mabyeani's Reading List
13 stories
Ride or die by LucensLana
LucensLana
  • WpView
    Reads 8,513
  • WpVote
    Votes 1,228
  • WpPart
    Parts 23
چند نفر از ما تو این دنیا وقتی به کسی احساسی پیدا میکنیم با خودمون صادقیم؟ خیلی وقتا تا مدت زیادی سعی میکنیم خودمون رو گول بزنیم و از احساسمون فرار کنیم. جنی هم یکی از ماها بود. " فردی که مقابلش قرار داشت، کت رو بهش نزدیک کرد و دو طرف کت رو، روی شونش قرار داد. آستین های کت رو پشت جنی محکم به هم گره زد، جنی که همین الانش هم تا حدودی از حالت خمیده خارج شده بود قسمتی از کت رو تو دستش فشار داد، صاف ایستاد و نگاهش به اون چشم های آشنا گره خورد. تهیونگ کمکش کرده بود. " کاپل: تهنی/ جینسو/ رزکوک ژانر: مدرسه ای/روزمره/رومنس روز های آپ: نامشخص Cover by: V-antea
𝘿𝙤𝙡𝙡𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚 𝙎2 by BlackCat_Anna
BlackCat_Anna
  • WpView
    Reads 48,807
  • WpVote
    Votes 4,585
  • WpPart
    Parts 18
|ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ| • من رو یادت نمیاد؟! راستش از اینکه اون روز توی بیمارستان نجاتت دادم پشیمونم،فکرشو نمیکردم اینقدر باهوش باشی... ولی میدونی چیه؟ خیلی زودتر از اون چیزی که فکرشو میکنی تمام این خنده ها،شادی ها و لحظات محشری که با دوستات داری از بین میره... راستی جیسو چطوره؟! روح کوچولوی من بالاخره تونسته با مرگش کنار بیاد یا نه؟ بهتره بیشتر باهاش وقت بگذرونی، چون میدونی باید از الان خودت رو برای مرگ نابهنگامت آماده کنی جنی! به زودی دنبال تو هم میام کوچولوی باهوش! فقط یکم دیگه با دوستات خوش باش... لحظاتی سخت تر از خونه عروسکی در انتظارتونه! امضا : شبح آبی
Badboy,Badgirl{complete} by k_pop_fanfic
k_pop_fanfic
  • WpView
    Reads 72,695
  • WpVote
    Votes 6,802
  • WpPart
    Parts 43
◉ نام فن فیک: #پسربد_دختربد ◉ ژانر:عاشقانه_دانشگاهی_اسمات • ◉ قسمتی از فیک: لیسا در حالی داد میزد از پشت سرم گفت:کی لذت برد؟این تو بودی که اینجا اومدی. برگشتم و ابروهامو بالا دادم و گفتم:پس تو چرا قبول کردی؟! در حالی که از جلوم رد میشد و در ماشینش که توی نزدیک ترین پارکینگ به در آسانسور پارک شده بود و باز کرد و با اشاره به پایین تنم با خنده دندون نمایی،چشمکی زد وگفت:چون اون موقع نمیدونستم انقدر کوچیکه! سوار شد و گاز داد و بیرون رفت،انقدر از حرفش حرصی و شوکه شده بودم که دهنم باز مونده بود، شروع به خندیدن کردم و فکم قفل کرده بود... اون دختره ی....چی گفت؟چشم هامو با اعصبانیت بستم و چنگی به موهام زدم...می‌کشمت دختره ی پرو! به سطل اشغالی که کنار ستون بزرگ داخل پارکینگ بود لگد محکمی زدم که صدای دادم بلند شد.... • | #badboy_badgirl🏨🧩| ◉ Couple: #lizkook #rosmin ◉ Writer: #sahr • ◉ کارکتر ها: #Bts - #Jungkook • #Jimin #Blackpink - #Lisa • #Rose #Gidle- #Miyeon #Astro - #Eunwoo #Sf9 - #Jaeyoon وضعیت:تمام شده.
obligation(تعهد) by Cottonmyeon_h
Cottonmyeon_h
  • WpView
    Reads 3,496
  • WpVote
    Votes 577
  • WpPart
    Parts 11
#مقدمه: همسر کای کاوالارو چهار سال پیش فوت کرد اما یاد و خاطره‌اش هنوز ذهن کای رو ترک نکرده. کای در آستانه‌ی تبدیل شدن به جوان‌ترین رهبر، در طولِ تاریخ مافیای شیکاگو، یا باید دوباره ازدواج کنه یا ریسک ضعیف ظاهر شدن توی این جایگاه رو بپذیره. جنی برای ایفای این نقش انتخاب شده. اونم شوهرش رو از دست داده ولی در واقع اولین ازدواجش همیشه در حد یه نمایش سوری بوده. حتی بعد از مرگ شوهرش هم جنی بار رازهای اونو به دوش می‌کشه، تا از عزت و آبروی یه مرد فوت شده و خودش محافظت کنه. به واسطه‌ی ازدواجش با کای، قصر دروغ‌هاش در معرض ویرانی قرار می‌گیره. ~در حال اپ ~هفته ای دو پارت #Kai #Exo #Jennie #Blackpink #Jenkai #کای #اکسو #جنی #بلک_پینک #جنکای #Chanbaek #chanyeol #Baekhyun #چانبک #چانیول #بکهیون
爱𝖱𝖾𝖽𝖨𝗇𝗄 by pinkdragonarea
pinkdragonarea
  • WpView
    Reads 16,253
  • WpVote
    Votes 2,176
  • WpPart
    Parts 27
بعضی وقت ها دروغ امن تر از حقیقته.. - جوهر قرمز '𝐎𝐧𝐥𝐲 𝐚 𝐦𝐨𝐧𝐬𝐭𝐞𝐫 𝐜𝐚𝐧 𝐝𝐞𝐬𝐭𝐫𝐨𝐲 𝐚 𝐦𝐨𝐧𝐬𝐭𝐞𝐫' 𝖂𝖗𝖎𝖙𝖊𝖗 : 𝖕𝖎𝖓𝖐𝖉𝖗𝖆𝖌𝖔𝖓 language:𝐏𝐞𝐫𝐬𝐢𝐚𝐧 sexual orientation:𝐒𝐭𝐫𝐚𝐢𝐠𝐡𝐭 please share it to your friends" Ranking: #15 love 24 august #1 jennie 5 september #1 blood 25 august #1 jisoo 5 september #1 boyxgirl 25 august #5 blackpink 25 august #1 mafia 25 august #64 bts 14 october وضعیت:در حال آپ زمان آپ: نامشخص
HE SHOULD DIE࿐ by FK_Spoiler
FK_Spoiler
  • WpView
    Reads 29,660
  • WpVote
    Votes 4,188
  • WpPart
    Parts 39
جنی درست همون قسمتی که گفت لمس نکنه رو با سر انگشت هاش لمس کرد. به ثانیه نکشید نفس کشیدنش تغییر کرد، قفسه سینه‌اش بالا و پایین می‌شد و تند تند نفس می‌کشید... چشم‌هاش رو روی هم گذاشت و لب تر کرد: -چرا اینکار رو می‌کنی؟ به قدری محکم لبه های وان رو نگه داشته بود که رگ های دستش برجسته شدن و سر انگشت هاش به سفید تغییر رنگ دادن... جنی با نگرانی، ازش فاصله گرفت و صورتش رو بین دست هاش گرفت: -حالت خوبه!؟ وقتی جنی خواست از جاش بلند بشه، رون پا هاش رو تو چنگش گرفت و محکم نگه داشت: -می‌خوای بدونی با لمس جایی که نباید چی کار کردی؟ جنی با ترس به چشم‌هاش خیره شد. بعد کمی مکث بخاطر حس قدرتی که از ترسی که تو وجود دختر شکل گرفته بود به وجود اومد، ادامه داد: -بیا تا نشونت بدم! ░G░e░n░e░r░☟ M̳y̳s̳t̳e̳r̳y̳ ̳ ̳M̳a̳f̳i̳a̳ ̳S̳m̳u̳t̳ ̳D̳r̳a̳m̳ #full ✷ #𝐹 ✷
Revenge (Taennie) by babypinkishgalaxy
babypinkishgalaxy
  • WpView
    Reads 14,036
  • WpVote
    Votes 1,065
  • WpPart
    Parts 13
ژانر: مافیا/ پلیسی /شاید اسمات کاپل: تهنی، (شاید) لیزکوک خلاصه: 《جنی، دختری که همیشه تو ماموریتای مخفیانه و ویژه شرکت میکرد و کسی بجز چندنفری که باهاش کار میکردن از وجودش خبری نداشتن، بخاطر انتقام مرگ پدرش وارد به باند مافیا میشه》 پ.ن. روند فیک با فیکای عادی متفاوته، لطفا قبل از شروع، حتما author's note رو بخونین. September 29th 2021
♠️{𝔻𝕖𝕧𝕚𝕝'𝕤 𝕣𝕚𝕟𝕘}♦️ by rozalin_writer
rozalin_writer
  • WpView
    Reads 10,541
  • WpVote
    Votes 1,105
  • WpPart
    Parts 26
گاهی برای زنده ماندن مهراها را طوری میچینی که خودت برنده ی بازی شوی.... آنها هم همانطور بودند.... مهره های در بازی ای که سرنوشت برنده اش را از قبل تعیین کرده بود.... نویسنده : fairy نام فیک : انگشتر شیطان ژانر : درام، هیجانی، عاشقانه، اسمات، معمایی، پلیسی کاپل ها : تهنی، جیرز، جینسو، لیزکوک وضعیت : پایان یافته
After by k_pop_fanfic
k_pop_fanfic
  • WpView
    Reads 22,997
  • WpVote
    Votes 3,248
  • WpPart
    Parts 47
◉ نام فن فیک: #بعد_از ◉ ژانر: رمنس_درام_مادلینگ • ◉خلاصه : چرا رهام کردی؟ بهت گفته بودم که دیوانه وار عاشقتم...من بعد از تو دیگه خود قبلیم نشدم! قسمتی از فیک : با حرص نفسشو بیرون داد -«رزی ول کن دستمو...بزار با خوشی از هم خداحافظی کنیم» فقط سرمو به چپ و راست تکون دادم و التماسش کردم +« جیمین تروخدا...من بدون تو میمیرم» دستشو محکم از دستم بیرون کشید و به عقب هلم داد...شال گردنی که دور گردنش بسته بودم رو از گردنش آزاد کرد و جلوی پام انداخت من التماسش کردم! ولی اون پسم زد... خم شدمو شال گردنم رو برداشتم..چشمامو بستم تا اشکام نریزن +« باشه...برو» بدون هیچ حرفی چند قدم عقب تر رفت...داشت ازم دور تر میشد که داد زدم +« جیمین!» به سمتم برگشت و نگام کرد...بدون هیچ حرفی! +« نه می بخشمت...نه فراموشت میکنم!» و قطره اشک داغی که روی گونم ریخت! | #After🏨🧩| ◉ Couple: #jirose #lizkook ◉ Writer: #Jenny &#sahr ◉ کارکتر ها: #Bts - #jimin #jungkook #Blackpink - #rose #lisa •بقیه شخصیت ها زاده ی ذهن نویسنده هستن🔔 وضعیت : در حال آپ...
𝐃𝐎𝐍𝐓 𝐋𝐄𝐓 𝐌𝐄 𝐃𝐎𝐖𝐍 by btsbpjlrj4
btsbpjlrj4
  • WpView
    Reads 8,919
  • WpVote
    Votes 1,244
  • WpPart
    Parts 18
این داستان زندگیه منه من کیم جنی دختر بزرگترین سهامدار ایتالیا طی یه شب زندگیم زیر و رو شد! مسخره اس! ولی انگار تموم دنیا دست به دست داده بود تا من اونو ملاقات کنم! حتی شده به عنوان یه پسر... وارد شدن به کمپانی بیگ هیت اونم به عنوان یه پسر کار هرکسی نبود! ولی من انجامش دادم و همین اشتباه، باعث شد سرنوشت بازی جدیدی رو برام رقم بزنه! ⇏ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : taennie ⇏ sᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : jirose -liskook -jinsoo ⇏ ɢᴇɴʀᴇ : drama - fun