fzsyfzsy's Reading List 1 شروع
124 stories
Shifting ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by HannaTheEllA
HannaTheEllA
  • WpView
    Reads 1,509
  • WpVote
    Votes 347
  • WpPart
    Parts 5
بیون بکهیون پسر کتابداری که به حیوونای عجیب غریبش معروفه ‌، اما هیچکس نمیدونه یه جادوگر پایه دو همیشه خستست که ترجیح میده با شش تا هم خونه غیرانسانیش وقت بگذرونه تا بعضی ادمای بیرون ولی درست قبل ازینکه بخواد ورد جدید «تبدیل حیوانات به انسان» رو روی کتی مار خوشگلش پیاده کنه ، پارک چانیول ، کراش پنهانی بکهیون ، ازش میخواد تا به خونه ش بره و حیووناش رو ببینه ! 🪄Couples : Chanbaek | Kaihun 🪄Parts : 5 🪄Genre : MiniFiction . Angst . Magical . HappyEnd 🪄Update : Sundays 🌟 🪄 Completed on 05 November 2023 🪄Wait for season 2 👀✨
𓂃Lemony Love𓂃 by Hony88Moon
Hony88Moon
  • WpView
    Reads 51,335
  • WpVote
    Votes 10,108
  • WpPart
    Parts 27
🍋 عشق لیمویی 🍋 پارک چانیول رئیس آلفای کمپانی جواهرسازی Happy Shineه که کارمنداش از عصبانیتش و فریاداش آسایش ندارن. اما حتی آلفای مغروری مثل اون هم باید یه منبع آرامشی داشته باشه نه؟ مثلا آرامشی از جنس لیمو و وانیل که ناگهانی توی زندگیش پیدا بشه و چشمای آلفا رو به روی امگای سرنوشتش‌ باز کنه. با این وجود، دیگه چیزی از این غرور و خشم باقی می‌مونه؟ باید دید!! 𖣠~ Couple: Chanbaek 𖣠~ Genre: Omegaverse, Romance,Drama,fluff,Smut 𖣠~ Writer: Hony Moon
𓂃Amalthea𓂃 by Hony88Moon
Hony88Moon
  • WpView
    Reads 43,618
  • WpVote
    Votes 9,118
  • WpPart
    Parts 34
✮آمالتیا✮ بکهیون پسر ۲۱ ساله‌ای که از بچگیش به عنوان فرزند طرد شده‌ی خانواده زندگی کرده بدون اینکه هیچ وقت دلیلش رو بدونه...یعنی برادرش سهون که از افسردگی و وضعیت جسمی نه چندان خوب بکهیون خبر داره میتونه کمکش کنه تا با کمک پارک چانیول روانشناس به زندگیش امیدوار تر بشه و دلیل این زندگی ناعادلانه‌ رو بفهمه؟ ✮~ Couple: Chanbaek,Hunhan ✮~ Genre: Angst, Romance,Drama, Psychology, +18 ✮~ Writer: HonyMoon
Come For Me🤍 by exo_Bl_fiction
exo_Bl_fiction
  • WpView
    Reads 35,904
  • WpVote
    Votes 5,233
  • WpPart
    Parts 42
✅️completed ❄️Name : Come For Me " برای من بیا " 🌙Gener : Romance.Fluf.Comedy.Smut🔞 . FamilyProblems.Drama 💍Couples : ChanBaek , HunHan 🍂خلاصه : چانیول مرد ۳۸ ساله ای که استاد دانشگاه هانگوک بود به همراه پسر ۱۷ سالش ، میشد گفت تنهایی زندگی میکردن .چانیول و همسرش آیرین مدتی طولانی بود که از هم جدا شده بودن ، هر چند از اول علاقه چشمگیری بهم نداشتن اما چانیول لااقل توقع داشت این رابطه توافقی , بخاطر سهون ادامه پیدا کنه اما مثل این که اون خیلی زود از این زندگی بی عشق خسته شده و ترکشون کرده بود . و حالا بعد از چند سال چانیول دل به یک فاحشه باخته بود . چطور باید بهش ثابت میکرد عشقش فراتر از تملک جسمه ؟! آیا راهی بود تا اون رو کنار خودش داشته باشه؟! جدا از همه این ها پسر دردونه اش چطور با علاقه پدرش به یک فاحشه که قرار بود جایگاه پدر رو براش تصاحب کنه ، کنار میومد؟! 💌تکه ای از متن : +میخوام با من بیای خونم و باهام زندگی کنی ! _زندگی ؟!! خندم ننداز ‌. اونطوری فقط میتونی بی وقفه پارم کنی بی اون که ذره ای برات مهم باشه ! +میخوام باورم کنی و باهام بیای ‌‌‌‌.... _بیام که روزی سه وعده بفاکم بدی؟! عمرااااا ... +میخوام بهم جواب بدی ! _و اگه منفی باشه ؟ +هر شب VIP میگیرم و تا صبح به هم ذول میزنیم ! _مطمئنی کار دیگه ای نمیکنی؟ +راست میگی میتونم مقاله هام رو این جا
Wonderwall by MiyunaBBH
MiyunaBBH
  • WpView
    Reads 43,445
  • WpVote
    Votes 10,393
  • WpPart
    Parts 98
𖦹 ݈݇-𖢖⃟💸ᴡᴏɴᴅᴇʀᴡᴀʟʟ ༆꯭ ‌᷍❖‌✨ ڪسی که تا به خودت میای می‌بینی تمام مدت داشتی بهش فکر می‌کردی...شخصی که کاملا شیفتشی... زندگی با نفس کشیدن شروع میشه...یک نفس دردناک که نوزادی که حتی دنیا رو ندیده رو وادار به گریه کردن می‌کنه ولی هیچ‌کس این لحظه رو به یاد نداره...شاید برای همین که همه به قهرمان‌ها و خوب شدن روزها...تموم شدن سختی‌ها و عدالت، مهربونی، امید، لبخند، دوستی و بخشش باور دارن...شاید اگه به یاد داشتن از همون اولش فقط اشک، جیغ و گریه، درد و رنج اولین احساسات بودند...دیگه هیچ‌وقت از احساسات و خوب بودن حرف نمی‌زدن. پارک چانیول یک پسر ساکت بود که فقط به خشم و ترس باور داشت. یک دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک که بدون آرزو، هدف و رویا زندگی می‌کرد..،شاید برای همین بود که رفته بود سراغ ماشین‌ها و چرخ‌دنده‌ها...جایی که چشمش به رنگ قرمز نیفته و اسمی از عشق، قلب، علاقه و شیفتگی نشنوه. بین کیف ابزارش و طرح ساخت ربات‌ها و ماشین‌هاش فقط میشد فلزات نقره‌ای و رنگ خاکستری رو دید...هیچ راهی برای دیدن رنگ سرخ یا به یادآوردن عشق وجود نداشت. همه‌ی این‌ها تا قبل از دیدن پسری بود که انگار از کتاب قصه‌ها و سرزمین رویاها بیرون اومده بود چون حتی چشم‌هاش هم قرمز بود... Couple: chanbaek Genre: fluff, romance, action, smut
SOMEONE  SAVE PARK FROM HIS NEIGHBOR  by ARAM1326
ARAM1326
  • WpView
    Reads 5,656
  • WpVote
    Votes 1,318
  • WpPart
    Parts 44
🏩 پارک چانیول دکتری که زندگیش رو در خوشی و آرامش میگذرونه و کسی مزاحم اون نمیشه 💉 🏨 کسی که حرفه ای ترین توی کار خودشه و هیچکس حریف اون نمیشه🧬 🏥 ولی با ورود همسایه جدیدش به اون ساختمان همه چیز به هم می ریزه 🧫 🐾 چه اتفاقاتی بین پارک و همسایه جدیدش میفته؟! ( پارت ها کوتاهه) 🏥🧴🏥🧴🏥🧴🏥🧴🏥🧴🏥🧴🏥 💭کاپل ها : اصلی ( CHANBEK ) 💊 💭 فرعی : ( کریسهو ) 💊 (هونهان)💊 💭 نویسنده : ( S.S.SHADOW ) 💊 💭 ژانر : (لایف استایل) 🔬 (دراماتیک) 🔬( طنز )🔬(اسمات) 💭 وضعیت : ( در حال آپ ) 💭 اسم فیک : ( یکی پارک رو از همسایه اش نجات بده)
Because of you [COMPLETED] by Ten_1485
Ten_1485
  • WpView
    Reads 5,574
  • WpVote
    Votes 1,182
  • WpPart
    Parts 12
پارک چانیول، بیزینس‌من جوانی که هر لحظه از زندگیش رو به کار کردن گذرونده و سر و صدای زیادی در دنیای اقتصاد کره به پا کرده، هیچ وقت تصور نمیکرد یک روز نقاشی بزرگی از خودش رو روی دیوار شهر ببینه! درسته اون معروف بود اما تا به حال عکس خودش رو اینطوری روی دیوار ندیده بود؛ و حالا... رنگ هایی که تصویرش رو روی دیوار ترسیم کرده بودن در حقیقت مسیری رو براش نقاشی کردن که اون رو به یک نقاش رسوند. نقاشی که به زندگیش رنگ تازه‌ای زد. اما دقیقا زمانی که میخواست اون رو برای خودش نگه داره همه چیز بهم ریخت... و چرخه زندگی همینه؛ دقیقا جایی که احساس میکنید با خوشبختی فاصله‌ی کوتاهی دارید، ناگهان متوجه میشید یه نقاش بزرگ‌تر هست که داره زندگیتون رو هر جوری که خودش میخواد طرح میزنه و شما هیچ کاری از دستتون بر نمیاد جز اینکه اون رو تماشا و لحظه به لحظه‌ی اون نقاشی رو به واقعیت تبدیل و زندگی کنید!! ⦁ Gener : Angst | Romance | Smut ⦁ Couple : ChanBaek ⦁ Author : TEN ⦁ ID Channel : @AsteriaFic
🐾Don't Blame Me 🐾 by exo_Bl_fiction
exo_Bl_fiction
  • WpView
    Reads 21,437
  • WpVote
    Votes 3,694
  • WpPart
    Parts 49
✅️Completed 🐾 Don't blame me {!من رو سرزنش نکن}🐾 ژانر✔️ : رمنس ، خانوادگی ، کمی طنز ، معمایی ، اسمات ، امپرگ ، امگاورس ، ومپایر، روزمره ، روانشناسی کاپل ها✔️ : چانبک، ویمین و ... *************************تکه ای از فیک _اون پسره رو دوست داری؟ هوم؟ اره؟ فقط کافیه بهم... +نه یورا این طور نیست ... مگه نشنیدی اون اشغال بهش گفت هرزه ... _اگه این چیزیه که میخوای باشه نگو ... مثه خیلی چیزای دیگه که تو خودت میریزی و به کسی نمیگی... منم تظاهر میکنم قانع شدم ولی اگه برای بچه ها اتفاقی بیفته هیچوقت نمیبخشمت ... حالا میخواد بخاطر یه متجاوز باشه یا یه هرزه ... ...........................................................