🚬🐱‍👓
3 stories
حقایق سمی(طنز) by kokoytaeffr
kokoytaeffr
  • WpView
    Reads 1,578
  • WpVote
    Votes 300
  • WpPart
    Parts 9
حقیقت های سمی که هیچوقت بهشون توجه نکردی😐🚬
since i met you(از وقتی  با تو آشنا شدم) by kokoytaeffr
kokoytaeffr
  • WpView
    Reads 1,060
  • WpVote
    Votes 343
  • WpPart
    Parts 17
از روزی که باهات آشنا شدم؛ حتی اگه پدرم من رو فروخته بود ، با تصور چشم های براقت که به چشم هام گره می خوردن میتونستم جوری رفتار کنم که انگار هیچی برام مهم نیست . حتی اگه می دونستم قراره آخر کار به طور وحشتناکی ترکت کنم،سعی کردم خوشحال باشم.فقط به خاطر تو، حاضر شدم سر همه چیم قمار کنم. از روزی که باهات آشنا شدم فهمیدم حسی به جز نفرت و انتقام وجود داره پس من حاضرم برای محافظت ازت جون بدم. ❗WARNING: 🔞INCLUDES SEXUAL CONTENT🔞
Phantom by kokoytaeffr
kokoytaeffr
  • WpView
    Reads 276
  • WpVote
    Votes 87
  • WpPart
    Parts 4
تیک تاک ساعت مثل همیشه رو اعصابش بود.تیک...تاک...تیک...تاک نه به خاطر صدای ناهنجارش؛چون یاد کسی مینداختش که همیشه با این صدا،شاکی از خواب می پرید. _____________________ !شبح؟- !آره شبح.به چه زبونی بگم؟شبح،گاست،فانتوم- .هاه!من که دیگه هشت سالم نیست- !پسر بزرگتر با کلافگی هوفی کشید و دستش را به سمت سینه ی جونگکوک دراز کرد.ولی دستش نایستاد و از بدن پسر عبور کرد --------------------------------------------- .شمع که ترس نداره ته- !!!ازم دورش کن.ازم دورش کن- ------------------------------------------------------------ اگر میخواین وارد دنیای خاطرات کارآگاه جئون و دوست عجیبش کیم تهیونگ بشین و بفهمین چرا باید از شمع ها بترسین،با ما همراه باشید در PHANTOM