر مشکلاتی از توکیو به فرانسه سفر میکنه. اون پسر، پرنس چارمینگِ دیزنی لند پاریس به حساب میاد و به نظر میرسه که قراره سیندرلای خودش رو در دلِ شهر پاریس، زمانی که روی یکی از نیمکت های کافه‌ی له دو مگو نشسته پیدا کنه! - حالا که به قصر من اومدی باید بگم سیندرلا یه چیزی رو برای پرنس چارمینگ جا می...

    Completed  
  • 𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕
    65.8K 7.7K 112

    (های به ریدرها عزیزم لینک پارت های ویرایش شدش قرار گرفته در پارت اول لطفا اگه به این بوک برای خوندن فرصت دادید لطفا فایل های ویرایش شده اش رو چک کنید و لذت ببرید 💜) کیم تهیونگ حتی اسمشم باعث میشه سرتو بکبونی تو دیوار کیم تهیونگ عنصریه که تنها کاری که بلده و میتونه انجام بده دردسر درست کردنه اونقدر سادس که خیلی راحت...

  • Somebody to love | persian translate
    199K 28.2K 48

    |تکمیل شده| دو وکیل در قرن ۱۹ میلادی به هم دیگه علاقه مند میشن اما مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره. هردوی اونها متاهلن و جامعه ی اون زمان، درکی از عشق بین دو همجنس نداره...

    Completed  
  • 𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐁𝐞𝐚𝐮𝐭𝐲 [𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤]
    270K 35.8K 52

    [ completed ] |زیبایی سیاه| کاپل: ویکوک~ یونمین~ نامجین ژانر: درام | رمنس| انگست | اسمات مرد برگشت و تمام روح جانگ کوک رفت. چهره ای رو دید که تمام عمر ازش نفرت داشت. مردی رو دید که نمیخواست هیچوقت دیگه باهاش روبرو بشه. مردی رو دید که زندگیش رو نابود کرده بود. مردی که اسمش هم براش نفرت انگیز بود... کیم تهیونگ... پ...

    Completed  
  • RANDY
    428K 70.8K 32

    [کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میا...

    Completed  
  • TigerBun🐯🐰
    273K 46.5K 57

    "کوک... رونای تو واقعا بزرگن!" ببر هایبرید بدون هیچ خجالتی اینو گفت و به خرگوش کوچولویی که داشت هویجش رو میخورد خیره شد. پسرک با چشمای درشت شده اش پرسید"هیونگی میدونی چی بزرگتره؟" پسر بزرگتر تلاش کرد تا افکار منفیش رو کنار بزنه. اون میدونست که بانیش معصوم تر از این حرفاست... "چی بزرگ تره جونگکوکی؟" پسرکوچکتر هیجان...