No Rules | Hyunlix
استاد ، واقعا میخواستم ریکشنتونو ببینم وقتی که بفهمین هر روز با تصور شما چیکارا میکنم
استاد ، واقعا میخواستم ریکشنتونو ببینم وقتی که بفهمین هر روز با تصور شما چیکارا میکنم
𓂃𝖥𝗎𝗅𝗅𓂃 𝖳𝗈𝗌𝗄𝖺: درد روح باورم کن مین، خواهش میکنم! من واقعا واقعا عاشقتم. اگه... اکه قبولم نکنی و پسم بزنی، من میمیرم و این، شعار نیست... سر به زیر انداخت و با نوک کفشش روی زمین خاکی ضربه زد: بازی دادن احساسات درست نیست آقای بنگ پس میخوام از همین اول جواب منفیمو بهت بگم. چان با چشمهای گرد جلو رفت و گونهه...
[پایان یافته] یوهان دستش رو پشت گردن گائون برد و سرش رو به جلو هول داد. لبهاش رو روی لبهای گائون کوبید و باعث شد حرفش نیمهتموم بمونه. تماسی که میون لبهاشون رخ داد خیلی کوتاه و سطحی، اما پر از قدرت و سلطهگری بود. یوهان سرش رو عقب کشید و به چشمهای گرد گائون خیره شد: «من نمیخوام به چیزی خاتمه بدم... اگه میخوای ا...
┈ اگه یکی از بنفشهها رو بچینم و بذارم لای موهای سیاهت، چی میشه؟ ┈ خودت روی موهام گل بکار! با لبهات. 𝗮 𝗯𝗹𝗮𝗻𝗰𝗸 𝘀𝗽𝗮𝗰𝗲, 𝗮 𝗺𝗶𝘀𝘀𝗶𝗻𝗴 𝗽𝗮𝗿𝘁 𓂃 ִֶָ ֙⋆𝗆𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗆𝗂𝗇𝖼𝗁𝖺𝗇 ֙⋆𝗌𝗂𝖽𝖾 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗀𝗅𝗂𝗑, 𝖲𝖾𝗎𝗇𝗀𝗃𝗂𝗇 ֙⋆𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝖠...
○Couple: Hyunlix ○Genre: Slice of life, Romance, Dram, Smut من "هیچ" بودم و اون "همهچیز" بود؛ یکروز به هم برخورد کردیم و با هم دنیایی رو ساختیم که برای ما "همهچیزمون" بود، ولی در آخر "هیچچیز" نبود! روایتی ساده برای اینکه شاید نیاز داشته باشید بشنوید: شما تنها انسانی نیستید که توی زندگیش سردرگمه! + عشق اشتباه نیست.
"ددپول" کاپل: هیونلیکس ژانر: جنایی، انگست • تا حالا چیزی در مورد شغل خانوادگی شنیدین؟ ممکنه شغل خانوادگی شما پزشک، پارچه فروش یا نجار باشه اما کمتر کسی پیدا میشه که شغل قاتل رو از پدرش به ارث ببره، و فلیکس یکی از همون معدود افراد بود؛ تو زندگیش به قتلهای زیادی محکوم شده بود اما اتهام به کشتن همسر افسر هوانگ هیونجین ب...