Select All
  • Forbidden Love|𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕|
    37.7K 3K 8

    یهِ مافیا نمیتونه گی باشه حداقل نه واسه رقیب لعنتی اش! Genre:Mafia, Action, romance,smut

  • Vkook/Kookv
    1.8K 32 1

    خب خب براتون یک بوک اوردم توش پره وانشات ویکوک/کوکوی ئه لطفا حمایتش کنید🥺✨ درخواستی هم داشتین بگین بنویسم:) شروع:14/5/1400 پایان:تا هرموقع زنده باشم😐😂

  • 𝗔𝗹𝗶𝘃𝗲 𝗞𝗶𝗿𝗯𝘆ᵃᵘ
    110K 9.7K 11

    𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘓𝘪𝘵𝘵𝘭𝘦𝘴𝘱𝘢𝘤𝘦, 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧, 𝘚𝘮𝘶𝘵 تهیونگ یه بیبی بوی کیوت و لوسه که به شدت وابسته‌ی همسرش جونگ‌کوکه و به‌خاطر یک سری اتفاق که در گذشته رخ داده، از طریق استیکر‌های کیربی باهاش ارتباط برقرار می‌کنه. [𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 ]

    Completed  
  • ||𝐉𝐞𝐨𝐧 𝐅𝐚𝐦𝐢𝐥𝐲-خانواده جئون|| [Complete]
    33.8K 5.3K 5

    [ 𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝 ] • 𝗡𝗮𝗺𝗲: 𝗷𝗲𝗼𝗻 𝗳𝗮𝗺𝗶𝗹𝘆 • • 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: 𝗙𝗹𝘂𝗳𝗳 . 𝗦𝗺𝘂𝘁 . 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲 . 𝗖𝗼𝗺𝗲𝗱𝘆 • • 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗲𝗹: 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 • • 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿: 𝗡𝗶𝗸𝗮 • •مشکلات خانواده جئون با تربیت تهجون اونها به کجا میرسن😂•

    Completed  
  • 𝑩𝒂𝒃𝒚 𝑻𝒊𝒈𝒆𝐫 & 𝑩𝒖𝒏𝒏𝒚
    29.1K 4.9K 8

    °°°°°°°°°°°°°°°° ☘︎ 𝐵𝐴𝐵𝑌 𝑇𝐼𝐺𝐸𝑅 & 𝐵𝑈𝑁𝑁𝑌 ☘︎ جایی که دو تا هیبرید خرگوش و ببر تصمیم میگیرن با هم جفت بشن💞 °°°°°°°°°°°°°°°° 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒: 𝐾𝑂𝑂𝐾𝑉.𝑉𝐾𝑂𝑂𝐾. 𝐺𝐸𝑁𝐷𝑅𝐸: 𝑅𝑂𝑀𝐴𝑁𝐶𝐸 , 𝐹𝐴𝑁𝑇𝐴𝑆𝑌 , 𝐹𝐿𝑈𝐹𝐹. 𝑊𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟: @𝐼𝑡𝑠_𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘𝑒𝑟. 𝑆𝑡𝑎𝑟𝑡: 1400 / 3 / 5. 𝐸𝑛𝑑: 1400 / 3 / 19. ...

    Completed  
  • My servant
    49.5K 5.3K 13

    خلاصه داستان : کیم تهیونگ خدمتکار شخصی جئون جانگ کوک میشه ولی در قالب یک دختر... اما این از دید تیز و علاقه مند جانگ کوک پنهان میماند؟؟؟ کاپل : -Kookv وضعیت : - درحال آپ ژانر : (اکثر ژانرا از همین خلاصه معلومه تقریباااا) _ هپی اند _ اسمات (فول اسمات نیست /-/) _ ددی کینگ_کینک _ سکس توی (ببینید... بی دی اس ام نیست فقط...

  • Lust for love!
    99.1K 12.4K 47

    +این فقط یه هوس بود... کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی:یونمین،نامجین، ژانر: مدرسه ای،عاشقانه،درام،اسمات،ددی کینگ وضعیت: درحال آپ.....

  • ➪LOVELY
    14.5K 1.8K 8

    [دوست داشتنی] کاپل اصلی :کوکوی کاپل فرعی:نامجین،یونمین -انقدر دوست داشتی و خوردنی نباش!-_- +پس توعم انقدر جذاب نباش -.- - میدونم زیادی جذابم ولی باور کن دست خودم نیسシ︎ +خب پس دست منم نیست ک انقدر"دوس داشتنی و خوردنیم" シ︎

  • | MY RED MOON | Kookv
    131K 13.7K 25

    خلاصه : " کیم تهیونگ پسر هفده ساله ای که پدرش اونو بجای بدهی که داره به بار میده تا به عنوان هرزه ازش استفاده بشه اما همه چیز با اومدن جئون جونگ کوک به بار یه شبه تغییر میکنه و....." _________________________________ ✍︎ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦𝘴 : 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘺 , 𝘥𝘳𝘢𝘮𝘢 , 𝘴𝘮𝘶𝘵 🔞 . ✍︎ 𝘔𝘪𝘯 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷 . ✍...

    Completed   Mature
  • strange
    31.9K 3.4K 16

    دکتر جئون در حالی که در یکی از مهمونی های رییسش از نوشیدنیش لذت میبره با صدای شلیک با پیکر خونی مواجه میشه و در کلنجار بین قلب و عقلش قلب لعنتیش پیروز میشه و اشتباهی رو مرتکب میشه که هیچ راه برگشتی براش نیست... *صدای منو میشنوی؟ *اسمت چیه؟ - ت.. هی.. و. نگ.. وضعیت درحال اپ کاپل ها : اصلی : ویکوک فرعی : یونمین

  • I'm your future boyfriend
    20.6K 2.2K 5

    تهیونگ: شاید بتونیم در آینده ازدواج کنیم... جونگ کوک: تهیونگ: شاید هم بتونیم چند تا توله سگ بزرگ کنیم! جونگ کوک: تهیونگ: چرا هیچی نمیگی؟! جونگکوک: یهو نشستی رو به روم و شروع کردی حرف زدن، من حتی نمیشناسمت! تهیونگ: وای معرفی نکردم؟ سلام من دوست پسر آیندتم :) جونگکوک: #complete #kookv تموم کردم فیک رو فقط گفتم شاید بخو...

  • before you
    91K 9.7K 25

    Before you: کیم تهیونگ وارث شرکت وی که به زوره مادرش مجبور میشه به عنوان منشی تو شرکت جی کی کار کنه چی میشه اگه رییسش جئون جونگکوک بهش چشم داشته باشه؟😹💦 ~~~ Name:before you Couple:Vkook/Kookv Genre:Funny romance

    Completed  
  • | 𝐵𝐴𝐵𝑌 𝑇𝐼𝐺𝐸𝑅 | 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣
    210K 22.1K 29

    خلاصه : "جئون جونگ کوک مردی ثروتمند ، زیبا و جذاب و البته خاص که چیزی تو زندگیش کم نداره جز یه چیز " "عشق " اون دنبال عشق خودش میگرده تا اینکه به لطف دوستش مین یونگی با بیبی تایگر به نام کیم تهیونگ آشنا میشه و اونو به سرپرستی میگیره تا اینکه .... _________________________________ ✍︎ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦𝘴 : 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘺...

  • Carrot Jam [ VK OneShot ]
    4.2K 556 1

    + عادتش نده به مربا جونگکوک! - منو دخترم دلمون میخواد مربا بخوریم تو دخالت نکن کله هویجی! | مربای هویج 🥕 | کاپل: ویکوک / کوکوی وضعیت: وان شات

    Completed  
  • عشق خشن من🔞🤤
    80.1K 6K 16

    کوک: اون دل کوچیکت و به دست میارم انوقت بدنت و ماله خودم میکنم ---------- وی: تو چیکار میکنی؟ چرا انقدر به من نزدیک میشی و لمسم میکنی؟ من به تو حسی ندارم جونگکوک

  • But you promised!
    7.9K 712 14

    چهار روز بود که با کوک اشنا شده بود و حسی که از همون روزه اول تو دلش به وجود اومده بود قوی تر شده بود ، وقتایی که کوک لمسش میکرد و ، میخندید ، باهاش حرف میزد اون حس رو احساس میکرد ، تقریبا دو روز دیگه باید به سئول بر میگشت و دیگه نمیتونست کوک رو ببینه ، دلش میخواست به احساسش اعتراف کنه ، ولی میترسید ، میترسید از دستش...