mooniekiddo
تهیونگ دنسر ناشناختهای که همیشه رویایه شناخته شدنو داشته.
اما ایا زندگیش با دیدن جئون جونگکوک همونطور که میخواد پیش میره؟!
.
.
چونه پسرو گرفت و محکم فشرد:یه کلمه،فقط یه کلمه دیگه حرف بزنی دیگه جلو خودمو نمیگیرم و تو اون پسرو میکشم..
تو مال منی اجازه نمیدم دیگه حتی دست کسیم بهت بخ وره،اینو تو ذهنت فرو کن.