Ziam
8 stories
You And I ◦ZIAM◦completed por ziamisamorous
ziamisamorous
  • WpView
    LECTURAS 186,438
  • WpVote
    Votos 15,837
  • WpPart
    Partes 59
|همه احساس من توی تو خلاصه میشه و منم احساسمو زندگی میکنم|
Unfelling |ziam| por paypano
paypano
  • WpView
    LECTURAS 68,267
  • WpVote
    Votos 8,139
  • WpPart
    Partes 37
_زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام... Best rank:1in ff
His Many Selves •| ZIAM |• por qhzzzl
qhzzzl
  • WpView
    LECTURAS 14,076
  • WpVote
    Votos 2,712
  • WpPart
    Partes 24
زندگی یه کارآگاه جوان با فهمیدن یه راز بزرگ توی زندگی نامزدش برای همیشه عوض میشه!
Insomnia [Z.M] por Ritadepp
Ritadepp
  • WpView
    LECTURAS 40,654
  • WpVote
    Votos 7,918
  • WpPart
    Partes 29
لیامی که کل زندگیش تو یه خواننده ی معروف و دوست داشتنی به اسم زین مالیک خلاصه شده و حالا قراره یه سفر چند ماهه رو باهاش تجربه کنه... کاور:deborah_me@ [وضعیت:کامل شده!] 1 #ziam 1 #zaynmalik
Forgive me sunshine [Completed] por iarmiie
iarmiie
  • WpView
    LECTURAS 45,377
  • WpVote
    Votos 4,775
  • WpPart
    Partes 62
"-مطمعنى كه پشيمون نميشى اگه همه چيز و فراموش كنى؟ +وقتى آسمون پر ابر ميشه روشنايى نميتونه مسيرش و پيدا كنه ليام..." ليام پين سرگرد بيست و شش ساله اداره اگاهي و زين مالك يكى از بهترين معمارهاى لندن،سرنوشت اونها رو تا مرز جنون ميبره و در نهايت لذت براشون ابرهاي سياه و بوجود مياره اونا ميتونن ابرهارو ناپديد كنن و اسمون آبى و ببينن؟! ليام ميتونه همه چيز و فراموش كنه و زندگي جديدشو شروع كنه؟ زين با گذشته ليام كنار مياد؟
•Λsian BOҰ• por iamvdepp
iamvdepp
  • WpView
    LECTURAS 125,337
  • WpVote
    Votos 20,586
  • WpPart
    Partes 53
ل-هی آسیایی ز-ولم کن ! ل-انقد ازم فرار نکن !
Get out por bahareh_
bahareh_
  • WpView
    LECTURAS 3,056
  • WpVote
    Votos 304
  • WpPart
    Partes 6
_ برو بیرون! باورش نمیشد که لیامش داره سرش داد میزنه + تو اینکارو نمیکنی! تو منو نمیندازی بیرون! این لیام من نیست! _ لیام تو دیگه مرد! گمشو بیرون! +لیام........ -میگم نمیخوام قیافه نحضتو ببینم! + من میرم......ولی......فقط میخوام بدونی که همیشه دوستت خواهم داشت.......... بعد از این جمله،بدون توجه به بغض سنگینش سرشو انداخت پایین و رفت................شاید برای همیشه!
the sudden(ziam) por deli_1993
deli_1993
  • WpView
    LECTURAS 49,960
  • WpVote
    Votos 6,875
  • WpPart
    Partes 52
هیچ چیزی نمیتونه بین ما قرار بگیره... من و تو تا اخرش میریم...