ZahraNae4's Reading List
81 stories
VENATOR|VKOOK by Avaasavelia98
Avaasavelia98
  • WpView
    Reads 11,330
  • WpVote
    Votes 791
  • WpPart
    Parts 24
𒆜• 𝑽𝑬𝑵𝑨𝑻𝑶𝑹 ➴ دام افـکـن •𒆜 🃁 کاپل↫ ویکوک 🃜 ژانر↫ جنایی، معمایی، دلهره آور، عاشقانه، اسمات 🃖 روزهای آپ ↫پنجشنبه ها ( ساعت 21:00) 🃚 نویسنده↫ 𝑨𝒗𝒂𝒂𝒔𝒂𝒂 ╭━━━━━━━━∙⋆⋅⋆∙━━━━━━━━╮ خلاصه: توی دنیای تاریک و بی رحمی که قانونِ جنگل حکم فرماست؛ شنیدن اسم " شکارچی اعظم" کافیه که لرز به تن انسان نماها بیوفته. صیادی که برای دست نیافتنی ترین آدم ها دام پهن می کنه و خطرناکترین انسان ها رو به بند می کشه. کیم تهیونگ، مثل یه سایه توی تاریکی ها پنهان شده و فقط وقتی بیرون میاد که بخواد شکارش روبه چنگ بگیره. اما چی میشه اگه یه شب، یه پرونده ی سرخ ، از یه شکار جدید ،سرنوشت شکارچی شب چشم رو تغییر بده؟ شکاری که جنس قهوه ای چشم هاش، شبیه به شکارهای قبل نیست... شکار سپیدپوشی که قراره به جنگ صیاد سایه زاد بره ... ╰━━━━━━━━∙⋆⋅⋆∙━━━━━━━━╯ ╔════════════════════╗ برشی از داستان: _ دیدن یه شکارچیِ مجنون منظره ایه که به هیچ وجه از دستش نمیدم! _ به جنون کشیدن یه شکارچی عاقبت خوبی نداره پزشک جئون! _ "از حقیقت نمیشه فرار کرد شکارچی، لب هات "بوسه خواهه! _ "و لب های تو "بوسه فریب! ╚════════════════════╝
Takedown [سرنگونی]굴욕 by HaniRahmanpoor
HaniRahmanpoor
  • WpView
    Reads 888
  • WpVote
    Votes 130
  • WpPart
    Parts 24
«تهیونگ سکوت می‌کنه، جونگ‌کوک نگاه می‌کنه - و عشقشون توی دل سرنگونی، آروم ولی دردناک نفس می‌کشه.» پلیس جئون جونگ کوک که بخاطر جفتش وکیلش شد اما نمیدونست دچار عشقی میشه که تا آخر زندگیش نمیتونه ازش دست بکشه و کیم تهیونگ رئیس برند سلین که از اون شب لعنتی چشماش دنبال یه یاقوت بنفش بود و اون؟پلیسی که وکیلش شد و زندگیش بهش گره خورد...... ______________________________ _آروم باش جوجه پلیس تا فکتو پایین نیاوردم.... _با کدوم رویی برام تعین تکلیف می‌کنی کیم؟ها؟! """"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""" ژانر:دارک رومانس،اسمات،بوک فیک،اکشن کاپل:تهکوک ، ویکوک ، کوکوی کاپل فرعی:ندارد نویسنده :haniv
RED HOUR | VKOOK ✔️ by DewXan
DewXan
  • WpView
    Reads 56,055
  • WpVote
    Votes 4,579
  • WpPart
    Parts 39
"تو مال منی، جونگ‌کوک. فقط مال من. هیچ‌کس نمی‌تونه بین ما فاصله بندازه. حتی خودت، عزیز دلم ." «با شیطان معامله می‌کنم تا روح جونگ‌کوک رو برای همیشه به روح خودم بند کنم، طوری که دیگه هیچ‌وقت نتونه ازم دور بشه.» -- جئون جونگ‌کوک تصمیم می‌گیره به گذشته سفر کنه تا جلوی شکل‌گیری سازمان مافیایی‌ای رو بگیره که خانواده‌ش رو ازش گرفته. تنها راه نجات خانوادش، پیدا کردن رهبر این سازمان و کشتنش قبل از شکل‌گیری مافیاست. اما چیزی که نمی‌دونه اینه که خودش قراره اسیر علاقه ی بیمار گونه و مرگباری بشه. علاقه ای که از همون مردی شروع میشه که برای کشتنش به گذشته رفته‼️ #Dark 🥇 #Dark romance 🥇
𝖳𝖾𝗋𝗋𝗂𝖻𝗅𝖾 𝖯𝖺𝗋𝖾𝗇𝗍𝗌!「TK」 by Niramwrites
Niramwrites
  • WpView
    Reads 6,807
  • WpVote
    Votes 1,396
  • WpPart
    Parts 22
[والدینِ افتضاح!] [دو مردِ مجرد و آسیایی تصمیم می‌گیرن بچه‌ای رو به سرپرستی قبول کنن، البته نمی‌شه گفت توی این مورد تفاهم نظر ندارن؛ چون هردو یه بچه رو برای سرپرستی‌گرفتن انتخاب می‌کنن، و اینجاست که همه‌چیز به هم گره می‌خوره!] •••••••••••••••••••••••• «اوه مرد، خوب چیزیه. به‌ تنهایی می‌تونه مستقل شه!» «رفیق، تو هم چیزی کم نداری. دمت گرم!» "اوه خدای من! یعنی این‌قدری بدبخت هستم که توی کره‌ی خاکی با هشت میلیارد جمعیت دقیقاً کسی که توی دستشوییِ رستوران بهش گفتم دیک خوبی داره، همون کسی در بیاد که می‌خواد سرپرست سوفی باشه؟" 🎠 ≘ کاپل↜ تهکوک (ویکوک/کوکوی) 🎠 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ فلاف ٫ کمدی ٫ اِسلوبِرن ٫ روزمره ٫ انگست ٫ اسمات 🎠 ≘ محدودهٔ سنی↜ NC_17 🎠 ≘ نویسنده↜ Niram 🎠 ≘ وضعیت↜[درحال پارت‌گذاری𐄒جـمـعـه‌ها]
whiplash by haniehislamy
haniehislamy
  • WpView
    Reads 42,911
  • WpVote
    Votes 2,776
  • WpPart
    Parts 16
[شَ‍ـــــلاق] - [vkook] ژانر : راز آلود ، رمنس ، مافیایی ، روانپریشی ، BDSM ، اسمات کاپل : ویکوک _ سپ _ جلوی پام زانو بزن... تا همه‌ی دنیا رو آتیش نزدم.... ـ***** ....منِ شش ساله اونجا بودم..... درست روبروی اون شعله های آتیشی که از دامن گلگلی مادرم بالا و بالاتر میرفتند.... شعله هایی که نوزده سال بعد ، رسیدند به دستهای بسته ی مادر تو.... و شاید سرنوشت ، فقط همین یک سناریویِ دردناک رو داشت برای رسوندن دستای کوچیکت به من.... _ زندگی با یه روانی چه طعمی داره ؟ زبونشو توی دهنش چرخوند و با حس طعم گسِ خون زمزمه کرد : شوره ! [دارای صحنه های خشونت آمیز] نویسنده : هانا
Double black| vkook by meshimara
meshimara
  • WpView
    Reads 57,286
  • WpVote
    Votes 6,247
  • WpPart
    Parts 33
مافیایی|اکشن | عاشقانه | اسمات | ماجراجویی اونا هر دوشون قدرتمند بودن، هر دو صاحب جایگاه، کارکشته و دو فرد مهم ، اما هر دو به رنگ سیاه ... حالا اگر اون دو دشمن هم باشن خطر ناک ترن یا اگر کنار هم باشن؟؟؟ «اما عشق رسم غیر ممکن هاست... وقتی نتونی عوض بشی عذاب آوره و وقتی نتونی بهش برسی قاتله...» Vkook
Power couple | زوج قدرت  by meshimara
meshimara
  • WpView
    Reads 116,616
  • WpVote
    Votes 10,880
  • WpPart
    Parts 37
معمایی | اکشن | پلیسی | عاشقانه | اسمات کیم تهیونگ پزشک نابغه و موفق ای که به عنوان تنها وارث گروه تجاری کیم تصمیم گرفته مستقل عمل کنه و دور از موقعیت خانودگی زندگی خودشو داشته باشه که در شرایطی خاصی با پسر عمه خودش که از هفت سالگی ناپدید شده بود و پدر بزرگش بردن اسمش رو ممنوع کرده بود رو به رو میشه حالا اون دو باهم تصمیم میگیرن تا خطرناک ترین و بزرگترین راز خانواده کیم رو فاش کنن تهیونگ با خونسردی گفت: _اون با من ... هر مدرکی که لازم داشته باشی و برات گیر میارم _چجوری؟ _چقدر میتونی زمان بهم بدی کوک؟ _اومدم پیش تو چون دیگه زمانی نداریم دکتر، اینتر پل کم کم داره تصمیم میگیره این پرونده رو کنار بزاره... ♦️تمام شده Vkook
White heart , Taekook version by NLikeNam
NLikeNam
  • WpView
    Reads 35,204
  • WpVote
    Votes 3,457
  • WpPart
    Parts 25
{فول شده} ⇢ɴᴀᴍᴇ : White heart ⇢ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , fantasy , BDSM ⇢ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : #Vkook , Hopmin ⇢ᴡʀɪᴛᴇʀ : #Nia "قلب ابلیس زخم خورده بود، از سمت معشوقی که فکر می‌کرد بین تمام سیاهی‌های زندگیش عاشقش شده. پس هر کسی که باعث این زخم بود رو از بین برد؛ اما هر کاری تاوان خودش رو داره، تاوان اون‌هم تبعید شدن به زمین بود، با هویتی جدید بین زندگی انسان‌ها. اما بین تمان روح‌های سیاه زمینی، روح سفید و بی‌آلایشی وجود داره که توجه شیطان طرد شده رو جلب بکنه؟"
Chocolate cake🂱 by mirelle4love
mirelle4love
  • WpView
    Reads 10,215
  • WpVote
    Votes 1,404
  • WpPart
    Parts 20
Genre: Romance, Mafia , Harsh , Angst ,smut , forced marriage ༘⋆ couple: Vkook, Yoonmin. ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ ༘⋆ وقتى كه زندگیِ تو، مست از کلاب برمیگرده 🂱 و بعدش همه در و پنجره های زنگ زده رو پشت سرش مى بنده، تو میمونی و هوای یخ زده اطرافت، ولی بعدش در‌های جهنم به روت باز میشن. 𓆝 ⋆.˚𓆝 ⋆.˚𓆝 ⋆.˚𓆝 ⋆.˚𓆝⋆.˚𓆝⋆.˚𓆝⋆.˚ 𓆝 روز تولد برادر ناتوان و معلولش، بخاطر یه کیک شکلاتی از شغل کوچیک و بی‌دردسرش اخراج شد. چيزى براى از دست دادن نمونده بود، جيب پاره و سرهم شدش خاليه خالی، قلب پاک و ابریش همین شب قراره بباره و اميدش از پل داغونِ رویاهاش سقوط کرد بود و الان درحال مرگِ. درون مخمصه آخرين تلاشش براى نجات قلب شکسته برادرش گند زده بود، الان با تکه شکسته های همون قلب دنبال يه شغل میگشت... اما جاشو توى يه کافه دنج و گرم ‌ ☕︎ پیدا نمى كنه. چی میشه اگه، وسط تاريكى و خون، با يه مافياى خشن وبى رحم روبرو شه؟؟؟ اما قصه فقط درباره‌ى بدهكارى و ترس نيست... يه قرارداد عجيب، يه بيشنهاد غير منتظره، و یه ازدواج اجباری وسط جهنم...