bahareh_
- LECTURAS 3,056
- Votos 304
- Partes 6
_ برو بیرون!
باورش نمیشد که لیامش داره سرش داد میزنه
+ تو اینکارو نمیکنی! تو منو نمیندازی بیرون! این لیام من نیست!
_ لیام تو دیگه مرد! گمشو بیرون!
+لیام........
-میگم نمیخوام قیافه نحضتو ببینم!
+ من میرم......ولی......فقط میخوام بدونی که همیشه دوستت خواهم داشت..........
بعد از این جمله،بدون توجه به بغض سنگینش سرشو انداخت پایین و رفت................شاید برای همیشه!