𝟬𝟬:𝟬𝟭 𝗹𝗶𝘁𝘁𝗹𝗲 𝘄𝗶𝘀𝗵 // LuWoo
یه چندشاتی کوچیک راجع به کیم جونگووی خجالتی ، دانشجویی که عاشق کاپتان بسکتبال تیم دانشگاه شده و راجع بهش داخل دفتر کوچیکش مینویسه....
یه چندشاتی کوچیک راجع به کیم جونگووی خجالتی ، دانشجویی که عاشق کاپتان بسکتبال تیم دانشگاه شده و راجع بهش داخل دفتر کوچیکش مینویسه....
- عوضی تو قرار بود باهام بیای نه اینکه بزنی زیرش! - لوکاس وانگ من ننه ی تو نیستم ، تو هم یه بچهی هفت سالهی شاشو نیستی که دستتو بگیرم همجا ببرمت و.... کاپل : لووو ژانر : کمدی / اسمات / روزمرگی - این چندشاتی کاملا فانه و در نتیجه مکالمات بازـی داره پس اگه دوست ندارید لطفا نخونیدش🤍 -
❥︎NCT" Couple :Jaeyong . Yuwin . Johnten. Luwoo Genre :.....;) " تو شهری که هرگز اسمشو نشنیدی دانشگاهی وجود داره که در اونجا پسر جدی به اسم جهیون که به امید بیرون اومدن از این شهر کوفتی درس میخونه سپس دانشجوی انتقالی فرا میرسه که ....... _ تمام شده ..
" أشياءُ رُبمَّا اعتَبرتَها عاَئِقاً فٌي حَيَاتِك، كَانَتِ السَببَ فِي كَونِكَ مَحْفُوفاً بِالحُبّ. طُرقٌ طَويلةّ مُجعَّدة سَلَكْتَهَا، أَمَاتَتْ شَغَفَك مِراَراً، قَادَتكَ إِلَيَّ. أَنْتَ تَكْرَهُ القَدَر، لَكِنِّي لَوْلاَكَ مَا أَحبَبْتُه.. أَحْسِدُك، بِقَدْرِ مَا أُحِبكْ. " 𝙡𝙪𝙬𝙤𝙤 🌱 fluff ⚠️ This whole book is...
🥀 𝑪𝒐𝒖𝒑 : 𝐽𝑎𝑒𝑌𝑜𝑛𝑔 , 𝑌𝑢𝑊𝑜𝑜 , 𝑁𝑜𝑀𝑖𝑛 🥀 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝐷𝑟𝑎𝑚 , 𝐴𝑛𝑔𝑠𝑡 , 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒+ 𝑆𝑚𝑢𝑡 -------------------------------------------------------- خلاصه داستان : تیونگی که همیشه توی انتخاب موکلاش حساسیت به خرج میده به اصرار دوستاش مجبور میشه روی یه پرونده قتل کار کنه، در این حین جونگ جه...
📎حدود پونزده دقیقه فقط طول کشید تا تن متوجه بشه ک تیونگ عاشق یوتا شده! اما این در مورد تیونگ فرق داشت؛ اون این مسئله رو دیر متوجه شد...شاید خیلی دیر. نه سال طول کشید تا اینکه تیونگ متوجه شه که عاشق بهترین دوستش شده معلوم نیست چقدر دیگه زمان میبره تا بتونه عشقشو به یوتا بروز بده و بهش اعتراف کنه...
همه چی با خوندنش مشخص میشه ژانر /هپی اند/ ددی لیتل / اسمات🔞😈 جونگوو و لوکاس داستان از اینجا شروع میشه
_گل مورد علاقت چیه؟ +نیلوفر...نه از این نیلوفرای تو آبا!نمیدونم بهش چی میگن ولی تا حالا زیاد بهم دادی!از این نیلوفر یاسی ها که خیلی گل برگاش کم جونن!مثل شقایق!ولی از شقایق بزرگ تره! با چهره آرومش به توضیحات پسر روبروش گوش داد. _ایپوموِ!ایپوموِآ یا غوره نیلوفر عزیزم!حالا چرا این؟ +بخند _ها؟ +میگم ی لبخند بزن! _چه ربطی...
"_ کدوم دارویی یه همچین عوارض وحشتناکی داره؟! _ دقیقا هیچ دارویی نمیتونه این عوارض رو داشته باشه. ولی.. تا به حال اسمشو جایی ندیدم، F39؟" این مطلقا اون زندگی ای نبود که جمین برنامهریزی کرده بود؛ اما آدمهایی که اطرافش بودن جرات زیادی برای ادامه دادن، بهش القا کردن. *زمان آپ: چهارشنبهها و جمعهها *نومین *علمی_تخیلی...
وان شات '-'دوست پسر وحشی من '-' Writer: winkey Couple: chensung نویسنده : winkey کاپل : چنسونگ ( چنله ، جیسونگ )
Couple: Ten X YangYang Genre: Romance, Smut یه داستان کوتاهه که توی چندتا پارت و دوتا ورژن اپ میشه. نظرسنجی قبلا توی چنل تلگرام انجام شده و با دوتا کاپل انتخابی (تن و یانگیانگ) و (جهیون و جمین) نوشته میشه😇
Zombie ; Noren , DoTae [ Romance, Time Travel, Angst , School Life ] ❞ خیلی وقته به خودم توی آینه نگاه نکردم ! میترسم نگاه کنم و با یه زامبی رو به رو شم ❝
فکت استوری شماره 3 یووین با نام "جوجه طلایی" 🐤 دو قسمت قبلی این مجموعه رو می تونید توی پیج fanfiction_iran بخونید! امیدوارم لذت ببرید.
§Coppochino taste§ عطر کاپوچینو هوش از سرش می پروند ولی دیدن اون پسر که هر بار کاپ خوش بو رو جلوش می زاشت، معنی دقیق زندگی بود. ☕طعم کاپوچینو☕ کاپل ها: یووین* جه یونگ
اسپین آف کاپل " لووین" وانشات 《lover camander》 Lucas x Winwin _________ شانسی برای به دست آوردن دوباره ی فرصتی که با دستای خودش سوزونده بود، شانسی برای نجات، یک شانس سیاه! ________ by: winkey
➷couple: johnten, jaeyong, chanbaek, nomin ➷genre: romance, comedy, smut, school life, angest Update: everyday! ➷summary: به راستی عشق چطور مسیر خودش رو به قلب انسان ها پیدا میکنه؟! آیا حضور اون رو احساس میکنیم ؟! یا مثل حرکت بیصدای خون در رگهامون جریان پیدا میکنه؟! برای تن اون مرد بلوند یک نشونه ست... این پسر نو...
🌼Writer: hawkpawforever 🌼Translator: Xback 🌼Genre: fluff and kisses 🌼Couple: Luwoo ~> این فیک یه وانشات ۷ چپتری و اصلش برای یه کاپل دیگه(جوریک) بود بعد از ترجمه کاپلش رو به لووو تغییر دادم♡ ~> ایکیگای اصطلاحی ژاپنی به معنی "دلیلی برای بودن" ژاپنی ها اعتقاد دارن که ایکیگای به زندگی هر آدمی معنا میده و هرکس توی زن...
" پرنس تایلندی که بلافاصله بعد از ورودش به دانشگاه بخاطر زیبایی چشم گیرش بشدت معروف میشه و دختر پسرای زیادی ازش می خوان تا باهاشون قرار بزاره اما همین معروفیت اونو وارد ماجرا و رابطه ای می کنه که باعث میشه روزاش جور دیگه ای بگذرن، پر از تناقض ! " •• 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 ; Johnten . JaeYong . Nomin . 👥?
LUWIN - TENDERY - XIAOYANG عشق فقط یک لحظه ست... و در مقابلش ده روز زمان طولانی ایه... اگه سرنوشت بخواد....همه چیز تغییر می کنه...
°• کاپل: جه یونگ . جانتن . یووین °• ژانر: روزمره . رمنس . انگست - به اندازه ی تمام ادم های روی زمین داستان عاشقانه وجود داره. - به اندازه تمام مردن ها، تولدی وجود داره. ماجرایی دنباله دار از سرنوشت دو پسر که نام 'برادر' زندگی هاشونو بهم گره میزنه. زندگی کردن و برای زندگی جنگیدن!
🌈 𝐅𝐢𝐜 Cafune 🌈 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 chatstory, fluff, smut 🌈 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 #Luwoo #Yuwin 🌈 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 Sunlayower (XBACK) لوکاس فقط بخاطر شرطی که بسته بود به استادش پیام داد هیچوقت فکرشم نمیکرد یه شرطبندی احمقانه تموم زندگیشون رو تغییر بده.... کافونه (cafune)، یه کلمه پرتغالی برزیلیه به معنی "حرکت دادن نرم انگشتان میان...
زندگی هر کسی فراز و نشیب های خاص خودشو داره، ولی برخورد ما با اون مشکلات شخصیت واقعی مارو میسازه. اینکه کی بالاخره تصمیم بگیریم زخمامونو درمان کنیم و مسئولیت زندگیمونو به عهده بگیریم، به خودمون بستگی داره. اما فرشته ی نجاتمون همیشه مراقبه تا راه نجاتمونو جلوی پامون بذاره... این کادوی تولد من به مهشید عه. یکی از بهتری...
درست یه هفته بعد از بهم زدنمون از دستت دادم...اونم واسه همیشه! اما حالا... یکی به اسم جانگ جهیون پا گذاشته تو زندگیم! اون مثل توئه... همونطور آرام و همونطور آرامش بخش..! همونطور ساکت و پر تلاطم...! اون برام آشنائه! کسی که انگار میشناسمش! اما اون کیه؟ *** "ته یونگا" "من...." صدای بوق ماشین تنها چیزی بود که دیدم لحظه ی...
[پایان یافته] نورن . جه یونگ . مارک هیوک . یووین واسه ی همه ی آدم ها وقتایی توی زندگیشون هست که باعث می شه کل مسیر زندگیشون تغییر کنه...وقتایی که باید تصمیم بگیری...باید تصمیم بگیری چه جوری زندگی کنی...برای چی...یا شایدم برای کی زندگی کنی... این کار مشترک از من و @_wonderry_ هست.😍
به هنرنماييش روي بدن پسر چشم دوخت... مثل يك تابلوي نقاشي بود؛ نقاشيي از جنس درد...! قلمي از جنس شلاق و رنگي از جنس خون... ناله هاي دردناك پسر براش مثل يك سمفوني زيبا بود؛ اما طولي نكشيد، طولي نكشيد تا هر قطره اشك پسر براش مثل يك جام زهر بشه... مويه هاش تبديل به كابوس هاي شبانش و نفس كشيدنش، دليل نفسهاش بشه... main c...
مارک لی از بچه ها متنفره! اما... چی میشه اگه یه روز بیدار بشه و بفهمه نزدیک ترین آدم زندگیش تبدیل به یکی از همونا شده؟
گاهی اوقات دوردست ترین آرزوها دقیقا مقابل چشمتونه... گاهی عمیق ترین خوشحالی ها، ساده ترین اتفاقات زندگیتونه... گاهی دردناک ترین تجربه ها دری رو به سمت زندگی جدیدی باز میکنه... و گاهی تمام چیزی که برای خوشبختی نیاز دارین، وجود عزیزانتونه... داستان روزمرگی های چهار پسر... از چهار خانواده... که بواسطه دوستی یا عشق بهم پی...